entekhab | وب سایت انتخاب

arrow-right-square Created with Sketch Beta.
برچسب ها - اردشیر زاهدی
خاطرات صادق طباطبایی: هنگام سخنرانیِ اردشیر زاهد، قطب‌زاده در حالی که به روی جایگاه پرید تا میکروفون را از دست زاهدی بگیرد، در بین راه عمدا و یا تصادفات با سماوری که در آن کنار قرار داشت برخورد کرد. با حمله‌ی او به زاهدی و نواختن یک سیلی به گوش وی، مراسم به هم خورد...
کد خبر: ۶۶۴۳۹۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۲/۰۶

خاطرات اردشیر زاهدی از وقایع ۲۸ مرداد؛
به طور دسته‌جمعی از اقامتگاه پدرم خارج شدیم و در حالی که همه‌ اطراف او را گرفته بودیم [و] شعارهایی داده می‌شد، وارد جاده‌ی شمیران شدیم. در این موقع ... پدرم به داخل تانک یعنی جایگاه مخصوص فرمانده‌ی آن که دریچه‌ای به خارج دارد رفت و راننده‌ی آن پشت فرمان قرار گرفت و خود من به روی بدنه‌ی آن سوار شدم. عده‌ای هم اطراف ما قرار گرفتند و بدین ترتیب به طرف اداره‌ی بیسیم حرکت کردیم.
کد خبر: ۶۳۵۱۰۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۶/۰۷

خاطرات اردشیر زاهدی از وقایع ۲۸ مرداد؛
[صبح چهارشنبه ۲۸ مرداد ۱۳۳۲] در خیابان تخت‌جمشید پدرم گفت: «به طرف منزل دکتر مصدق برویم.» گفتم: «آن‌جا خالی از خطر نیست و تمام مامورین در آن‌جا جمع‌اند.» پدرم که گویی روحیه‌ و نیروی دیگری پیدا کرده بود گفت: «از خطر و وحشت دیگر گذشته و من الان هیچ احساس ناراحتی نمی‌کنم و میل دارم قوایی را که اطراف منزل مصدق جمع است ببینم.»/ پدرم گفت: «در وضع حاضر عمال و مامورین مصدق بیش از همه وحشت‌زده هستند تا امروز آن‌ها در تعقیب ما بودند ولی از این ساعت آن‌ها از ما خواهند گریخت و در صدد مخفی شدن برخواهند آمد...»
کد خبر: ۶۳۴۹۱۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۶/۰۶

خاطرات اردشیر زاهدی از وقایع ۲۸ مرداد؛
مذاکره و گفت‌وگوی من با سرهنگ ضرغام در تپه‌های کوه صوفی اصفهان تا ساعت چهار بعدازظهر طول کشید و قرار شد من اوایل شب که هوا تاریک می‌شود، یعنی ساعت ۷ تا ۷ و نیم به طرف تهران حرکت کنم و آمادگی کامل سرهنگ ضرغام را برای هم‌کاری با خودمان به اطلاع پدرم برسانم و اگر پدرم برای تصمیمی که گرفته بودیم عازم اصفهان شد به امضای مستعار «جمشیدی» تلگرافی به این مضمون به سرهنگ ضرغام از تهران مخابره کنیم: «برای معالجه دوا فرستاده شد، دریافت کنید. جمشیدی.» و اگر تصمیم بر این شد که ضرغام و افراد لشکر اصفهان با تجهیزات به سمت تهران حرکت کنند، تلگراف زیر به عنوان او مخابره شود: «جمشید احتیاج به دوا دارد بفرستید. جمشیدی.»
کد خبر: ۶۳۴۴۹۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۶/۰۳

