یاسر هاشمی کوچکترین پسر آیتالله هاشمیرفسنجانی که در حال حاضر به نیابت
از پدر به امور دانشگاه آزاد میپردازد بر این باور است که دانشگاه آزاد
نقش بیبدیلی را در رشد علمی کشور ایفا کرده است. رئیس دفتر رئیس هیات امنا
و هیات موسس دانشگاه آزاد در لابهلای سخنان خود تصریح دارد اگر دانشگاه
آزاد تاسیس نمیشد سالانه میلیونها دلار ارز از کشور خارج میشد. هاشمی که
در مرکز مطالعات استراتژیک خاورمیانه میزبان ما بود، تصریح دارد دانشگاه
آزاد بر خلاف تصور منتقدان موجب شده عدالت آموزشی حاکم شود زیرا بسیاری از
متقاضیان تحصیل که اتفاقاً از طبقه محروم جامعه بودند از این فرصت برخوردار
شدند تا ادامه تحصیل بدهند.
در حال حاضر بیش از سه دهه از تاسیس دانشگاه آزاد میگذرد، بعد از
سه دهه فعالیت این دانشگاه چه تاثیراتی بر فرهنگ عمومی کشور گذاشته است.
به نظر من مهمترین تاثیر دانشگاه آزاد، ارتقا و رشد فرهنگ عمومی
جامعه بود که قاعدتاً خواست و مشخصات یک جامعه اسلامی و متمدن است. اگر به
عنوان یک اصل قبول داشته باشیم افزایش علم و سواد در تکتک افراد جامعه در
ارتقا و رشد فرهنگ جامعه تاثیر مستقیم دارد و یا به عبارت سادهتر قبول
کنیم که یک جامعه باسواد و تحصیلکرده بافرهنگتر است آنگاه نقش دانشگاه
آزاد در این امر کاملاً روشن و واضح است و این افتخار برای دانشگاه آزاد
است که در سه دهه فعالیت خود در تمام نقاط محروم و غیرمحروم کشور و در هر
قوم و مذهب حضور نزدیک داشته و با بیش از چهار میلیون فارغالتحصیل
بزرگترین نقش را در رشد و اصلاح فرهنگ عمومی جامعه داشته است.
متن مصاحبه تجارت فردا با یاسر هاشمی در پی می آید:
هنگامی که دانشگاه آزاد تاسیس شد آیا این تصور وجود داشت که
دانشگاه آزاد به بزرگترین قطب علمی خاورمیانه تبدیل شود یا اینکه این
گسترش بدون برنامهریزی مدون رخ داد؟ چطور موسسهای که در ساختمانی کوچک در
خیابان اسکندری کلید خورد اینگونه رشد کرد؟
اولاً دانشگاه آزاد بزرگترین دانشگاه حضوری جهان است. قطعاً چنین
دستاوردی بدون برنامهریزی غیرممکن است. دانشگاه آزاد به جز برنامه
عملیاتی یکساله، برنامه مصوب پنجساله و برنامه مصوب استراتژیک تا افق
1400 دارد که هنوز دانشگاههای دولتی چنین برنامه مصوبی ندارند. اما تاسیس
دانشگاه آزاد در سال 1361 بر اساس یک تشخیص درست از یک نیاز واقعی جامعه و
امکان تاثیرات سریع و موثر در تمام ارکان جامعه شکل گرفت و طبیعتاً چون
مدیران و حامیان دانشگاه با عقلانیت و تدبیر و کار شبانهروزی و با انگیزه
بالا به دور از اغراض سیاسی و با انگیزه خدمت فعالیت میکردند عملاً از
همان سالهای اول این افق را برای دانشگاه مشاهده میکردند.
