پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : سید ابوالحسن مختاباد در روزنامه بهار نوشت: چند روزی است که اجرای استاد محمدرضا شجریان در رادیوی ملی آمریکا روی شبکه اینترنت قرار گرفته است. اجرایی صمیمی در فضایی صمیمیتر با فیلمبرداری و تدوینی درخشان از دستاندرکاران رادیوی ملی آمریکا.هم صدای استاد که در 73 سالگی از آمادگی بالایی برخوردار است و هم کمانچهنوازی و تارنوازی برادران پورناظری)سهراب و تهمورث)و البته پرکاشن رابین واسی، اجرایی حرفهای و به یادماندنی را برای یک بیننده و شنونده این اثر در خاطرهها زنده میکند.
همین که استاد در چنین سنی بتواند در اجرایی زنده و سر صحنه ، اوجهایی را فرایاد آورد که خاطره برخی از کارهای درخشان گذشتهاش را در اذهان زنده کند، نشان میدهد که آن ضرب المثل درباره صدای ایشان مصداق دارد که دود همچنان از کنده بلند میشود و او مرد کهن چنین میدانهایی است. این نکته از آن جهت اهمیت دارد که تقریبا عمده هنرمندانی که کار آواز انجام میدهند در چنین سنی کیفیت حنجره آنها و تارهای صوتیشان افت کرده و عملا آن کیفیت گذشته را ندارد ، در حالی که استاد شجریان در این سن همچنان قبراق و سرپنجه میخوانند و ذرهای کم نمی آورند و این کار در اجرایی زنده و صحنه ای انجام شده و نه در استودیو با هزار حیله و فنی که این روزها گریبانگیر موسیقی ما شده است.استاد چه در ترانهخوانی( ترانهای با شعری از بانو سیمین بهبهانی) و چه در آوازخوانی که قطعاتی را در دیلمان دشتی و روی شعر معروف «هرکه دلآرام دید از دلش آرام رفت» سعدی خواند از خود تسلطی قابل اعتنا از خود نشان دادند که باید بر چنین حنجره و صدایی بوسه تحسین زد.
میانه:اینکه موسیقی ایرانی و استاد شجریان به چنان شهرت و اعتباری رسیدهاند که رادیوی ملی یکی از شاخصترین کشورهای دنیا، از آنها دعوت به اجرا در استودیوی مخصوص کنند، طبیعی است که اسباب خوشحالی و ابتهاج هر ایرانی علاقهمند به گسترش فرهنگ و هنر این مرز و بوم را فراهم میآورد. موسیقی ایرانی به مدد چهرههایی همانند شجریان،ناظری،مشکاتیان، علیزاده، لطفی و کلهر و حسین عمومی و متبسم و البته نسلی از جوانان جویای نام، به اندازهای از شهرت و اعتبار رسیده است که امروزه شاخصترین رسانههای دنیا هم خواستار همکاری و همراهی با آنان هستند و این مسیر البته بدون هیچ کمک و مساعدت دولت به دست آمده است.برخلاف هنرهایی چون سینما که از همان سالهای ابتدای انقلاب دولت همهگونه کمک و مساعدتی را برای بینالمللیکردن آن انجام داد و البته اکنون به درختی بارآور و برومند بدل شده است، موسیقی و اهل موسیقی راه خود را بیهیچگونه پشتوانه و کمکی گشودند .دولت البته در تمامی این سالها از موزیسنها به عنوان چرخ پنجم پنچر در برخی از هفتههای فرهنگی بهره برده است و موسیقی در تمامی این هفتههای فرهنگی در ذیل و حاشیه هنرهای دیگری چون سینما و تجسمی سیر کرده و نوعی پرکردن فضای خالی یک عریضه را شکل داده است. در حالیکه به اعتقاد اکثر اهل فن، هر فرهنگی ، رسوخ و نفوذ خود را ابتدا از موسیقی شروع می کند و موسیقی به دلیل زبان ارتباطی ویژه و منحصر به فردی که در مقایسه با دیگر هنرها دارد، بیشترین ضریب تاثیرگذاری را بر ذهن و ضمیر مخاطبان داشته ودارد و میتواند به سرعت پیام های دیگر را در قالب شعر و داستان و فیلم و تئاتر واپرا، به مخاطب انتقال دهد و البته فراوان تاثیر هم باشد.
انجام: اجرای استاد در رادیوی ملی آمریکا ، از سوی دیگر تاسف و دریغی را هم در خاطره ها زنده می کند که چرا رسانه ملی کشور ما فضا را به سمتی سوق داده است که بزرگان موسیقی ما از آن سربرتابند و حتی همکاری وهمراهی با آن را اسباب سرافکندگی و سرشکستگی خود بدانند. تقریبا کمتر هنرمند در ترازهای ملی و بینالمللی است که از رسانه ملی دل و خاطری خوش داشته باشد. صدا و سیما، به خصوص درحوزه موسیقی صحنه حضور کم مایگان و میانمایگان شده است و عملا شکوهی را شاهد نیست، همچنانکه در دیگر عرصههای فرهنگی هم کمتر چهره برجستهای را شاهد هستیم که حضورداشته باشد. اگر هم دست اندرکاران برنامهای جسارت به خرج دهند و هنرمند اهلی فکری را دعوت کنند، با هزار مانع و رادع روبرو خواهند شد. اگر این سخن را قبول ندارید، سری به نحوه عبور افراد از هفتخان حراست و مدیر و ناظر پخش صدا و سیما بیندازید تا دریابید که ماجرا از چه قرار است و چرا باید مردم و شهروندان از دیدار با بزرگان فرهنگی این مرز و بوم محروم شوند.
این مسئله در حوزه موسیقی بیش از سایر هنرها به چشم می آید. چرا که هنوز و بعد از گذشت 35 سال از انقلاب ، ما در تعریف چارچوبهای موسیقی مورد نظر ماندهایم و هنرمندان نمیدانند که بالاخره جمهوری اسلامی چه نوعی از موسیقی را میپسندد و تا کی قرار است این وضعیت شتر گاو پلنگی ادامه پیدا کند.