سرویس بین الملل «انتخاب»؛ سید حمزه صالحی: روابط ایران و ترکیه از آغاز شکلگیری ترکیه نوین بهرغم بعضی تنشهای مقطعی همواره یکروند تقریباً مناسب داشته است. این مسئله تا حدودی به آگاهی دو کشور از نقش و جایگاه همدیگر در منطقه مربوط میشود. روابط ایران و ترکیه در مقاطع مختلف در پیوستاری از همکاری، رقابت و تعارض در جریان بوده است. همکاری دو کشور در زمینههای اقتصادی و تجاری و حتی امنیتی و سیاسی در جریان بوده است. رقابت دو کشور ناشی از یک مناقشه تاریخی است که دو کشور ایران و ترکیه بهعنوان دو کشور قدرتمند و تأثیرگذار منطقه برای ایجاد و حفظ توازن قدرت در منطقه عمل میکنند.
در پرتو رقابت برای حفظ توازن قدرت است که تعارض در روابط دو کشور در رخدادهای مهمی مانند بهار عربی در کشورهای عراق و سوریه به شکل ایدئولوژیک هم نمایان میشود و یا در مناطقی مانند قفقاز رقابت دو کشور جنبههای هویتی هم به خود میگیرد. بااینحال تمایل دو کشور برای گسترش روابط سیاسی و فرهنگی و اقتصادی همواره وجود داشته است و ترکیه هم اکنون سومین شریک ایران است. فرصت همکاریهای اقتصادی و تجاری بین دو کشور زیاد است؛ ولی بعضی موانع از جمله تحریمهای ایران مانع بزرگی در جهت گسترش بیشتر روابط است.
بیش از دو دهه است که ترکیه تحت رهبری آقای رجب طیب اردوغان رئیسجمهور اسلامگرای این کشور اداره میشود. طی این دوران روابط تهران و آنکارا تحولات زیادی را به خود دیده است. پیروزی حزب عدالت و توسعه در سال ۲۰۰۲ و تشکیل یک دولت اسلامگرا به رهبری اردوغان با استقبال زیاد جمهوری اسلامی ایران روبرو شد. اردوغان در یک دهه اول زمامداری خود علاوه بر تحولات مثبتی که در اثر سیاستهای او در ترکیه رخ داد، با یک سری اقدامات سیاسی و بعضاً نمایشی در نزد مقامات ایران احترام بیشتری کسب کرد که مهمترین نمونه این اقدامات دیدار او با شیمون پرز رئیسجمهور اسرائیل در ابتدای سال ۲۰۰۹ در اجلاس داووس بود که اردوغان در اعتراض به حملات اسرائیل به غزه و کشتار فلسطینیان جلسه با او را ترک کرد.
اما بعد از آن و با شروع بهار عربی تنش بین تهران و آنکارا به خصوص سوریه بالا گرفت که لحن و مواضع دو کشور را در بسیاری امور متفاوت کرد البته در همین دوران طرفین سعی در مدیریت تنشها داشتند و روابط اقتصادی دو طرف هم چندان تحتتأثیر این موضوع قرار نگرفت. در سال ۲۰۱۵ امضای برجام وضعیت ایران را در صحنه بینالمللی بهبود بخشید و بهمرور از سطح تنشها بین دو کشور هم کاسته شد. مواضع ایران در حمایت از دولت اردوغان در کودتای ناموفق ژوئیه ۲۰۱۶ روابط دو کشور را وارد مرحله جدیدی کرد و بر بسیاری بدبینیهای دولت ترکیه نسبت به ایران فائق آمد. این تحولات مثبت در ابتدای سال ۲۰۱۷ منجر به آغازشدن گفتگوهای آستانه در راستای حل بحران سوریه با حضور سه کشور ایران، روسیه و ترکیه شد که با ابتکار ایران آغاز شده بود و همچنان ادامه دارد.
البته نباید نادیده گرفت که سیاستهای ملیگرایانه دولت اردوغان که در قالب جهان ترک پیگیری میشود، باعث بعضی دخالتها و مواضع نادرست این کشور علیه ایران و بهخصوص منافع ایران در قفقاز شده است، نمود این مسئله در ایجاد فشار اردوغان برای احداث کریدور زنگزور نهفته است که تلاش دارد با حذف مرز ایران و ارمنستان، ترکیه را به جهان ترک وصل کند و ایران را از ژئوپلیتیک قفقاز حذف کند. موضوعی که اگر به سرانجام برسد، نهتنها ضربه جبراننشدنی به منزلت ژئوپلیتیک ایران در قفقاز است، بلکه زمینهساز تضاد و تقابل دو طرف نهتنها در قفقاز بلکه در آسیای میانه نیز خواهد شد. ادامه این روند در صورت پیروزی اردوغان در انتخابات پیشرو ترکیه محتمل است و از این حیث پیروزی او مطلوب ایران نخواهد بود.
