پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : در حالی که عملا تنها 10 روز تا پایان تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری زمان
باقی است، هنوز نه در جریان اصولگرا آرایش نامزدها و گزینه مورد وفاق معین
شده و نه در میان اصلاح طلبان و منتقدین وضع موجود اجماعی حاصل شده است.
به گزارش سرویس سیاسی انتخاب ؛ البته بعد از شوک عدم احراز صلاحیت غیرمنتظره آیت الله هاشمی
رفسنجانی که فضای یاس آلودی ، ایجاد کرده بود، طی هفته اخیر نگاه
های عقلانی و واقع بینانه ای در فضای مجازی و رسانه ها شکل گرفته که خبر
خوبی بر خلاف فضای انفعال و یاس کامل به شمار می رود.
طبق این تحلیل ها ، چه بدنه منتقدین و اصلاح طلب وارد میدان "رای دادن"
بشوند یا نه، انتخابات یازدهم برگزار خواهد شد، اما تفاوت در این
است که عدم حضور آنان زمینه ساز موفقیت افراد تندرو خواهد شد که شکستی سخت
تر برای اصلاح طلبان و منتقدین است.
این گروه معتقدند هرچند گزینه حداکثری که بتواند تامین کننده قابل قبول
آرمان ها و شعارهای طیف منتقد اعم از معتدلین و اصلاح طلبان باشد، وجود
ندارد، اما مشارکت در انتخابات با تدبیر و اجماع در میان گزینه های نزدیکتر
موجود، ممکن است باعث یک پیروزی حداقلی شود و یا دست کم مانع یک شکست
حداکثری با ورود تندروها و ایجاد شرایطی بدتر از زمان احمدی نژاد گردد.
در این شرایط پیشنهاد مطرح شده مبنی بر اجماع عارف و روحانی و حمایت هاشمی و
خاتمی از گزینه اجماعی، اگر چه می تواند تا حدودی بازی انتخابات را تغییر
دهد، اما ممکن است با اقبال جدی مردم مواجه نشده و پیروزی هاشمی
در افکار عمومی بعد از حضور و رد صلاحیت مظلومانه را به شکستی برای وی
تبدیل نماید، هر چند ناظران سیاسی حضور آیت الله هاشمی در انتخابات را
براساس وظیفه دانسته و طبعاً ورودش به این فاز جدید انتخابات، ولو با هزینه
های مذکور، برای او اعتباری ندارد. هاشمی در این میدان نگاهی دلسوزانه و
کاملاً فراجناحی دارد و به هزینه های احتمالی نمی اندیشد، و اگر می اندیشید
اساساً وارد انتخابات نمی شد.
اما خبر بد این که حتی در صورت اجماع سیاسیون و فعالان فضای مجازی بر گزینه
اجماع، این که این موضوع به مردم سراسر کشور منتقل شود
و بدنه منتقدین در اقشار و مناطق مختلف کشور نیز به این موج پیوسته و بعد
از واکنش های نامطلوب مردمی از رد صلاحیت هاشمی به این روند کمک کند، چندان کار راحتی
نیست و تحقق این هدف به شتاب و برنامه ریزی و فعالیت بیشتری نیاز دارد.
بدتر
آنکه حتی در صورت آنکه خبر حمایت آیت الله هاشمی به سراسر کشور منتقل شود،
چند درصد حامیان او - که در اکثریت به سر می برند - حاضر هستند
برخلاف قصد پیشین خود که "رای دادن به هاشمی" بود، این بار خواسته ی او را
اجابت کنند و نامی جز او را به صندوق ها بیاندازند؟ آیا آنقدری هست که بشود گزینه "معتدلیون" را در همان دور اول انتخابات پیروز کرد؟ یا حتی در دوم دوم انتخابات؟ یا تعداد چنین افرادی، آنقدری نیست که بتوان احتمال پیروزی را در نظر گرفت؟
اینها همه سئوالاتیست
که تنها پاسخش را بامداد 25 خرداد خواهیم شنید.
عارف به دلها نشست
او که در این روزگار
مهر سکوتو شکست
اما اگه آقای عارف یا روحانی به عنوان نتیجه ائتلاف مشخص بشوند و آقای خاتمی هم حمایت کند، ظرف یک هفته شور و هیجانی به راه خواهیم انداخت.
اميد داشته باش پسر!
تفرقه ننداز آقای یا خانم محترم!
در تهران هم آقای اکبری و الله بداشتی را انتخاب کرده اند که حداقل چهره های مقبولی نیستند.
