arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۷۶۸۴۲۲
تاریخ انتشار: ۰۵ : ۰۰ - ۱۵ اسفند ۱۴۰۲

یادداشت‌های علم، شنبه ۱۷ خرداد ۱۳۴۸: بیچاره عالیخانی، وزیر اقتصاد، می‌گفت با این نخست وزیر دیگر نمی‌تواند کار کند

یادداشت‌های اسدالله علم: بعد از ظهر عالیخانی، پس از آن که شرفیاب شده بود به پیش من آمد. به علت گرانی قیمت آهن شاهنشاه سوالاتی فرموده بودند و او هم جواب داده بود و اتفاقاً همین مسئله مطالعه نشدن مسایل، و تصمیمات خلق الساعه [به] وسیله مسئولین مختلف را عرض کرده بود. چون شاهنشاه ناراحت شده بودند، پیش من آمده بود که استعفاء کند. گفتم صبر کن برعکس شاهنشاه خیلی هم خوشحال می شوند. ممکن است دفعتاً عصبانی بشوند، ولی بعد فکر می فرمایند خیلی هم راضی می شوند که لااقل یک نفر عرض صحیح و بدون پرده پوشی می کند ... ولی به هر صورت، بیچاره عالیخانی را مصمم به استعفاء دیدم.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
سرویس تاریخ «انتخاب»: اسدالله علم (۱ مرداد ۱۲۹۸ بیرجند – ۲۵ فروردین ۱۳۵۷ نیویورک)، یکی از مهم‌ترین چهره‌های سیاسی دوران محمدرضا شاه، وزیر دربار از ۱۳۴۵ تا ۱۳۵۶ و نخست‌وزیر ایران از سال ۱۳۴۱ تا ۱۳۴۲ بود. 
 
«انتخاب» هر شب یادداشت های روزنوشت علم را منتشر می کند.
 
شنبه ۱۷ خرداد ۱۳۴۸: صبح شرفیاب شدم. کار زیادی نبود. اجازه خواستم فردا به خوزستان بروم که محلی برای خرج هشت میلیون تومانی که تجار جهت سیل زدگان خوزستان دادند، پیدا کنم...
 
بعد از ظهر عالیخانی، پس از آن که شرفیاب شده بود به پیش من آمد. به علت گرانی قیمت آهن شاهنشاه سوالاتی فرموده بودند و او هم جواب داده بود و اتفاقاً همین مسئله مطالعه نشدن مسایل، و تصمیمات خلق الساعه [به] وسیله مسئولین مختلف را عرض کرده بود. چون شاهنشاه ناراحت شده بودند، پیش من آمده بود که استعفاء کند. گفتم صبر کن برعکس شاهنشاه خیلی هم خوشحال می شوند. ممکن است دفعتاً عصبانی بشوند، ولی بعد فکر می فرمایند خیلی هم راضی می شوند که لااقل یک نفر عرض صحیح و بدون پرده پوشی می کند ... ولی به هر صورت، بیچاره عالیخانی را مصمم به استعفاء دیدم. می گفت با این نخست وزیر و همکارانش دیگر نمی توانم کار بکنم.
 
شب تالار رودکی رفتم که دسته ارکستر فیلارمونیک با مبرگ آلمان آمده بودند. اشتراوس، هایدن و بتهوون را خیلی عالی زدند.
نظرات بینندگان