سرویس تاریخ «انتخاب»؛ در شامگاه یکشنبه ۱۱ خرداد ۱۳۳۱، هشت روز پیش از جلسه دادگاه لاهه بر سر دعوای نفتی ایران و شرکت نفت سابق ایران و انگلیس، دکتر مصدق و هیأت همراه وارد شهر لاهه شدند. اسماعیل ناهید خبرنگار اعزامی روزنامه اطلاعات طی گزارشی که فردای آن روز در این روزنامه منتشر شد، حال و هوای شهر لاهه را هنگام ورود دکتر مصدق اینطور به قلم آورد:
از دیشب [شامگاه یکشنبه ۱۱ خرداد ۱۳۳۱] با ورود هواپیمای حامل آقای دکتر مصدق به هلند سکوت عمیق شهر لاهه درهم شکسته شد. اجتماع بیسابقه خبرنگاران فرانسوی و هلندی از یک طرف و فعالیت تازه عکاسان و فیلمبرداران آمریکایی خواهناخواه مردم خونسرد شهر لاهه را نیز به جنب و جوش درآورده است.
در تمام اروپا و آمریکا کمتر ملتی را میتوانید مانند مردم هلند نسبت به جریانات عمومی بینالمللی بیاعتنا و خونسرد پیدا کنید.
هلندیها اصلا اهل سیاستبافی نیستند و هیچکدامشان حاضر نمیشوند سرشان را با سیاستبافی درد بیاورند. مسلما اگر مقر دادگاههای بینالمللی نیز در لاهه نبود و هر چند ماه یک بار ژنرال آیزنهاور سری به این شهر نمیزد اساسا نام لاهه در صفحات جراید هم منعکس نمیشد...
مردم لاهه همه سرشان به گریبان خودشان است و کاری به کار دیگران ندارند، چون اغلب سکنه این شهر را اعضای رسمی و کارمندان دولت تشکیل میدهد به همین جهت عموما اوایل شب به منازل خویش رفته و در محیط خانه و در میان اعضای خانواده مشغول گفتوگو و تفریح میشوند.
در تمام شهر لاهه مراکز تفریح و کاباره به صورتی که در شهرهای دیگر اروپا وجود دارد پیدا نمیشود؛ بنابراین گاهی که قسمتی از وقایع سیاسی بینالمللی در این شهر رخ میدهد مردم با اشتیاق و ولع عجیبی خانههای خویش را ترک گفته و برای تفریح هم که شده در خیابانهای شهر اجتماع میکنند.
ورود آقای دکتر مصدق و هیأت نمایندگی ایران نیز فرصت تازهای بود که اهالی لاهه از منازل خویش خارج شده و حتی از دوردستترین نقاط شهر برای تماشای میهمانان ایرانی در خیابانهای شهر اجتماع نمایند.
از سه روز قبل از ورود هیأت نمایندگی ایران دسته دسته زن و مرد در اطراف کاخ صلح، مقر دادگاه بینالمللی لاهه، اجتماع کرده و با خرید بلیط ورودیه به تماشای دادگاه میرفتند و هنگام خروج یک صندلی برای روز دوشنبه ۱۹ خرداد [۱۳۳۱] که پرونده دعوای نفت ایران با شرکت سابق ایران و انگلیس مطرح میشود ذخیره میکردند.
به همین جهت دیروز [یکشنبه ۱۱ خرداد ۱۳۳۱] هنگامی که به ملاقات مستر «هامبرو» رئیس دفتر دادگاه بینالمللی رفتم او اظهار داشت:
«اکنون بلیط کلیه صندلیهای جایگاه تماشاچیان تقسیم شده و معلوم نیست آن روز چه باید کرد. این اولین باری است که اهالی لاهه نسبت به طرح یک پرونده در دادگاه بینالمللی ابراز علاقه نشان میدهند. هنگام طرح پرونده دعوای دولت انگلیس با نروژ بر سر مسئله ماهیگیری و همچنین در اثنای رسیدگی به پرونده اختلاف یونان و انگلیس جایگاه تماشاچیان خالی بوده و جز چند تن اعضای سفارتخانههای مربوطه کسی دیده نمیشد لکن مردم برای شنیدن مدافعات آقای دکتر مصدق اشتیاق و حرارت خاصی از خود نشان میدهند و از هماکنون ما مشغول پیشبینیهایی برای جلوگیری از ازدحام عمومی میباشیم.»
