اولین و آخرین گفتگوی تفصیلی و خواندنی با همسر امام خمینی؛
همسر امام خمینی: بعد از اینکه تصدیق ششم را گرفتم و یک سالی گذشت، رفتم دبیرستان «بدریه» و کلاس هفتم را خواندم. برای فرانسه معلم گرفتم و دو ماه هم پیش یک خانم کلیمی درس خواندم. ماهی ۲ تومان میدادم. آقاجانم که از قم به تهران آمدند، جامعالمقدمات را مدتی پیش ایشان خواندم و وقتی که ازدواج کردم، آقا به من تعلیم داد... البته ۹ سال اول هیأت خواندم و بعد از آن، جامعالمقدمات. / آقا به آقای کاشانی ارادت داشت. ابتدا وقتی آقا برای ازدواج آمدند تهران و ۸ روزی منزل آقاجانم اقامت کردند، آقای کاشانی هم آمده بود و همدیگر را دیده بودند... در همان جا آقای کاشانی به آقاجانم گفته بود: «این اعجوبه را از کجا پیدا کردی؟» / نواب صفوی و برادران واحدی را میخواستند بکشند، من با مادر آنها دوست بودم. آقا رفتند پیش آقای بروجردی، که آقای بروجردی در این کار دخالت کنند، ولی آقای بروجردی گفتند که من در کار آنها دخالت نمیکنم و بعد آنها را کشتند.
کد خبر: ۵۵۲۷۴۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۳/۱۱