سرویس تاریخ «انتخاب»: کتاب «اتاقی که در آن اتفاق افتاد»، خاطرات کاخ سفید از زبان جان بولتون، مشاور امنیت ملی آمریکا در دوران ترامپ است. او سابقه معاون وزارت خارجه و نمایندگی آمریکا در سازمان ملل را در دوران جورج بوش پسر نیز در سابقه دارد. بولتون که با رویکردهای ستیزه جویانه در حوزه سیاست خارجی شناخته میشود، 372 بار در کتاب خود به ایران اشاره کرده است. این کتاب توسط انتشارات های امیرکبیر و مهراندیش با ترجمه های مختلفی به چاپ رسیده است. «انتخاب» روزانه بخش هایی از این کتاب را منتشر خواهد کرد.
ما روی تهیه یک برنامه اسکورت برای کشتیهای تجاری در خلیج فارس به نام عملیات کشیک با مشارکت سعودیها و اماراتیها و بریتانیاییها و اروپاییهای دیگر کار میکردیم تا حداقل مانع آن نوع کسب درآمدهای ایرانیها در بازارهای جهانی نفت شویم. کمی قبلتر در چهارم ژوئیه نیروی دریایی بریتانیا به درخواست دولت جبل الطارق نفتکش گریس وان، ایران را به خاطر نقض تحریمهای اتحادیه اروپا علیه سوریه توقیف کرده بود. در واکنش به این اقدام ایران سعی کرد نفتکش بریتیش هریتیج متعلق به بریتانیا را در تنگه هرمز توقیف کند؛ در سیزدهم ژوئیه، ایران یک نفتکش متعلق به امارات با پرچم پاناما به نام ریاح ۱۰ را توقیف کرد و بعد در نوزدهم ژوئیه، چیزی را که میخواستند، بالاخره به دست آوردند توقیف کشتی سوئدی با پرچم بریتانیا به نام استنا ایمپرو.
معلوم بود ایران میخواهد گریس وان که حالا اسمش را به آدرین دریای ۱۶۱۲ تغییر داده بود را با استنا ایمپرو مبادله کند، اگرچه آن دو توقیف اصلاً یکسان نبودند. متأسفانه مبادله کشتیها تنها چیزی بود که بریتانیاییها میخواستند.
مشخص بود که ما تا عملیات کشیک را در منطقه اجرا نکنیم بازی همچنان در دست ایرانیها خواهد بود و بعد معلوم شد که اجرای این عملیات بسیار دشوارتر از چیزی بود که فکر میکردیم چون کشورهای زیادی برای پیوستن به آن تردید داشتند بخشی از این تردید بیشک ناشی از ترس ذاتی بود اما بخش دیگر ناشی از تردیدشان نسبت به عزم آمریکا به دلیل حرکات اشتباه ترامپ بود.
هم به دلیل علاقهشان به حفظ توافق هستهای ایران و هم به دلیل تمایلشان به نداشتن هر دغدغه دیگری برای تمرکز روی برگزیت، حتی دولت جدید بوریس جانسون نیز قاطع نبود و گریس و ان را به شرط این که نفتش را در سوریه خالی نکند آزاد کرد؛ قولی که دقیقاً ارزش چیزی را که لندن در ازایش دریافت کرد داشت. آنها نمیخواستند وارد جنگ شوند.
درس بد دیگری که بی شک تهران به خوبی یاد گرفت روز بعد یازدهم ژوئیه همتای جدید فرانسویام امانوئل، بن که به تازگی از ایران برگشته بود از پاریس به من زنگ زد؛ او گفت [آیت الله] خامنهای خودش تمام تلاشهایش را رد کرده بود. فرمول ایران مقاومت حداکثری در برابر فشار حداکثری بود. این دقیقاً همان شعاری بود که ایران در رسانههایش نیز به کار میبرد.
در حالی که برداشتن برخی از تحریمها میتوانست امکان مذاکرات را فراهم کند، برنامه موشکهای بالستیک ایران کلاً غیر قابل مذاکره بود و ظریف به روشنی این را اعلام کرده بود. روحانی هم به همین اندازه محکم بود ایران باور داشت که در نهایت پیروز میشود و آنها آماده مقابله با تشدید فشارهای آمریکا با ابزارهای موجودشان بودند. وقتی که بن گفت مکرون خواستار آتش بس اقتصادی است روحانی گفت او هم همین آتش بس را میخواهد ولی فقط در صورتی که تمام تحریمها برداشته شوند، ایران به شرایط برجام برمی گردد؛ که خنده دار بود. برای روشن شدن مواضعش روحانی همچنین تأکید کرده بود که رهبر ایران با این موضع موافق است.
من قول دادم که گزارش او را به ترامپ بدهم و حدود ساعت سه و نیم به دیدن ترامپ رفتم ترامپ گفت که این طور پیشنهاد رو پس بگیر تا میتونی تحریمشون کن. خودتون رو برای حمله به پایگاهها آماده کنید. و ما کمی درباره این موضوع گفتگو کردیم. بعد ترامپ دوباره رفت سراغ موضوع خروج از سوریه وقتی اتاق بیضی را ترک میکردم، منوچین بیرون منتظرم بود، من هم فرصت را غنیمت شمردم و خبر خوب شکست خوردن تلاش فرانسویها درباره ایران را به او دادم.