بزرگترین دستاوردهای دانشگاه آزاد از نظر شما چیست؟
به نظر من دانشگاه آزاد اسلامی یکی از بزرگترین دستاوردهای انقلاب
است که شروع و ادامه آن ریشه در دوران بعد از انقلاب دارد. به عبارت بهتر
موفقترین و اثربخشترین طرح بیبدیل بعد از انقلاب اسلامی دانشگاه آزاد
است. برای توضیح بیشتر اگر به گزارش سال 90 دبیرخانه هیات موسس دانشگاه
آزاد دقت کنیم بیش از چهار میلیون فارغالتحصیل و نزدیک به 30 هزار عضو
هیات علمی، بالغ بر 20 میلیون متر مربع فضای آموزشی و بیش از 5/1 میلیون
دانشجوی در حال تحصیل در تمام مقاطع و رشتهها و بیش از 400 واحد فعال در
سراسر کشور با هزاران آزمایشگاه و کتابخانه و فضاهای آموزشی و پژوهشی،
بهداشتی درمانی و ... بدون استفاده از بودجه دولتی تاسیس و تشکیل شده و
توانسته بار سنگینی از دوش دولت بردارد به طوری که بیش از 50 درصد بار
آموزش عالی و 26 درصد بار پژوهشی کشور را بر دوش خود دارد که همه اینها
نمونههای روشن از دستاوردهای بزرگ دانشگاه آزاد است که وقت در اینجا کم
است تا به تاثیرات مثبت در توسعه اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی کل کشور
بپردازیم که این خود موضوع تحقیقی مهمی است که به نظر من محققان و عالمان
جامعه باید به آن بپردازند. آمار نشان میدهد حضور دانشگاه آزاد در مناطق
مختلف کشور در توسعه اقلیم و سرزمین تاثیر مطلوبی داشته است. برای مثال در
بازدیدی که سال 90 از دانشگاه فیروزکوه داشتم زمین دانشگاه در بدو تاسیس در
بیرون شهر فیروزکوه تهیه و به عنوان دانشگاه آزاد اعلام شد و امروز
میبینیم که توسعه شهر به سمت دانشگاه تغییر مسیر داده و خواست کسبه و مردم
شهر از ما این بود که ترم تابستان را تعطیل نکنیم تا شهر از مزیتهای آن
بهره ببرد.
به عنوان یک داور منصف و بدون هیچ گونه جانبداری فکر میکنید دانشگاه آزاد از چه نقاط ضعف و قوتی برخوردار است؟
هیچ فردی مدعی نیست که دانشگاه آزاد بدون عیب و نقص است. به نظر من
عیب دانشگاه آزاد در نقاط قوت آن نهفته است. در سوالات قبل به نکات مثبت
دانشگاه اشاره داشتم ولی نقطه اصلی قوت دانشگاه آزاد توسعه آن در سراسر
کشور بوده که منجر به توسعه اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی کشور شده است و بر
اساس گزارشهای رسمی هیات موسس اگر قرار بود به جای تحصیل در دانشگاه آزاد
فارغالتحصیلان در خارج تحصیل میکردند فقط برای 10 درصد آنها بالغ بر
میلیاردها دلار ارز از کشور خارج میشد و اگر بخواهیم به نقطه ضعف دانشگاه
آزاد اشاره کنیم در کنار رشد کمی در بعد آموزشی و پژوهشی رشد کیفی مناسب
نبوده است. گرچه گسترش کمی و کیفی همراه با آمایش سرزمینی از اولویتها بود
ولی بعضی از رشتهها و نیازسنجیها منطبق با نیازهای آینده نبود که
خوشبختانه در برنامه و افق دانشگاه به این موضوع دقت لازم شده است.
برخی منتقدان دانشگاه آزاد بر این باورند که دانشگاه آزاد
با جا انداختن سیستم درس خواندن در برابر دادن پول به نابرابری آموزشی دامن
زده و به نوعی موجب شده بیعدالتی آموزشی در کشور حاکم شود. آیا این
انتقاد را قبول دارید یا اینکه فکر میکنید این سیستم عین عدالت است.