رقابت بین اردوغان و قلیچدار اوغلو بر طبق نظرسنجیها بسیار نزدیک است و گفته میشود حدود ۱۵ درصد از رأیدهندگان هم هنوز به انتخاب قطعی نرسیدهاند، توانایی هر کدام از طرفین در جذب افرادی که هنوز در انتخاب نامزد نهایی خود تردید دارند میتواند بر سرنوشت کل انتخابات تأثیر بگذارد. یک سؤال مهم برای ما این است که اگر کمال قلیچدار اوغلو رهبر حزب کمالیست ترکیه در انتخابات پیش رو برنده شود چه تأثیری بر وضعیت روابط دو طرف خواهد داشت؟ قلیچدار اوغلو رهبر حزب جمهوریخواه خلق بهعنوان قدیمیترین حزب سیاسی در ترکیه و مهمترین حزب چپ میانه این کشور است که گرایشهای ملیگرایانه، سوسیالدمکرات و لائیک دارد. این حزب در نهم سپتامبر سال ۱۹۲۳ از سوی مصطفی کمال آتاتورک رهبر جمهوری نوین ترکیه تأسیس شد. این حزب هم اکنون حزب اصلی اپوزیسیون ترکیه است که با تشکیل یک ائتلاف تاریخی با سایر احزاب تحت عنوان «اتحاد ملت» جدیترین تلاش را برای پایاندادن به بیش از دو دهه یکهتازی اردوغان آغاز کرده است.
باید گفت رویکرد ائتلاف موسوم به «اتحاد ملت» در سیاست خارجی تمایل بیشتری به سمت نزدیکی با غرب دارد. قلیچدار اوغلو اگرچه بر ارتباط نزدیک با روسیه، چین و ایران تأکید دارد؛ ولی بهصراحت اعلام کرده است، در صورت به قدرت رسیدن روابط با غرب را احیا خواهد کرد و روند فعلی روابط ترکیه با غرب را تغییر خواهد داد. این در حالی است که دولت اردوغان در طی سالهای اخیر گرایش به شرق را در سیاست خارجی آنکارا تقویت کرده است، بنابراین باتوجهبه اینکه سیاست دولت ایران به سمت شرقگرایی محض حرکت کرده است، ممکن است با پیروزی قلیچدار اوغلو سطحی از اشتراک مواضع در مورد مسائل منطقهای و بینالمللی که بین ایران و ترکیه وجود دارد کمتر شود. از طرف دیگر پیروزی قلیچدار اوغلو باتوجهبه وعدههای او برای اصلاحات سیاسی و اقتصادی در کشور از جمله تغییر ساختار سیاسی و بازگشت به جمهوری پارلمانی میتواند بخش زیادی از انرژی دولت او را حداقل در سالهای اول بگیرد و تمرکز ترکیه را از مسائل منطقهای کم کند که این خود میتواند فرصتی برای ایران باشد. قلیچدار اوغلو همچنین مبارزات انتخاباتی خود را بر روی دموکراسی، حقوق بشر و حکومت قانون متمرکز کرده، حرکت در مسیر تحقق این شعارها میتواند باتوجهبه تنشهای حقوق بشری ایران با غرب، ترکیه را به سمت همراهی با غرب سوق دهد.
