arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۱۰۱۲۷۴
تاریخ انتشار: ۰۰ : ۱۱ - ۲۴ اسفند ۱۳۹۱

جایگزینی برای مذاکره وجود ندارد

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : اکنون با برگزاری دور دیگری از مذاکرات هسته ای با ایران که دستاوردی در زمینه ادامه گفت و گو ها به همراه داشته، منتقدان در مقابل باراک اوباما به پاخاسته و وی را متهم می کنند که راه را برای روش های وقت کشی ایران هموار تر کرده است. اما آنچه که منتقدان به آن توجهی نشان نمی دهند، پرداختن به هرگونه نظریه ای در خصوص جایگزین مذاکرات است.

منتقدان مذاکرات هم در آمریکا و هم در اسرائیل بر این باورند که باید تحریم های کنونی علیه ایران تشدید شود. با این حال تحریم ها و مذاکرات ، جایگزین به شمار نمی روند. این در حالی است که تصور اینکه ایران تحت فشار تحریم ها تغییر رفتار دهد، تنها یک داستانسرایی است. در صورتی که تحریم ها ، دستاوردهای سیاسی مورد نظر را ایجاد کنند باید از آنها به عنوان اهرمی در مذاکرات به منظور دستیابی به توافق استفاده کرد.

از سوی دیگر ، منتقدان مذاکره راه را برای اقدام نظامی علیه ایران هموارتر می کنند و برخی از آنها در محافل خصوصی به این خطر اشاره می کنند. در مقابل عده قلیلی از سیاستمداران هستند که به طور علنی جسارت سخن گفتن از حمله به ایران را داشته باشند. این نکته نیز قابل درک است، چرا که نه افکار عمومی آمریکا و نه اسرائیل ، تمایلی به درگرفتن جنگی دیگر در خاورمیانه ندارد. در نتیجه برای حامیان اقدام نظامی این رویکرد ساده تر خواهد بود که نارضایتی داخلی را نسبت به هر گونه توافق با ایران افرایش داده و چشم انداز راهکار مسالمت آمیز را برای توجیه اقدام نظامی، مخدوش کنند.

با نگاهی دقیق تر می توان دریافت که مدافعان گزینه نظامی در مقایسه با آن دسته از سیاستمداران که رویکرد دو سویه تحریم و مذاکره را ترجیح می دهند، نگاه واقع بینانه ای ندارند.

تحلیل کلی از اقدام نظامی علیه ایران است است که این استراتژی انگیزه ایران را برای هسته ای شدن تقویت می کند. علاوه بر این ایران می تواند از این حمله به عنوان بهانه ای برای خروج از پیمان منع اشاعه هسته ای استفاده کند.

در هر صورت، یک حمله به تاسیسات هسته ای ایران نیز قادر نخواهد بود، توانایی های هسته ای جمهوری اسلامی را برای همیشه از بین ببرد و باید چند حمله در بازه زمانی یک ساله انجام شود تا نتیجه مورد نظر حاصل شود.

این چشم انداز، پرسش هایی را در ذهن ایجاد می کند. برای مثال آیا حمله ها بر اساس برآوردهای جاسوسی می تواند به اندازه ای دقیق باشد که آیب انسانی نداشته باشد؟ یا اینکه افکار عمومی از چنین حمله ای بدون پایان مشخص حمایت خواهند کرد؟

باید گفت واقع بینانه ترین گزینه ای که جامعه بین المللی می تواند به آن اعتماد کند این است که ایران با تعهداتی زمینه دسترسی به سلاح هسته ای را از بین برده و با بازرسی های گسترده تر موافقت کند. چرا که نظام نظارتی کنونی در صورتی که غرب با انجام عملیات غنی سازی محدود در ایران موافقت کند، کافی نخواهد بود. این در حالی است که گسترش نظارت ها را می توان از طریق چارچوب مذاکره ای با ایران، تبیین کرد.

تجربه عراق در این زمینه بسیار حائز اهمیت است. به دنبال جنگ خلیج فارس در سال 1991، عراق ناگزیر به پذیرش رژیم نظارتی گسترده تر بر برنامه های هسته ای اش شد و آنها ناظر انهدام برنامه های هسته ای، بیولوژیکی و شیمیایی عراق بودند.

در دسامبر 1998، انگلیس و ایالات متحده بدون مجوز سازمان ملل به عراق حمله کردند و این اقدام موجب شد، عراق بازرسان بین المللی را اخراج کند. این روند موجب شد که جامعه بین اللمل اطلاعات کافی از برنامه های تسلیحاتی عراق نداشته باشد و در نتیجه همین شکست جمع آوری اطلاعات بود که تهاجم به عراق در سال 2003 اتفاق افتاد.

واقع گرایانه ترین رویکرد برای جلوگیری از تکرار چنین فاجعه ای در مورد ایران، ایجاد راهکار مذاکره ای و حفظ و گسترش نظام بازرسی ها از تاسیسات هسته ای ایران است. به این ترتیب، بر خلاف عراق، اطلاعات کافی از برنامه های هسته ای ایران به دست می آید و در صورت لزوم زنگ خطرها به صدا در خواهد آمد. البته باید گفت با توجه به فشار تحریم ها، تضمینی وجود ندارد که ایران با این راهکار موافقت کند و در این صورت احتمال برگزاری چند دور مذاکره بدون نتیجه وجود خواهد داشت. اما مذاکرات، شامل پیشنهاد مشوق ها و تهدید به تحریم بیشتر، در فضای امروز دست کم گزینه ای حقیقی تر  به نظر می رسد.

نویسندگان: جیمز اکتون و گلداشمیت، از موسسه کارنگی / منبع: نشنال اینترست

دیپلماسی ایرانی
نظرات بینندگان