اما ما به نتیجه ائتلاف رای خواهیم داد
به هوش و به گوش باشید که 1. به سازمان های مختلف ابلاغ شده که مشاورهای خارجی خود را تا اطلاه ثانوی به مرخصی بفرستند
2. در حال بررسی امکان قطع اینترنت در روزهای پایانی نزدیک به 24 خرداد هستند. پیامک ها که دیگر جای خود را دارد
پــــــــــــــس:
1- همه با هم به صحنه میاییم.
2-روحانی و عارف اجماع میکنند.
3-کشور به مسیر عزت و توسعه باز می گردد.
انـــــــــــــــــــشـــــــــــــــاالــــــــــــــــــه
بنده افراد
زیادی رو در اطراف خودم می بینم که با توجه به اتفاقات گذشته و به خصوص رد صلاحیت هاشمی، به هیچ وجه حاضر به شرکت در انتخابات نیستند.
مملکت ما امروز به فکر و درایت دکتر روحانی، برنامه و جدیت دکتر رضایی و مجری منظمی چون دکتر قالیباف نیاز مند است.سالهاست در هر دوره از انتخابات با وعده وعید و قولهای کاندیداها امیدوار و دلخوش بودیم اما نتیجه ...؟؟؟پس بیایید کسانی را انتخاب کنیم که در هر شغلی که هستند دست یاری دوستانشان را رد نمی کنند و جدا از احذاب و گرایشها فقط به پیشرفت ایران عزیزمان می اندیشند. امروز روزیست که همه باید یکی باشیم و به هدف متعالی ایرانمان بیاندیشیم....همچو آرش عزم کن بند کمان/محو شو در هدف این رسم کمانگیران است
در غیر این صورت به هیچکدام رای نمی دهم.
مردم در آنجاها عارف را به عنوان یار خاتمی به هم معرفی می کنند.
اما در تهران هر دو شانس مساوی دارند.
به نظر من اين اقدام بسيار درستي است چندين سال است كه بخش خصوصي واقعي كشور كه موتور محركه اقتصاد هر كشوري است به دليل گسترده تر شدن تسلط سپاه بر امور اقتصادي كشور از عمران و راه سازي و جاده سازي گرفته تا اينكه پروژه هاي نفت و گاز و ... تا بانكداري و ... و به دليل تمكن مالي قدرتمند اين نهاد و البته نفوذ سپاه در سطوح سياسي بالاي دولت و مجلس و .... نسبت به قبل . ضعيف تر و نحيف تر شده است..
البته قبل از حوزه اقتصاد بنا بر توصيه ها و سفارشهاي موكد حضرت امام ره -كه اين روزها در روزهاي عزاداري آن عزيز سفر كرده هستيم - سپاه بايد از سياست و رقابتهاي سياسي نيز خارج شود . امام ره بارها هشدار دادند كه نيروهاي مسلح اكيدا در امور سياسي و رقابتهاي سياسي وارد نشوند تا به وظيفه اصلي خود برسند و خداي ناكرده بين خود نيروهاي نظامي به دليل اختلاف عقيده سياسي . اختلاف بروز نكند كه اگر در نيروهاي مسلح اختلاف بروز كند براي امنيت ملي كشور بسيار خطرناك خواهد بود. مقام رهبري نيز اخيرا بار ديگر سپاه و بسيج را از حمايت يا عدم حمايت از نامزدي خاص به طور جد پرهيز دادند.
به نظر من مشكلات سياست كشور ما از زماني كه سپاه گستره نفوذش را بر سياست و اقتصاد و فرهنگ و ورزش و ... گسترش داد بيشتر شده است. بسيج را مردم از خود مي دانستند و بسيج نيرويي مردمي و البته فراجناحي بود كه با كمال تاسف سالهاست كه ديگر بخش بزرگي از مردم چنين ديدگاهي درباره بسيج و حتي سپاه ندارند و با تاسف عميق شان بسيج كه فراجناحي و مردمي و وحدت آفرين بود تا حد ابزار يك جناح سياسي و تا حد رقابتهاي سياسي جناحهاي سياسي داخل كشور نزول كرده است . همگان از جمله مسوولان و خود فرماندهان بسيج و سپاه بايد تلاش كنند تا سپاه و بسيج را به همان حالت فراجناحي و وحدت آفرين گذشته برگردانند.
تهران 6 ميليون، مشهد 2.5 ميليون، اصفهان 1.7 ميليون، شيراز همين مقدار، تبريز 2 ميليون، كرج 3 ميليون و ... درصد راي دهندگان كمي نيستند!
لطفاً دقت داشته باشید که اگر کسی از روحانی حمایت نکرد ، تنها گزینه اصلاح طلبان عارف خواهد بود. تا حالا روحانی هیچ سخنی برای جذب جوانان یا درباره آزادی مطبوعات و جوانان بیان نکرده و اگر کرده در محافل کم جمعیت بوده و نه کاملاً واضح و روشن.