پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : سایت الف نوشت:
24خرداد ماه، روز انتخابات ریاست جمهوری است. در حال
حاضر هشت کاندیدا در صحنه رقابت حضور دارند و هر کدام تلاش می نمایند تا
روز رای گیری گروه ها و جریانات سیاسی بیشتری را با خود همراه نمایند تا از
ظرفیت و توانایی آنها برای جلب آرای بیشتر مردم بهره مند شوند تا در نهایت
بتوانند برنده نهایی انتخابات باشند.
یادآوریبدون
شک انتخابات ریاست جمهوری سال 1384، از جهاتی یک انتخابات خاص در تاریخ
جمهوری اسلامی بود. در آن سال چهره تقریبا کمترشناخته شده ای به نسبت سایر
کاندیداها (احمدی نژاد) وارد عرصه انتخابات شد. چهره ای که در آن سال هر
چه به انتخابات نزدیکتر می شدیم همراهی گروه ها و شخصیت های سیاسی بیشتری
را با خود به دست آورد. در آن سال، سیر حوادث و اتفاقات به گونه ای پیش رفت
که کمتر کسی چند روز قبل از رای گیری فکر می کرد محمود احمدی نژاد برنده
نهایی باشد. رئیس جمهور کنونی، آن روزها یک سری حرف ها و شعارهایی کلی
مانند عدالت، نگاه ویژه به طبقات محروم، مبارزه با فساد، مفید نبودن
اقدامات دولت های گذاشته و ... سر می داد که مورد توجه بسیاری از مردم و
گروه ها قرار گرفت.
سال 1384 خیلی ها جذب آرمان و شعارهای محمود
احمدی نژاد شدند ولی معلوم نبود ایشان چگونه می خواهد آنها را عملیاتی
نماید و در حوزه های مختلف از چه تئوری ها، راهبردها و برنامه هایی برای
پیاده سازی آنها استفاده خواهد کرد. محمود احمدی نژاد، آن روزها کارنامه و
سوابق اجرایی چندانی نیز نداشت که بتوان گذشته او را به محک سنجش درآورد و
در ضمن کمتر کسی هم در پی توجه به این موضوع بود. همه مجذوب شعارهای زیبا
شده بودند.
محمد خوش چهره نماینده ای که از طرفداران ابتدایی احمدی
نژاد بود ولی به فاصله اندکی پس از پیروزی او راه خود را از او جدا کرد
درباره آن روزها می گوید:
«آقای احمدی نژاد برنامه اقتصادی اعلام
نکرد و فقط یکسری مطالبات مردم را مطرح کرد. من یک بار در قم و در جمع طلاب
اعلام کردم که آنقدر که نگران این دولت هستم نگران هیچ دولتی نیستم. از من
پرسیدند چرا؟ در پاسخ گفتم برای اینکه دولت آقایان هاشمی و خاتمی مشکلات
اقتصادی شان معلوم بود. آقای احمدی نژاد آمده و تمام شعارها و آرمان های
انقلابی را وسط ریخته است. گفتم این شعارها یا باور است یا مصادره شده
است.»
در طول این مدت رفتار محمود احمدی نژاد نیز بسیار جالب بود.
او با شعارهای ارزشی و اصولی وارد میدان انتخاباتی 84 شد ولی به مرور زمان
خود را در مقابل اصولگرایان تعریف نمود و مشکلات عدیده ایجاد شده در حوزه
های مختلف را نیز نه به عدم برنامه ریزی صحیح، عدم استفاده از کارشناسان و
متخصصان، میدان دادن به افراد چاپلوس، مسئله دار و مجیزگو و ... بلکه به
گردن خود اصولگرایان می انداخت و سعی داشت مردم را به این باور برساند که
مقصر مشکلات ایجاد شده اصولگرایان هستند.
هشت سال از آن روزها می
گذرد. در طول این مدت رفتارها و برنامه های احمدی نژاد باعث شد که بسیاری
از حمایت او پشیمان شوند. بعضی به صورت علنی اظهار ندامت نمودند، برخی نیز
از سخنانشان می شود استنباط نمود که ای کاش سال 84 به حمایت از او قدم به
عرصه نگذاشته بودند. البته هستند کسانی که هنوز به صورت تمام و کمال از او
حمایت می نمایند که بیشتر حلقه نزدیکان او هستند.