خاطرات اردشیر زاهدی از وقایع ۲۸ مرداد؛
با دو نفر از مستخدمین صدیق و وفادار مرحوم لطف‌الله‌خان که به من و پدرم محبت زیادی داشتند خلوت کردیم. به آن‌ها گفتم: «من برای ملاقات با سرهنگ ضرغام معاون لشکر و انجام امر مهمی به اصفهان آمده‌ام و می‌خواهم پیغامی برای او بفرستم...» ... قرار شد خود من یادداشتی برای سرگرد زاهدی بنویسم و به طور سربسته حضور خود را در اصفهان به او اطلاع دهم و یادداشت مرا یکی از این دو نفر به سرگرد زاهدی برسانند و سرگرد به دیدن سرهنگ ضرغام برود و قرار ملاقات من و او را در خارج شهر بگذارد و جواب آن را به وسیله‌ی همان قاصدی که به منزل سرگرد زاهدی می‌رود برای من بفرستد.
کد خبر: ۶۳۴۳۶۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۶/۰۲

خاطرات اردشیر زاهدی از وقایع ۲۸ مرداد؛
[تصمیم گرفتیم] ... ساعت دو صبح روزی که قصد خروج از تهران را داریم... کلیه‌ی مخازن نفت و بنزین ایستگاه راه‌آهن به وسیله‌ی یاران و دوستان فداکار ما که دو نفر از حاضرین در جلسه‌ آن‌ها را رهبری و هدایت می‌کردند با پرتاب نارنجک‌های دستی و گلوله‌های آتش‌زاد منفجر و منهدم گردد تا دار و دسته‌ی مصدق از لحاظ سوخت که موثرترین وسیله در تعقیب و حمله به ما بود در مضیقه قرار گیرند.
کد خبر: ۶۳۴۲۰۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۶/۰۱

خاطرات اردشیر زاهدی از وقایع ۲۸ مرداد؛
 برای محل مصاحبه تپه‌های «ولنجک» را... تعیین کردیم... من با خبرنگار آسوشیتدپرس آشنایی قبلی داشتم و در آن‌جا با دو نفر دیگری که یکی خبرنگار یونایتدپرس و دیگری مخبر خبرگزاری دیگری بود آشنا شدم نخست از این‌که دعوت ما را پذیرفته و به آن محل آمده بودند تشکر کردم و بعد متن مصاحبه‌ی پدرم را به زبان انگلیسی برای آن‌ها ترجمه کردم و عکس فرمان شاهنشاه را در مورد انتصاب نخست‌وزیری پدرم به آن‌ها ارائه دادم...
کد خبر: ۶۳۳۷۰۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۵/۲۹

خاطرات اردشیر زاهدی از وقایع ۲۸ مرداد ۱۳۳۲؛
دکتر مصدق پس از دریافت فرمان از نصیری مدتی او را معطل نگاه می‌دارد و در این وقت با سرتیپ ریاحی که در منزلش بوده تلفنی تماس می‌گیرد و دستور می‌دهد که فوری به ستاد برود و کادر انتظامی را وادار به مراقبت شدید نماید و به افراد گارد محافظ منزلش نیز دستور می‌دهد نصیری را توقیف نموده و در ستاد تحویل ریاحی بدهد. با این اطلاعاتی که گیلانشاه ظرف مدت کوتاهی کسب کرده بود برای ما محرز شد که دکتر مصدق حاضر به اطاعت فرمان شاهنشاه نیست و با اقدام امشب خود عملا کودتا کرده است و جان تمام ما در مخاطره می‌باشد.
کد خبر: ۶۳۳۵۹۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۵/۲۸