بر عکس به نظر من عملکرد دانشگاه آزاد عین عدالت است. دانشگاه آزاد
شرایطی را فراهم کرد که آموزش عالی کشور توسعه یابد بدون آنکه خود را به
بیتالمال تحمیل کند. شکی نیست آموزش عالی رایگان جزو وظایف قطعی دولت است
اما برای آن قشر از متقاضیان ورود به دانشگاه که به دلیل ضعف دولت
نتوانستند از آموزش رایگان استفاده کنند، دانشگاه آزاد وارد عمل شد. این
افراد با هزینههای گزاف امکان ادامه تحصیل خود را احتمالاً با رفتن به
خارج از کشور و یا هر اقدام دیگر که طبیعتاً از عهده قشر متوسط به پایین
خارج بود، حل میکردند ولی عملکرد دانشگاه آزاد و آمار نشان میدهد عمده
دانشجویان دانشگاه متوسط به پایین جامعه هستند که امکان تحصیل برای آنها با
کمترین هزینه به دلیل حضور دانشگاه آزاد در تمام مناطق کشور فراهم شد.
یعنی دانشگاه در تمام مناطق محروم و غیرمحروم و شهرهای کلان و غیرکلان
حضور داشت و امکان تحصیل با کمترین هزینه را برای آنها فراهم میکرد و یک
ریال از درآمدهای دانشگاه به جیب شخص نمیرفت و همه صرف توسعه و افزایش
دارایی دانشگاه میشد که در نهایت در اختیار توسعه آموزش و پژوهش کشور
قرار میگرفت.
مهمترین انتقاد وارده به دانشگاه آزاد این است که با ایجاد
سیل عظیم فارغالتحصیلان موجب شده سطح توقع طبقه جویای کار بالا برود. این
انتقاد را وارد میدانید یا اینکه اعتقاد دارید سایر دستگاهها در انجام
وظایف خود کوتاهی کردند که نتوانستند از کارشناسان بهره بگیرند.
این اظهارات در واقع تبلیغات سیاسی علیه دانشگاه آزاد و موسسان آن
است. دانشگاهها، با تمرکز بر اصلیترین ماموریت خود یعنی تربیت نیروی
انسانی کارآمد و متناسب با تقاضای بازار کار، از همراستایی با اشتغال آنها
نیز غفلت نمیکنند. بنابراین دانشگاه با محوریت ماموریتی خود مسوولیت جذب
فارغالتحصیلان را بر عهده ندارد. این تجربه همه دانشگاههای معتبر دنیاست
که هر بخش بایستی در مسیر خود گام بردارد و دستگاههایی که بودجه ایجاد
اشتغال را در اختیار دارند مسوولیت اشتغال را بر عهده بگیرند، ضمن اینکه
دانشگاه آزاد اسلامی مشابه سایر دانشگاهها در این راستا گام برداشته است.
تربیت نیروی انسانی ماهر و توانمند از اولویت ماموریت و وظایف دانشگاههاست
که در موقع جذب از توانایی انجام فعالیت برخوردار باشد. اگر چه اعتقاد بر
این است که توسعه آموزش عالی از جمله در دانشگاه آزاد موجب اشتغالزایی
مستقیم و غیرمستقیم در طول سه دهه فعالیت خود نیز شد از جمله میتوان به
توسعه زیرساخت و تدوین برنامه ساخت یک میلیون مترمربع بنای آموزشی در هر
سال، توسعه واحدهای دانشگاهی و رشتهها و... اشاره کرد، موجبات
اشتغالزایی نیروهای متخصص و فارغالتحصیلان نیز شد؛ لذا کوتاهی سایر
دستگاهها در انجام وظایف خود بنا به دلایل مختلف را نبایستی به عهده و
مسوولیت دانشگاهها از جمله دانشگاه آزاد گذاشت زیرا منصفانه به نظر
نمیرسد.
