پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : دیوانعالی کشور پرونده عروس نوجوان
شیرازی را که متهم است چهارسال قبل شوهرش را به قتل رسانده برای بررسی
درخواست اعاده دادرسی بر اساس قانون جدید مورد رسیدگی قرار میدهد.
به گزارش خبرنگار ما، این درخواست از سوی وکیل متهم به دیوانعالی کشور
ارسال شد و او از قضات رسیدگیکننده خواست برای رعایت حقوق موکلش بر اساس
قانون جدید حکم قصاص را نقض کنند تا پرونده یکبار دیگر به جریان بیفتد.
پرونده اتهامی لاله 31فروردین سال 88 به جریان افتاد. امامجماعت مسجدی در
شیراز آن روز با ماموران تماس گرفت و از مرگ مشکوک جوانی به نام بهنام خبر
داد. این مرد به پلیس گفت: «بهنام در دفتر کانون مسجد جانش را از دست داده
و من فکر میکنم او به قتل رسیده است.» وقتی ماموران به محل مراجعه
کردند، جسد را برای مشخص شدن علت دقیق مرگ به پزشکیقانونی انتقال دادند و
تحقیقات خود را در این خصوص آغاز کردند. آنها در ابتدا از امامجماعت
پرسوجو کردند. او گفت: شب قبل بهنام و نامزدش لاله به دفتر کانون آمدند
آنها با هم اختلاف داشتند و وقتی دیدم خیلی آرام وارد کانون شدند متوجه شدم
اختلافشان برطرف شده است. کمی با هم صحبت کردیم چند ساعت بعد بهنام را
کنار شیر آب دیدم حالش خوب نبود گفت احساس بدی دارم. گفتم میخواهی با هم
دکتر برویم قبول نکرد و گفت بهتر میشوم صبح که بیدار شدم دیدم ماشین بهنام
جلوی در است وقتی در دفتر کانون را باز کردم دیدم جسدش روی زمین است و
همسرش هم نیست.
پلیس تحقیقات خود را برای یافتن لاله آغاز کرد. ماموران متوجه شدند این
دختر صبح روز حادثه به مدرسه نرفته است و خانوادهاش هم از او اطلاعی
ندارند. پدر لاله گفت: «ساعت هفت صبح از مدرسه با من تماس گرفتند و گفتند
دخترم به مدرسه نرفته است. شب قبل از حادثه هم خانه نبود او با مادرش تماس
گرفته و گفته بود با بهنام به کانون میرود و بعد هم تماس گرفت و خبر داد
شام نمیآید بعد از آن دیگر از او خبر ندارم. فکر میکردیم با شوهرش است.»
لاله سرانجام بازداشت شد و به قتل شوهرش اعتراف کرد. او جزییات زندگیاش
را برای ماموران اینطور تعریف کرد: «15ساله بودم که به اصرار خانوادهام
با پسرعمهام ازدواج کردم. یک هفته بعد از عقد چندینبار از شوهرم کتک
خوردم. او به من شک داشت و فکر میکرد با دیگران رابطه دارم. وضعیت طوری
بود که پدرم قبول کرد بدون دریافت مهریه از او طلاق بگیرم. بعد از آن به
اصرار خانوادهام با بهنام ازدواج کردم. او از اقوام مادرم بود. از آنجایی
که یکبار طلاق گرفته بودم خانوادهام فکر میکردند دیگر نمیتوانم ازدواج
خوبی داشته باشم و بهنام برای آنها موقعیت خوبی بود. نتوانستم جلوی
خواستهشان مقاومت کنم و به عقد بهنام درآمدم. دوستش نداشتم و همیشه با هم
اختلاف داشتیم نمیتوانستم از او جدا شوم، خانوادهام اجازه نمیدادند.
بالاخره تصمیم گرفتم او را بکشم. موضوع را به یکی از همکلاسیهایم گفتم. او
توصیه کرد این کار را نکنم اما من تصمیم خودم را گرفته بودم. شب حادثه با
بهنام قرار داشتم ما قبل از آن با هم جروبحث کرده بودیم اما وقتی همدیگر
را دیدیم همهچیز تمام شده بود. غذا خریدیم و به کانون مسجد رفتیم. به
بهانه سردرد به داروخانه رفتم و کمی قرص آرامبخش خریدم آن را در آبمیوه حل
کردم و به خورد شوهرم دادم. او بیحال شده بود. چند قرص دیگر به او دادم.
بعد چندینبار هوا به شوهرم تزریق کردم هنوز نمرده بود. سیم لپتاپ را
برداشتم و دور گردنش پیچیدم وقتی صورتش سیاه شد، مطمئن شدم مرده است سپس
کانون را ترک کردم.
ماموران سپس سطلزباله جلوی مسجد را مورد بررسی قرار دادند و پوکه قرصها
و آبمیوه را پیدا کردند. همچنین دوست لاله را مورد بازجویی قرار دادند.
این دختر گفت: من فکر نمیکردم دوستم چنین کاری بکند. خیال میکردم از
عصبانیت چنین حرفی زده است.
پرونده بعد از تکمیل تحقیقات به شعبه5 دادگاه کیفری استان فارس فرستاده
شد. بعد از اینکه نماینده دادستان از کیفرخواست دفاع کرد و اولیایدم
درخواست قصاص را مطرح کردند لاله در جایگاه حاضر شد. او قتل را انکار کرد و
گفت: «عاملان قتل دومرد و یک زن هستند آنها به کانون حمله کردند از من
خواستند به شوهرم آبمیوه مسموم بدهم و بعد دو مرد بودند که شوهرم را با سیم
خفه کردند.»
انکار لاله کارساز نبود و متهم به قصاص محکوم شد. رای صادره مورد تایید
قرار گرفت و آماده اجرا شد. در حالیکه خانواده لاله تلاش خود را برای جلب
رضایت اولیایدم آغاز کرده بودند، امیدهای تازه با توجه به تصویب قانون
جدید برای لاله به وجود آمد. فرشید رفوگران، وکیلمدافع لاله با توجه به
تصویب قانون جدید درخصوص متهمان زیر 18سال با ارایه لایحهای به دیوانعالی
کشور درخواست نقض حکم و رسیدگی مجدد به پرونده را مطرح کرد. در این لایحه
آمده است با توجه به اینکه خانواده لاله و وکیلمدافع سابقش از زمان تشکیل
پرونده، بارها تاکید کردهاند این دختر قدرت تشخیص و رشد عقلایی نداشته و
فاقد ادراک کامل و فهم دقیق به حکم و موضوع قتل و حرمت آن بوده است و
گفتههای آنها زمان بررسی پرونده مورد توجه قرار نگرفته درخواست دارم با
توجه به قانون جدید، اعاده دادرسی بهمنظور بررسی مجدد پرونده پذیرفته شود.
همچنین با توجه به اینکه موکل من چندینبار قتل را انکار کرده بنابراین در
این خصوص هم شبهاتی وجود دارد که از این جهت نیز درخواست نقض حکم را دارم.
بنابراین لاله امید تازهای برای زندهماندن به دست آورده و تایید درخواست
از سوی دیوانعالی کشور میتواند سرنوشت این دختر را تغییر دهد.