خاطرات اردشیر زاهدی از وقایع کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲؛
نتیجه‌ی این مذاکرات آن شد که فرمان عزل مصدق مقارن ساعت ۱۱ تا ۱۱ و نیم شب [شامگاه شنبه ۲۴ مرداد ۱۳۳۲] به وسیله‌ی سرکار سرهنگ نصیری به خودش در منزل ابلاغ گردد. اتخاذ این تصمیم از آن لحاظ بود که معمولا روزهای شنبه جلسه‌ی هیأت دولت در منزل دکتر مصدق تشکیل می‌گردید و چون تابستان و هوا گرم بود، اعضای هیأت‌دولت تقریبا از ساعت ۸ بعدازظهر به بعد در منزل مصدق اجتماع می‌کردند و مذاکرات و گفت‌وگوی آن‌ها لااقل دو سه ساعتی به طول می‌انجامید و منظور ما این بود که هنگام ختم جلسه‌ی هیأت دولت و زمانی که تمام وزرای مصدق در منزل او حضور دارند، فرمان عزل به وی ابلاغ شود...
کد خبر: ۶۳۳۴۸۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۵/۲۷

سخنانِ پرشور پزشک‌پور درباره بحرین و پاسخِ هویدا
پزشک‌پور: جناب آقاى وزیر امور خارجه! مى‌بینم اشک در چشمان شما حلقه زده، در چشم‌هاى ما هم همین‌طور. نمى‌بایست شما این گزارش را با این کیفیت در مجلس شوراى ملى ایران مطرح مى‌کردید این‌ها است لحظات غم‌انگیز... غم‌انگیز است... چگونه است که دولت نسبت به جزئى لاینفک از میهن ما با وجود این همه دلایل متقن به آن مرحله از تردید در حاکمیت ملى نظر دوخته است که تعیین سرنوشت این جزء انفکاک‌ناپذیر «شاهنشاهى ایران» را، آن هم با این کیفیت به عهده آقاى اوتانت و یا شوراى امنیت گذارده است؟ هویدا: آقای پزشک‌پور! شما که در اظهارات خود صحبت از وطن می‌کنید باید بدانید که... وطن‌پرستی آن نیست که از راه تعصب و اندیشه‌های باطل، به ایجاد اختلاف بین ملت‌ها و مخصوصا بین ما و برادران مسلمان خود دامن زنیم.
کد خبر: ۶۱۴۰۲۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۲/۰۱

شاهنشاه فرمودند: «چرا مصاحبه با اشترن به این صورت درآمده؟» توضیحات مفصلی ضمن عریضه به پیشگاه مبارک عرض کردم که «قربان خاک پای مبارکت شوم، خودت مصاحبه می‌فرمایی، مرا در جریان نمی‌گذاری، نمی‌دانم بعد از آن نظرت چیست، باز هم ایرادش را به من می‌گیری؟ خدا عمرت بدهد. ولی من که نوکر و غلام صمیمی تو هستم، باید بدانم که چه می‌خواهی.
کد خبر: ۵۵۱۲۶۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۳/۰۴

خسرو سیف، عضو جبهه ملی در گفتگو با «انتخاب» تشریح کرد:
موقعی که در سال ۱۳۴۹ مسئله بحرین پیش آمد، ما در حزب ملت ایران اعلامیه‌ای اعتراضی صادر کردیم که منجر به بازداشت شماری از اعضای حزب ملت ایران شد. این اعلامیه در تاریخ ۱۲ فروردین ۱۳۴۹ صادر شد. یکی دو روز بعد از صدور اعلامیه چند تن از اعضای حزب از جمله داریوش فروهر، منوچهر احمدی، آقای محمدی و... بازداشت شدند.
کد خبر: ۵۵۰۵۱۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۳/۰۱

تورق خاطرات چهره‌ها در «انتخاب»؛
حتی اشاره کرد هویدا که «به هر حال اگر شما به این کیفیت که مصلحت است که خوب به هر حال چه در سطح بین‌المللی و چه در سطح داخلی مسائل حل شده عمل بکنید که از یک فرصتی بهره‌مند می‌شوید، بهره‌گیری بیش‌تر می‌کنید، امکان حضور بیش‌تر در مسائل مملکت را پیدا می‌کنید، اما اگر جز این بشود به ناچار با مسائلی برخورد می‌کنید که در واقع شما نوعی آن وقت شهادت را استقبال می‌کنید.»
کد خبر: ۵۴۹۷۹۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۲/۲۸