تجربه گذشته؛ چراغ راه آیندهاز
خصوصیات انسان هوشیار و آگاه درس گرفتن از گذشته می باشد. در قرآن کریم و
نهج البلاغه نیز به پند گرفتن از گذشته و تنظیم رفتار بر این اساس بسیار
سفارش شده است. داستان ها و قصص فراوانی نیز در این باره برای پند آموزی و
تدبر در احوال گذشتگان بیان شده است. عبرت آموختن از رویدادها، تشخیص راه
را از چاه آسان مى سازد و انسان عبرت پذیر به راحتى مى تواند از لابه
لاى آنها راه درست را باز یابد و خود را به رشد و بالندگی و موفقیّت
برساند، چنان که امام علی(ع) در این راستا مى فرماید: «الاعتبار یقود الی
الرشاد» یعنی عبرت آموختن، موجب شکوفایى و بالندگى انسان می گردد.
عبرت
گرفتن از اشتباهات صورت گرفته در عرصه سیاسی در این بین از اهمیت بیشتری
برخوردار است؛ چرا که سرنوشت مردم به این اشخاص سپرده شده و خدای نکرده
حمایت و انتخاب اشتباه شاید باعث گردد که خسارت های جبران ناپذیری به منافع
مردم وارد آید.
در وصیت حضرت علی (علیه السلام) به فرزندش امام حسن (علیه السلام) آمده است:
«برای
آنچه نبوده، به آنچه بوده است، استدلال کن که کارها شبیه و همانندند و از
آنان مباش که پند و اندرز سودشان ندهد، جز با تکرار زیاد؛ زیرا خردمند به
ادب پند گیرد و چهار پا با تازیانه خوردن.»
در واقع سخن حضرت را می
توان این گونه تفسیر نمود که حوادث تاریخی امکان وقوع مجددشان هست اما
حادثه ای که در تاریخی متفاوت از تاریخ حادثه پیشین روی می دهد، مشابه آن
حادثه قبلی هست امّا مطابق آن نیست. این دو در کلیت یعنی در علت هایشان و
نتیجه ای که بالضروره در پی خواهد داشت مشابه یکدیگر هستند (گرچه شاید در
به حساب آوردن هشت سال پیش به عنوان تاریخ بحث باشد ولی بدون شک در درس
آموزی از گذشته هیچ شک و شبهه ای وجود ندارد و هیچ عقل سلیمی آن را نفی نمی
نماید).
انتخابات 92؛ تاریخ تکرار می شود؟از
چند روز پیش تبلیغات ریاست جمهوری آغاز شده است. اما نکته مهم این است که
تجربه سال 84 انگار در حال وقوع است. کاندیداهایی که به همان سبک و سیاق
رئیس جمهور کنونی حرف می زنند و با بیان یک سری شعارها و آرمان های کلی قصد
دارند خود را به عنوان شخصی آرمانگرا معرفی نمایند. این کاندیداها بسیار
مایل هستند که خود را ادامه دهنده راه سال 1384 بدانند و در رفتار و
تبلیغات نیز بسیار شبیه به محمود احمدی نژاد عمل می نمایند.
اما در
این بین توجه به چند نکته ما را از تکرار اشتباهات گذشته باز می دارد. اول
اینکه تجربه به ما ثابت نموده است برخی از این باورها و آرمان ها برای
رسیدن به قدرت استفاده می نمایند و چندان به این شعارها ایمان ندارند و پس
از به قدرت رسیدن 180 درجه مخالف آن عمل می نمایند و یا در بهترین حالت صرف
بیان و حتی اعتقاد داشتن به این صحبت های آرمان گرایانه و غفلت از اینکه
چگونه عملیاتی گردند باعث می شود که ضربه کاری به باور مردم و خود آرمان ها
وارد آید.
نکته دیگر اینکه ما باید به دنبال کاندیدای واقع گرایی
باشیم که بداند چگونه مشکلات ایجاد شده ظرف این چند سال برطرف گردد و با
واقع بینی خود ما را به آرمان هایمان (حتی یک قدم) نزدیک تر نماید.
کاندیدایی که با برنامه باشد و دارای سوابق روشن و مشخصی باشد و از کلی
گویی پرهیز نماید.
ریسک حمایت و ترغیب مردم به رای دادن به شخصیتی
که چندان از افکارش مطمئن نیستیم، قابلیت ها و توانایی هایش در عرصه های
اجرایی به محک سنجش در نیامده، اگر نگوئیم حتماً ولی به احتمال زیاد منجر
به بدتر شدن اوضاع معیشتی، اقتصادی، فرهنگی و ... کشور می گردد.
نکته
آخر اینکه، تجربه هشت سال گذشته پیش روی ما قرار دارد، خدا نکند
اصولگرایان امروز تصمیمی بگیرند و از شخصی حمایت نمایند و مردم را نیز
ترغیب به رای دادن به کاندیدایی نمایند که چند سال بعد بنا به هر دلیلی (یا
معتقد نبودن آن کاندیدا به شعارها یا عدم توانایی برای اجراسازی آن ها) از
تصمیم خود دوباره پشیمان گردند.