برنامههای آتی دانشگاه آزاد برای رشد کیفی و کمی دانشگاه
آزاد چیست؟ آیا در این راستا برنامهریزی مدونی انجام شده و چقدر هدفگذاری
شده است؟
برای این سوال نمیتوان جواب کاملی داد. چون برنامههای آتی را
مسوولان فعلی اجرا میکنند و میدانید که پس از اتفاقاتی که برای تغییر
اساسنامه و به تبع آن اعضای هیات امنا افتاد و اختیارات هیات موسس و هیات
امنا به شدت تغییر کرد و تضعیف شد، طبیعتاً نظارت آقای هاشمی بر دانشگاه
آزاد نسبت به 30 سال گذشته آن متفاوت شده است و عملاً ایشان مثل سابق در
جریان امور دانشگاه نیستند. به همین دلیل ایشان نسبت به آینده دانشگاه آزاد
احساس نگرانی میکنند. بر اساس آنچه قبلاً در برنامه پنجساله و افق 1400
دانشگاه در هیات موسس تصویب شده است و انشاءالله تغییر نخواهد کرد، باید
گفت آینده کاری دانشگاه روشن است که در راستای قرارگیری در جایگاه
دانشگاههای برتر و با ماموریت کارآفرینی، همراه با اهداف چشمانداز ایران
1404 با استخدام و جذب حدود 100 هزار عضو هیات علمی و راهاندازی مراکز
تحقیقاتی، رشد و پارک علم و فناوری در مناطق دانشگاهی، در زمره یکی از
بهترین دانشگاههای جهان قرار خواهد گرفت.
به نقش آیتالله هاشمی اشاره کردید. ایشان در تاسیس دانشگاه
چقدر تاثیر داشتند و چه دغدغهای از سوی ایشان موجب شد تا دانشگاه آزاد
تاسیس شود.
میدانید که روز 31 اردیبهشتماه سال 1361 آیتالله هاشمیرفسنجانی در
خطبه نماز جمعه تهران برای اولین بار از طرحی به نام دانشگاه آزاد اسلامی
سخن گفت. در حقیقت سخنان ایشان، نتایج رایزنیهایی بود که او و دکتر جاسبی
برای راهاندازی دانشگاه آزاد اسلامی انجام داده بودند. بعدها آقای
هاشمیرفسنجانی، اساسنامه این دانشگاه و طرح آن را خدمت حضرت امام
رضوانالله تعالی عرض کردند و حضرت امام با تایید و کمک 10 میلیونریالی
خود، پایه اولیه و اصلی این دانشگاه را پیریزی کردند. بزرگترین حمایتی که
همواره این دانشگاه داشته، این است که شروع کارش چه از نظر مادی و چه از
نظر معنوی با دست مبارک امام (ره) بوده است. در آذرماه همان سال اساسنامه
دانشگاه نوشته شد که بر اساس آن دانشگاه موسسه عامالمنفعهای معرفی شد که
همه هزینههای آن صرف امور مربوط به دانشگاه میشود. سه ماه بعد، روز چهارم
اسفندماه سال 1361 در گوشهای از روزنامه رسمی ایران آگهی به چشم میخورد
که موجودیت دانشگاه آزاد اسلامی را اعلام میداشت. اما برای این سوال شما
لازم میدانم سابقهای از دانشگاه در ایران بگویم تا مشخص شود که چرا آقای
هاشمی پیشنهاد دانشگاه آزاد را به امام دادند. آموزش عالی در ایران به فرم
نوین و آکادمیک سابقه یکصد ساله دارد. «وزارت علوم» ایران نخستین بار در
سال 1334 هجری شمسی تاسیس شد، اما تاریخ آموزش عالی در دوره نوین با تاسیس
دارالفنون آغاز میشود. طولی نکشید که مدارس و موسسات برجسته آموزش عالی
دیگر نیز همراه دارالفنون مشغول به کار شدند. دانشگاه تهران در ۱۳۱۳ به
تصویب مجلس شورای ملی رسید که با ادغام دارالفنون، و مدارس علمی و چند مرکز
آموزش عالی دیگر در جنوب پارک لاله فعلی تهران دایر شد.