شاهنشاه فرمودند: «امروز نوک [ اردشیر زاهدی ]وزیر خارجه را چیدم. سفیر ما در مسکو گزارشی به وزارت خارجه فرستاده بود و گفته بود رونوشت این گزارش را برای وزارت دربار خواهم فرستاد. گوشه گزارش نوشتم خیلی بیجا کرده‌ای...
کد خبر: ۵۴۸۷۷۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۲/۲۴

... جای بسی تاسف من شد که وقتی جویا شدم... معلوم شد یک درصد دهات ایران آب آشامیدنی تمیز دارند. البته چون در ایران قنات و چاه هست اشکال زیاد در این زمینه نیست ولی چهار درصد دهات ایران برق دارند. خیلی عجیب است و جای تاسف. قطعا شنبه به شاه عرض می‌کنم که با این پیشرفت‌های کشور این ارقام غیر قابل قبول می‌باشند.
کد خبر: ۵۴۲۹۵۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۱/۲۹

سر شامِ علیاحضرت ملکه پهلوی که شاهنشاه تشریف داشتند، رفتم. نخست‌وزیر هم بود. شاهنشاه از او پرسیدند: «انعکاس عمل بحرین پیش مردم چیست؟»... با کمال صراحت گفت: «آنکتی [گزارش تحقیق] که از طبقات مختلف شده، نشان می‌دهد که اغلب ترجیچ می‌دادند، ما به یک صورتی... آن‌جا را می‌گرفتیم؛ حالا چطورش را نمی‌گویند.»
کد خبر: ۵۳۹۴۶۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۱/۱۲

سر شام امشب هم نطق‌های خیلی صمیمانه رد و بدل شد. به علاوه یک شمشیر به شاهنشاه تقدیم کردند که روی آن نوشته شده است: «تقدیم به پیشگاه شاهنشاه به مناسبت مجاهدات معظم‌له در جنگ بر علیه نازیسم.» گلدانی هم از طرف مردم شوروی به مردم ایران هدیه کردند که به مجلس شورای ملی فرستادیم.
کد خبر: ۵۳۸۳۳۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۱/۰۶

روزنامه‌گردی در «انتخاب»؛
مگر این‌که او [فرح] شاه را بکشد، در آن صورت او از عفو ما برخوردار بوده می‌تواند راحت به ایران برگردد. / اردشیر زاهدی ، هوشنگ نهاوندی، رزمی، پالیزبان، اویسی، غلامرضا پهلوی، فرح، اشرف پهلوی، محمدرضا (شاه دزد)، شاپور بختیار، آموزگار، شعبان جعفری، شهرام پهلوی‌نیا پسر اشرف، ثابتی و غیره. چنان‌چه بتوانیم آن‌ها را به ایران آوریم چه بهتر، اگر نه به هر صورت شده آن‌ها را اعدام می‌کنیم. / هرگز در زندان ساواک شکنجه نشدم.
کد خبر: ۵۲۲۷۸۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۱۹

راجع به صمیمیت بعضی اشخاص صحبت شد. فرمودند: « اردشیر زاهدی ، وزیر خارجه، را با همه دیوانگی‌هایش از جهت صمیمیت او دوست می‌دارم...»
کد خبر: ۵۲۲۲۰۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۱۶

امر دادند: «نوک وزیر خارجه [ اردشیر زاهدی ] را قدری بچین، خیلی لوس و ننر شده است.» نقشه این کار را عرض کردم. عجیب است که شاهنشاه معتقدند وزیر خارجه نه معلومات علمی، نه سواد فارسی و نه سواد خارجی دارد. باز هم او را نگاه می‌دارند، ولی من معتقدم عوض خواهد شد، به‌خصوص که خیال می‌کند چون دوست با نیکسون هست، باید نخست‌وزیر بشود.
کد خبر: ۵۲۰۵۸۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۰۹

entekhab | وب سایت انتخاب

پربازدید ها