پشت درِ اتاق دکتر مصدق
از طرف دیگر امروز [دوشنبه ۱۲ خرداد ۱۳۳۱] صبح که مردم اطلاع پیدا کردهاند آقای دکتر مصدق در منزل آقای حسین نواب وزیرمختار ایران منزل کرده، با آنکه محل مزبور تقریبا ده کیلومتر تا شهر فاصله دارد دسته دسته به آنجا رفته و تقاضای ملاقات ایشان را میکنند. اما متاسفانه آقای دکتر مصدق به قدری دچار دید و بازدیدهای رسمی و ملاقاتهای خصوصی شدهاند که حتی گویا یک بار هم فرصت نکردهاند سر از پنجره اتاق خارج کرده و به احساسات مردم پاسخ بدهند.
منزل آقای نواب در یکی از خوشآب و هواترین نقاط لاهه است؛ از یک کیلومتری آن منظره گل و ریاحین چشم انسان را خیره میکند. بوی عطر گل سرخ به قدری است که بیاختیار هر عابری دامن از دست میدهد تا چه رسد به خبرنگاران سمج و پرحوصله آمریکایی که میدانند آقای دکتر مصدق قهرمان سال ۱۹۵۱ آنجا مشغول فعالیت است.
امروز [دوشنبه ۱۲ خرداد ۱۳۳۱] صبح در اثنایی که برای ملاقات آقای دکتر مصدق به کاخ زیبای مزبور میرفتیم، هنگامی که از میان خرمن بوتههای گل سرخ و بنفشه عبور میکردیم ناگهان پایم به سیمی اصابت کرد، تصور کردم شاید برای تزئینات فوقالعاده احتیاج به انتقال سیم برق بیشتر بوده ولی همین که اندکی به درب ورودی عمارت نزدیک شدم دیدم خبرنگار تلویزیونی «نشنال براد کستینک کورپویشن» آمریکا با وسایل فیلمبرداری و دوربینهای قوی خود را در گوشه باغ چمباتمه زده و در انتظار خروج آقای دکتر مصدق است. پرسیدیم: «مگر قرار است ایشان به محل تازهای بروند؟» وی گفت: «نمیدانم، ولی در هر حال من چون دیشب نتوانستم فیلمهای خوبی تهیه کنم امروز از پشت این در تکان نخواهم خورد...»!
در هتل پالاس نیز که اعضای نمایندگی و همراهان آقای دکتر مصدق منزل کردهاند همین آمد و رفت احساس میشود ولی چون اعضای هیأت نمایندگی فرصتی دارند با مردم و علاقهمندان تماس بگیرند اغلب در راهروهای هتل از خبرنگاران و علاقهمندان پذیرایی نموده و در برابر پرسش آنها پاسخ مساعد میدهند.
با آنکه در دو روز اخیر آقای دکتر مصدق چندین بار با کفیل وزارت خارجه و وزیر دادگستری هلند و اعضای هیأترئیسه دادگاه بینالمللی لاهه ملاقات به عمل آورده معالوصف هنوز معلوم نیست که ایشان فرصتی پیدا خواهند کرد به بازدید نامبردگان بروند یا خیر.
آنچه مسلم شده این است که آقای دکتر مصدق و آقای نواب که تاکنون به سمت نماینده ایران با دادگاه لاهه در تماس هستند در انتظار ورود پروفسور «هوله» بلژیکی نیز میباشند که از قرار معلوم نامبرده در مدت توقف آقای دکتر مصدق در لاهه هنگام تشکیل جلسات با ایشان همکاری و معاضدت قضایی خواهند داشت.
دکتر مصدق کت مشکی و شلواری راهراه به تن دارد و همچنان که زیر بازوانش را گرفتهاند در برابر میز بلند قضات، در جایگاه ویژه نمایندگان ایران قرار میگیرد... دکتر مصدق... درست روبهروی ردیف قضات میایستد. عینک خود را روی چشمش ثابت میکند و سخنرانی خود را به زبان فرانسه میآغازد. بسیار گرفته و عصبانی به نظر میرسد. رنگش مثل گچ سفید شده با این حال در تمام مدت سخنرانی از حال نمیرود. گاهی از فرط هیجان مشتهای خود را گره میکند و صدایش را بالا میبرد، یک بار حتی نزدیک است اشک از چشمانش سرازیر شود. مجلس در تمام مدتی که نخستوزیر ایران مشغول سخنرنی است سراپا گوش شده و احدی نطُق نمیکشد.