در سال ۱۳۲۸ خورشیدی، قانون تاسیس دانشگاه در شهرستانها با اولویت
دانشکدههای پزشکی و کشاورزی تاسیس شد. پس از جنگ جهانی دوم، رفتهرفته
تصمیم به تغییر الگوی موسسات آموزش عالی ایران از سیستم دانشگاهی فرانسه به
سیستمهای آمریکایی گرفتند. کمکم چند دانشگاه مانند دانشگاه صنعتی شریف،
دانشگاه صنعتی اصفهان، دانشگاه فردوسی مشهد، دانشگاه بوعلی سینا در همدان و
دانشگاه گیلان تاسیس شدند.
پیش از شروع انقلاب فرهنگی در سیستم آموزش عالی ایران ۲۶ دانشگاه، ۵۰
دانشسرا و ۱۶۸ موسسه دیگر آموزشی وجود داشت که در این موسسات آموزش عالی که
به صورت دولتی و خصوصی اداره میشدند، در مجموع حدود 180 هزار دانشجو
مشغول به تحصیل بودند.
در بحبوحه پیروزی انقلاب اسلامی، فعالیت تحصیلی در دانشگاهها، همچون
مدارس، ادارات و کارخانهها تعطیل شده بود و گروههای مختلف سیاسی با
استقرار دفتری در دانشگاهها، فعالیت سیاسی میکردند.
پس از سال تحصیلی 1358-1357 بحثها و خبرهایی پیرامون تعطیل شدن
دانشگاهها و شرکت دانشجویان در جهاد سازندگی به گوش میرسید. در هر صورت،
وجود مسائل و معضلات مذکور در دانشگاهها و تلاش کارگزاران برای رفع آنها،
نشان از لزوم دگرگونی و تغییراتی اساسی در دانشگاهها داشت که به مرور ایام
باید به انجام میرسید.
در همان سالها، مسوولان عالیرتبه دولتی و دانشگاهی در حضور رهبر
انقلاب به بررسی مسائل دانشگاه پرداختند و بر لزوم ایجاد محیطی امن و آرام
در دانشگاهها تاکید کردند.
در طول مدتی که مساله تغییر بنیادی دانشگاهها سر زبانها بود، نظرات
متفاوتی درباره اصلاح موسسات آموزش عالی در محافل گوناگون فکری ابراز
میشد. در این میان، برداشت بسیاری از افراد از صحبتهای امام مبنی بر
اسلامی کردن دانشگاهها این بود که ایشان تمام علوم را به دو قسمت اسلامی و
غیراسلامی تقسیم کردهاند و اینکه در دانشگاهها علم فقه، تفسیر و اصول
باید جانشین علوم دیگر شود.
در حالی که به نظر میآید منظور ایشان از ایجاد دانشگاه اسلامی،
رهانیدن این مراکز از وابستگی به استعمار بوده که 50 سال بر کشور سایه
گسترده و بهره چندانی برای ملت و کشور نداشته است. از نظر ایشان، چون
جوانان دانشآموخته، فاقد اخلاق اسلامی بوده و دانشگاه را به میدان جنگ
تبلیغاتی تبدیل کرده بودند، دانشگاهها باید تغییر بنیادی میکرد. با توجه
به این مقدمه طولانی شما به کار آقای هاشمی در پیشنهاد تاسیس دانشگاه آزاد
فکر کنید که هم نقش و هم دغدغه ایشان در این مطالب نهفته است. نقش ایشان در
پیشنهاد به امام به عنوان نقش موسس و دغدغه ایشان تحصیلات تکمیلی جوانان
ایرانی و عدم مهاجرت آنان به خارج از کشور و ارتقای کیفی امور بود که هنوز
هم این دغدغه را دارند، چون در سالهای اخیر شاهدیم که آن موج منفی دوباره
به راه افتاده است.