نکته مهم دیگر این است که قلیچدار اوغلو برخلاف اردوغان که یک اسلامگرا است، میراثدار آتاتورک است و یک لائیک سفت و سخت محسوب میشود که از منظر ایدئولوژیک ممکن است پیروزی او برخلاف پیروزی اردوغان در سال ۲۰۰۲ باعث خرسندی مقامات ایران نشود. اما از سوی دیگر قلیچدار اوغلو به اذعان خودش ریشه ایرانی دارد و حتی از علویان ترکیه است که می تواند که هم از منظر فرهنگی حتی ایدئولوژیک جذابیت بالایی برای مقامات ایران داشته باشد. در شرایط فعلی پیروزی هرکدام از دو طرف دارای مزایا و معایب خاصی برای ایران است؛ ولی با توجه به سیاستهای نئوعثمانی گرایی و توسعه طلبانه اردوغان و نیز شیطنت های آشکار او در مقاطع مختلف علیه ایران، برای مثال شعرخوانی که در سال 1399در باکو علیه تمامیت ارضی ایران انجام داد و یا حتی حمایت از ادعاهای واهی امارات در مورد جزایر سه گانه که اقداماتی اهانت آمیز علیه ایران بود، به نظر نمی رسد که پیروزی او، چندان گزینه مطلوبی برای ایران باشد. مخصوصا اینکه با تقویت پانترکسیم درصدد دخالت در امور داخلی ایران هم برآمده است و در صورت پیروزی مزاحمت های بیشتری برای ایران ایجاد خواهد کرد. همچنان که در پرتو تلاش های بلندپروازنه خود تلاشهایی برای حذف ایران نه تنها در قفقاز بلکه در سوریه هم داشته است، برای مثال و در این راستا وزیر خارجه این کشور با همتیان خود از روسیه و قطر در اسفند 1399 دیدار سه جانبه برگزار کرد و نیز دیدارهایی سه جانبه بین ترکیه، روسیه وسوریه بدون حضور ایران در سال گذشته انجام دادند. اگرچه پیروزی قلیچدار اوغلو نیز عوارضی را در روابط دو کشور در پی خواهد داشت ولی در صورت متوازنسازی روابط ایران با غرب، احیای برجام، و مهمتر از همه بهبود روابط دولت و ملت امکان گسترش روابط دو طرف بیش از پیش تقویت خواهد شد.
واقعیت این است انتخابات ترکیه نقطه عطف مهمی در تاریخ این کشور است، و همانطور که اشاره شد پیروزی هرکدام از طرفین عواقب خاص خود را برای ایران خواهد داشت. فضای ترکیه در داخل به سمت دوقطبی شدن پیش میرود و عدهای بیم آن دارند که دولت اردوغان در انتخابات دخالت کند. به یاد داریم که در سال ۲۰۱۹ بعد از اینکه در انتخابات شهرداری استانبول اکرم امام اوغلو از حزب جمهوریخواه خلق توانست بر بینالی ایلدیریم از حزب اعتدال و توسعه و یار نزدیک اردوغان پیروز شود، انتخابات باطل شد و مجدداً برگزار شد که باز هم با پیروزی امام اوغلو همراه شد و از همان زمان زنگ خطر برای اردوغان به صدا در آمد و هم اکنون در نظرسنجیها هم با اختلاف اندکی نسبت به قلیچدار اوغلو عقب است؛ بنابراین باتوجهبه تنشهای انتخاباتی و تمایل شدید اردوغان به حفظ قدرت عدهای نگران سوءاستفاده او اهرم قدرت برای پیروزی در انتخابات هستند همچنان که عدهای دیگر معتقدند چهبسا اردوغان که در امر انتخابات کارکشته شده است با روکردن بعضی برگههای مهم در نهایت ورق را به نفع خود برگرداند.
درهرصورت آنچه برای ایران مهم است این است که به طور دقیق رویکرد خود را نسبت به روابط با ترکیه مشخص کند. دولت ایران باید این آمادگی را داشته باشد که با پیروزی هر کدام از دو طرف در راستای تأمین منافع ملی و ارتقا روابط دوجانبه با آنها به بهترین نحو تعامل کند. رویکرد ایران به ترکیه باید بهعنوان یک همسایه مهم و رقیب قدرتمند باشد تا پیوستار همکاری، رقابت و تعارضی که در روابط دو کشور جریان دارد را تاحدامکان به سمت کاهش شدت تعارضات و افزایش همکاری مبتنی بر منافع مشترک شوق دهد.
قلیچدار اوغلو و اردوغان بهرغم تفاوت رویکردها متعهد به منافع ملی ترکیه خواهند بود. ولی با توجه منش صبورانه و منطقی قلیچدار اوغلو، ذهنیت و برنامه های دمکراتیک او، به طور خلاصه ایران باید روابط خود را بهصورت استراتژیک با ترکیه تعریف کند و متناسب با چرخش قدرت در ترکیه تاکتیکهایی برای بهبود روابط و تأمین بهتر منافع ملی در پیش بگیرد.