پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
نعمت احمدی در شرق نوشت:
یادداشت آقای علی نوذرپور، سردبیر پیشین فصلنامه مدیریت شهری در روزنامه وزین «شرق» شماره 1775 مرا بر آن داشت با تکیه بر دادههای مطلب فوق سخنی با اعضای شورای شهر تهران داشته باشم تا فردی را به سمت شهردار انتخاب کنند که دغدغه سیاستبازی و سیاستورزی برای تصدی پست ریاستجمهوری را نداشته باشد. البته در جهان افراد موفقی شهرداری را سکوی پرش خود به کرسی ریاستجمهوری کردهاند، همین «رجب طیب اردوغان» نخستوزیر ترکیه، بیش از 10سال شهردار استانبول بود.
زمانی که پست شهرداری استانبول را در اختیار گرفت با شهری آشفته و آلوده روبهرو بود، ترافیک سردرگم استانبول در آن تاریخ مثالزدنی بود، اما زمانی که پست شهرداری را ترک کرد با شبکه گسترده مترو، تراموا و سیستم اتوبوسرانی و حملونقل دریایی، استانبول را پذیرای میلیونها توریست کرد که هم اقتصاد استانبول و هم اقتصاد ترکیه را متحول کرد، «ژاک شیراک» نمونه دیگری از شهرداران موفق است که از ساختمان شهرداری پاریس به «کاخ الیزه» کوچید. و
ضع ایران کاملا با دیگر کشورها فرق دارد، نبود احزاب و فعالیت حزبی باعث میشود که فرد برای معرفی خود و جلب آرای مردم برای پستهای کلیدی اجرایی، خصوصا ریاستجمهوری بهاصطلاح خودی نشان دهد و این واقعه صورت حقیقی بهخود نمیگیرد مگر اینکه کارهای روبنایی که بیشتر به چشم رایدهندگان میآید را سرلوحه اقدامات خود قرار دهد، شهرهای در حال گسترش باید طرحهای جامع زیربنایی داشته باشند و اجرای طرحهای زیربنایی عمرانی مستلزم برنامهریزی طولانیمدتی است که اتفاقا نمود ظاهری ندارد.
مدتی قبل با یکی از مدیران موفق شهری نشستی دوستانه داشتم. گلایه خود را از کندی توسعه مترو بیان کردم. نگارنده بهعلل مختلف مسافرتهای برونمرزی زیادی دارم، شهرهای اروپایی از سیستم حملونقل روانی برخوردارند که میتوانی دقیقا ملاقاتهای خود را راس ساعت در هر محل برگزار کنی. شبکه گسترده حملونقل زیرزمینی و روزمینی که با نصب تابلویی دقیقه و ثانیه ورود و خروج مترو یا تراموا و حتی اتوبوس را نشان میدهد و به فرد اجازه میدهد وقت خود را دقیقا تنظیم کند. اخیرا سفری به وین پایتخت اتریش داشتم. جالب است بدانیم که ایستگاههای اتوبوس تابلوی دقیق ورود و خروج دارند، در حالی تابلو دقیقه و ثانیه ورود اتوبوس را نشان میدهد که خبری از اتوبوس نیست اما سر ثانیه ناگهان اتوبوس پیدا میشود. تمام قسمتهای شهر با شبکه حملونقل ریلی بههم وصل است، اما تهران با همه وسعت خود هنوز نتوانسته بیش از دو، سه خط خود را کامل کند. از مدیر ارشد شهرداری پرسیدم آیا خط مترویی زیر اتوبان صدر که در حال دوطبقه شدن میباشد تعریف شده است؟ پاسخ مثبت بود و پرسیدم آیا تونل مترو این بزرگراه یا بخشهایی از آن حفر شده؟ که با پاسخ منفی روبهرو بودم.
ظاهرا مسوولان مترو همزمان با اجراییشدن طرح دوطبقه شدن اتوبان صدر از مسوولان شهرداری درخواست میکنند فرصت دهند تا حداقل تونل متروی زیر اتوبان احداث شود با این ادعا که احداث تونل مترو باعث میشود طرح دوطبقهشدن اتوبان به تاخیر بیفتد و این موضوع باعث میشود که در زمان تعیینشده طبقه دوم بزرگراه افتتاح نشود (نزدیک انتخابات!). حال اگر دید سیاسی حاکم بر احداث طبقه دوم حاکم نبود و منافع عمومی در نظر گرفته میشد اول تاسیسات مترو در بخشهایی که زیر بزرگراه صدر قرار میگرفت، احداث میشد. گسترش منطقه 22 تهران از دیگر مناطق سریعتر است.
از مدیر ارشد شهرداری پرسیدم آیا برای منطقه 22 هم مترو طراحی شده که جواب مثبت بود اما نگران این مطلب بود که محل ایستگاههای مترو را تعیین نکردهاند و چند صباحی بعد که بخواهند متروی این منطقه را احداث کنند؛ همانند بافت قدیمی شهر باید با هزینهای سرسامآور محل ایستگاههای مترو را از مالکان آن که آنروز با توجه به بنای احداثی مبالغ هنگفتی را به خود اختصاص خواهد داد خریداری کنند.
با افزایش تعداد اعضای شورای شهر به 31نفر و با تکیه بر ترکیب اعضای مجموعه اصلاحطلبان با یکی، دو رای اضافی قادر به انتخاب شهردار هستند. تهران مرکز سیاست و اقتصاد کشور است. همه وزارتخانهها در این شهر قرار دارند؛ مجلس، ریاستجمهوری، قلب واردات و صادرات و جمعیتی که بههرحال از تعداد واقعی آن آمار درستی نداریم. تهران با شهرکهای اقماری درصد بالایی از جمعیت کشور را در خود جای داده است. تهران بهتنهایی بیشترین ماشینی که شمارهگذاری میشوند را روانه خیابانهای خود میکند. این کلانشهر نیاز به سیستم حملونقل دقیقی دارد که هزینهبر است.
گسترش حملونقل تهران نیاز به مدیریتی کلاننگر و شهرداری دارد که فیالواقع قصد رییسجمهورشدن نداشته باشد. بافت فرسوده شهر با کیلومترها مساحت و دهها هزار واحد مسکونی آسیبپذیر که با اندک لرزشی فرومیریزند، میتواند از طرحهای زیربنایی باشد که هزاران فرصت شغلی را در نوسازی بافت قدیمی شهر ایجاد خواهد کرد و مرکز شهر را از کهنگی و آسیبپذیری نجات خواهد داد. مطلب جناب «نوذرپور» با تکیه بر اشرافی که در مدیریت شهری دارند، گویای این واقعیت است که از زمان «کرباسچی» تا هماکنون نگاه شهرداران به کرسی ریاستجمهوری بوده است. اگر کرباسچی با پروندهاش و «قالیباف» با صندوقها از رسیدن به «پاستور» بازماندند، «محمود احمدینژاد» که چهرهای ناشناخته بود با دوسال تصدی پست شهرداری تهران راه پاستور را در پیش گرفت. موفقیت محمود احمدینژاد نقشه راه قالیباف شد. اما شکست وی، مانع تکرار واقعه 84 شد و بهمعنای شکست طرحهای تبلیغی شهری است که جنبه روبنایی این طرحها بیش از زیربنایی آنهاست.
اگر فردی که سودای ریاستجمهوری ندارد شهردار تهران شود، بهیقین ظرف چهارسال عمر شورای چهارم شهر تهران مترو این شهر کامل خواهد شد.