بسیاری از منتقدان بر این باورند که سطح علمی دانشگاه آزاد
چندان قابل قبول نیست. این مساله را قبول دارید یا اینکه بر این باورید که
دانشگاه آزاد در برخی از واحدهای بزرگ با دانشگاه دولتی برابری میکند.
ارزیابی سطح علمی فعالیتهای دانشگاهی با توجه به دوره عمر آن،
ماموریتها، اهداف، امکانات و ... و روند رشد آن منصفانه و عقلانی است؛ لذا
نمیتوان دانشگاه آزاد به عنوان دانشگاه غیردولتی را با دانشگاه دولتی از
یک طرف و این دانشگاهها را با دانشگاههای معتبر و سطح اول دنیا مقایسه
کرد. دانشگاه آزاد در سه دهه فعالیت خود با راهبردهای تعریف شده توانست از
روند علمی قابل قبول برخوردار شود از جمله نرخ رشد تولید علم این دانشگاه
منتهی به سال میلادی 2011 که آغاز آن به سال 2006 برمیگردد، که توانست
پیشرانی تولید علم کشور را با نرخ رشد حدود 60 درصد بر عهده داشته و منجر
به ارتقای جایگاه کشور در عرصه جهانی شود. مصداق دیگر سطح علمی این دانشگاه
اقبال استادان برجسته کشور جهت همکاری با این دانشگاه به صورت حقالتدریس،
نیمهوقت و تماموقت است. علاوه بر این موارد میتوان به افزایش سهم
پذیرفتهشدگان فارغالتحصیلان این دانشگاه در دانشگاههای معتبر داخلی و
بینالمللی نیز اشاره کرد. اشاره به این نمونه که واحدهای جامع دانشگاه
آزاد نظیر واحد علوم و تحقیقات با کسب رتبه چهارم یا پنجم تولید علم در
کشور و داشتن تنها مجله ISI معتبر با IF بالای چهار از بسیاری از
دانشگاههای دولتی با عمر بیش از 50 سال پیشی گرفت میتواند این واقعیت را
آشکار کند که سطح علمی این دانشگاه اگر از دانشگاههای دولتی مادر، بالاتر
نباشد قطعاً پایینتر نیست که حفظ و پایداری این جایگاه اهمیت و ضرورت دارد
که به نظر میرسد در تیم مدیریتی جدید دانشگاه به فراموشی سپرده شده است.
منتقدان بر این باورند که دانشگاه آزاد به بحران مدرکگرایی دامن زده است. در این مورد چه ارزیابی دارید.
نقش و تاثیر دانشگاه آزاد در دامن زدن به بحران مدرکگرایی با چه
معیاری ارزیابی میشود. اگر افزایش پذیرش دانشجو در این دانشگاه نشانه
مدرکگرایی است، این موضوع در دانشگاههای نسل سوم کشور نظیر پیام نور و
علمی کاربردی با توجه به نسبت هیات علمی، هرم هیات علمی، زیرساختهای
آموزشی و پژوهشی و ... با توجه به امکانات دولتی گسترده در اختیار آن،
مصداق بیشتر و در بحران مدرکگرایی نقش موثرتری داشته است. توجه به فرآیند
شکلگیری هر نهاد آموزشی و رشد تدریجی آن و اصالت مدرک فارغالتحصیلان
دانشگاه آزاد اسلامی که قابل ارزشیابی در کشور و بسیاری از دانشگاههای
معتبر دنیا برای ادامه تحصیل است و جذب آنها در واگذاری شغل، با توجه به
ماموریتهای آموزشی و پژوهشی آن، میتواند شاخص مناسبی برای سنجش نقش این
دانشگاه در دامن زدن به بحران مدرکگرایی باشد. اگر منصفانه قضاوت کنیم به
نتیجهای غیر از آنچه در اذهان به نظر میرسد غیرمنطقی است، دست
مییابیم.