مصطفی گوهربین، سرویس سیاسی «انتخاب» : چهارم تیر 1384 ، همزمان با اعلام رسمی پیروزی
محمود احمدی نژاد در انتخابات، حدادعادل رییس وقت مجلس شورای اسلامی چونان
خوشحال بود و در پوست خود نمی گنجید که تنها دقایقی پس از طلوع آفتاب، به دفتر احمدی نژاد رفت تا حضوری به او تبریک بگوید، آنهم در یک مراسم بی نظم که عجله ی بی حد و حصری در آن جاری بود!
حداد اولین فردی بود که به صورت حضوری به احمدی نژاد تبریک گفت به گزارش سرویس سیاسی «انتخاب» ؛ از فردای آن روز ، حداد لباس حمایت بی چون و چرا از دولت به
تن کرد و در برابر تخلفات گسترده دولت نهم و دهم، سکوت اختیار کرد و بارها و
بارها چشم در برابر اقدامات غیرقانونی و اعتراض نمایندگان بست و چنین تجویز کرد که «به مصلحت نیست...»
حداد که پیشتر به عنوان یک چهره ی آرام و
غیرسیاسی مشهور بود ، اینک وکیلی تمام عیار برای دولت احمدی نژاد محسوب می
شد. اما ادامه این روند ، آنچنان آزاردهنده شد که صدای اصولگرایان حامی
خود را هم در آورد که «چرا نباید انتقادات حتی منصفانه در صحن علنی مجلس
نسبت به دولت وقت طرح شود»
روند وکیل الدولگی اما ادامه پیدا کرد و آنچنان شیب یافت
که در آغاز مجلس نهم، حداد شکستی سخت از علی لاریجانی خورد. پس از ورود
لاریجانی در قامت ریاست مجلس، این فضا شکست و مجلس در برابر اقدامات
غیرقانونی دولت ایستاد.
یکی از نکات مثبت ریاست لاریجانی آن بود که افکار عمومی
فهمید رییس قبلی مجلس همواره در برابر خواسته های غیرقانونی دولت سر تعظیم
فرود آورده و چماق قانونگرایی را بر سر نمایندگان معترض می کوفت!
آخرین
جمله لاریجانی در مورد دولت احمدی نژاد نیز این بود که «دولت ایشان
عامدانه تخلف می کرد» ، جمله دقیقی که هیچ گاه از زبان حداد رانده نشد!
ورق برگشت!پس
از انتخابات 24 خرداد 92، و شکست سنگین جریان های تندرو ورق برگشت. حداد عادل
که خود یکی از کاندیداهای انتخابات بود و در آخرین روزها، به دلیل اطلاع
از آراء بسیار اندکش، کناره گرفت ، یکباره «مصلحت سنجی» را فراموش کرد و به یک منتقد شش دانگ تبدیل شد،
دیگر از آن تعریف و تمجید های خارج از اصول و چارچوب خبری نبود ، بلکه او
دیگر برای به چالش کشاندن دولتی که مخالف خواسته هایش است، ار هر روزنه ای
برای به حاشیه راندن دولت و گاه جوسازی های بی مورد استفاده می کند.
آخرین نمونه از این رویه ی
نوین و متفاوت را با یکدیگر مرور کنیم «
حداد عادل
پاسخ به سؤالی مبنی بر
خبرهایی که درباره عزل آقای فرهاد دانشجو رئیس دانشگاه آزاد وجود دارد،
گفت: این خبرها دارای فراز و فرود بوده و یک عده آن را تکذیب میکنند؛ بنده
به آقایانی که خیلی اصرار بر تغییرات دارند توصیه میکنم این قدر عجله
نکنند و قدری خویشتندار باشند چرا که این برای آیندهشان بهتر است...ما
دلیل این همه تعجیل را در دست یافتن به مناصب و مقامات متوجه نمیشویم، به
هر حال شتابزده یک حدی دارد.»
حقیقت
آن است که توصیه جناب حداد، توصیه ی صواب و و مشفقانه ایست ولو آنکه این توصیه در راه
تخریب دولت باشد اما از حق نباید گذشت که توصیه به «عدم تعجیل در انتخاب
مدیران» سخن صحیحی است چرا که به قول ایشان «خویشتنداری در انتخاب مدیران،
برای آینده شان [وزرا و مدیران ارشد دولت یازدهم] بهتر است»
با این حال خوب است جناب حداد عادل پاسخ دهند که :
اولا:
چرا این توصیه را به دولت احمدی نژاد نکردید؟ چرا در برابر تغییر 10
رییس
دانشگاه طی دو ماه توسط وزیر علوم دولت نهم سکوت کردید؟ چرا در برابر
تغییر 40 رییس دانشگاه توسط کامردان دانشجو وزیر دولت دهم چیزی نگفتید و
حتی اشاره نکردید که این 40 رییس دانشگاه، «خودی» هستند و توسط دولت اول
احمدی نژاد منصوب شده اند؟ چرا در برابر ورود اتوبوسی به صدها سازمان و
اداره ساکت ماندید و از دولت وقت حمایت کردید؟
ثانیاً، جنابعالی که
به گزارش های محرمانه و غیرمحرمانه دسترسی دارید، چگونه این سخن خلاف واقع
را مطرح می کنید؟ مگر نمی دانید صدها مدیر و نیروی دولت قبل در ده ها
سازمان و اداره حضور دارند و همچنان هم منویات دولت قبل را اجرا می کنند؟
مگر باور کردننیست که دولتی دو ماه از آغاز کارش بگذرد و هنوز مدیر عامل
خبرگزاری ایرنا - به عنوان مهمترین رسانه دولت - و دهها سازمان و اداره
دیگر تغییر نکند ؟ تا مبادا منتقدان دلسوز! کوچکترین تغییر را به :کلید بولدوزر» یا «داس» تعبیر کنند! مدیر همان مدیر دولت قبلی است و از هیچ تلاشی هم علیه
دولت فعلی فروگذار نیست! حقیقتاً اینها را نمی دانید یا بهانه ی قابل
توجهی پیدا کرده اید؟!
جنابعالی حتماً گزارش ها در مورد مورد حضور و
تداوم نیروهای دولت قبل، با انواع ترفندهای غیراخلاقی در دولت جدید را
دیده یا شنیده اید! چرا در برابر این اقدام سکوت می کنید؟
آخر سخن
آنکه با توجه به آنکه تنها جناب حداد چند سالیست ردای سیاستمداری به تن
کرده اند، خوب است اصول روش و منش انتقاد را هم بدانند. طبعاً ایشان به
عنوان یک چهره فرهنگی قابل توجه نیازی به معرفی کتب و منابع در این مورد
ندارند.
بیشتر موضع گیری ایشان بدون پختگی لازم است
كه آنرا دربازارسياست به حراج گذاشته ايد؟