استفاده از کلمات پرکاربرد انگلیسی میتواند نقطه شروع عالی برای گسترش دامنه واژگان و ارتقاء مهارتهای زبانی شما باشد. این کلمات نه تنها مهارتهایی مانند مکالمه و نوشتار را تقویت میکنند، بلکه نشاندهنده تسلط شما به زبان نیز هستند. کلمات پرکاربرد آن دسته از لغاتی هستند که در مکالمات روزمره و موقعیتهای مختلف به طور مکرر استفاده میشوند.
برای بهینه کردن آموزش زبان انگلیسی میتوانیم این کلمات را دستهبندی کرده و مطالعه را بر اساس این دستهبندیها انجام دهیم تا فرآیند یادگیری روانتر و سادهتر شود. البته توجه داشته باشید که یادگیری لغات در قالب جملات و مثالهای واقعی بسیار مؤثرتر از حفظ کردن کلمات به تنهایی است. اگر قصد دارید کلمات پرکاربرد انگلیسی را به همراه معنی آنها بیاموزید، مطالعه این مطلب از رسانه انتخاب میتواند به شما کمک زیادی کند.
در اینجا 50 جمله کاربردی در زبان انگلیسی همراه با موقعیت و مثالهای کاربردی آورده شده است:
موقعیت استفاده |
جمله انگلیسی |
معنی |
مثال |
احوالپرسی |
How are you? |
حالت چطوره؟ |
How are you today? (امروز چطور هستی؟) |
I’m fine, thank you. |
من خوبم، ممنون. |
I’m fine, thank you. And you? (خوب هستم، متشکرم. شما چطور؟) |
|
What’s your name? |
اسمت چیه؟ |
Hi! What’s your name? (سلام! اسم شما چیست؟) |
|
My name is [Name]. |
اسم من ... است. |
My name is John. (اسم من جان است.) |
|
پرسش درباره لوکیشن |
Excuse me, where is the nearest bus stop? |
ببخشید، نزدیکترین ایستگاه اتوبوس کجاست؟ |
Excuse me, where is the nearest bus stop? (ببخشید، ایستگاه اتوبوس نزدیک کجاست؟) |
I’m looking for this address. |
من این آدرس رو جستجو میکنم. |
I’m looking for this address, can you help me? (دنبال این آدرس میگردم، میتوانید کمک کنید؟) |
|
Where is the restroom? |
دستشویی کجاست؟ |
Excuse me, where is the restroom? (ببخشید، دستشویی کجاست؟) |
|
آب و هوا |
How’s the weather? |
هوا چطور است؟ |
I asked my friend, 'How’s the weather today? (من از دوستم پرسیدم، 'هوای امروز چطور است؟) |
What’s it like outside? |
بیرون هوا چطور است؟ |
Hey mom, what's it like outside? Should I take an umbrella? |
|
It is sunny |
هوا آفتابی است |
Look outside, it is sunny today! |
|
It is raining |
هوا بارانی است |
Don't go out now, it is raining heavily. (الان بیرون نرو، داره بارون شدیدی میاد.) |
|
The weather is warm. |
هوا گرم است |
The weather will be warming up soon. (هوا به زودی گرم خواهد شد.) |
|
کمک خواستن یا ارائه کمک |
Can you help me, please? |
می توانی کمکم کنی، لطفا؟ |
I'm lost in the city. Can you help me, please? |
I need some assistance |
کمی کمک نیاز دارم |
I need some assistance with my homework. |
|
Can I help you? |
میتونم کمکتون کنم؟ |
Can I help you with anything? (میتوانم کمکتان کنم؟) |
|
No problem. |
مشکلی نیست |
No problem! I’ll help you with that. (هیچ مشکلی نیست! من در این زمینه کمکتان میکنم.) |
|
Could you help me, please? |
ممکنه کمکم کنید، لطفاً؟ |
Could you help me, please? I can’t find my keys. (لطفاً میتوانید کمکم کنید؟ کلیدهایم را پیدا نمیکنم.) |
|
ابهام |
I don’t understand. |
من متوجه نمیشوم. |
Sorry, I don’t understand what you mean. (ببخشید، متوجه منظور شما نشدم.) |
I’m not sure. |
من مطمئن نیستم. |
I’m not sure if I can come tomorrow. (مطمئن نیستم که بتوانم فردا بیایم.) |
|
What do you mean? |
منظورت چیه؟ |
I don’t understand what you mean by that. (منظور شما از آن چیست؟) |
|
خداحافظی |
Bye |
خداحافظ |
I have to go now, so bye! (من حالا باید بروم، پس خداحافظ) |
Be seeing you |
میبینمت |
It's been great spending time with you; be seeing you! |
|
See you later |
بعدا میبینمت |
I have to leave now, but see you later! (الان باید بروم، اما بعداً میبینمت.) |
|
تشکر |
Thank you |
متشکرم |
Thank you for your help today! |
Thanks a lot |
خیلی ممنونم |
Thanks a lot for your support! |
|
Thanks a million |
یک دنیا ممنون |
Thanks a million for being there for me! (خیلی از اینکه در کنارم بودی متشکرم.) |
|
درخواست از دیگران |
Please speak slowly. |
لطفاً آهسته صحبت کنید. |
Could you please speak slowly? (لطفاً میتوانید آرامتر صحبت کنید؟) |
پرسش های رایج |
What time is it? |
ساعت چند است؟ |
What time is it? (ساعت چند است؟) |
How much is this? |
این چقدر است؟ |
How much is this book? (قیمت این کتاب چقدر است؟) |
|
What happened? |
چه اتفاقی افتاد؟ |
What happened to your car? (برای ماشینت چه اتفاقی افتاد؟) |
|
How do you say this in English? |
چطور این را به انگلیسی میگویید؟ |
How do you say "Bonjour" in English? (چطور به انگلیسی Bonjour"" را میگویید؟) |
|
What do you think? |
به نظر تو چی؟ |
What do you think about this movie? (نظر شما در مورد این فیلم چیست؟) |
|
خرید کردن |
How much is it? |
قیمتش چقدر است؟ |
Excuse me, how much is it for this book? |
It’s too expensive |
خیلی گران است |
It’s too expensive. |
|
What time do you open? |
تا کی باز هستید؟ |
Excuse me, what time do you open? |
|
I’ll take it. |
من میگیرم آن را |
This one looks good. I’ll take it. (این یکی خوب به نظر میرسد. آن را میگیرم.) |
|
I’m just looking. |
من فقط دارم نگاه میکنم. |
I’m just looking around, thank you. (فقط دارم نگاه میکنم، متشکرم.) |
|
It’s too expensive. |
خیلی گرونه. |
This shirt is too expensive for me. (این پیراهن برای من خیلی گران است.) |
|
اطلاعات شخصی |
What do you do? |
شغلت چیه؟ |
What do you do for a living? (چه کار میکنی؟) |
Where are you from? |
اهل کجایی؟ |
Where are you from? (شما اهل کجایید؟) |
|
Do you speak English? |
آیا انگلیسی صحبت میکنی؟ |
Excuse me, do you speak English? (ببخشید، آیا انگلیسی صحبت میکنید؟) |
|
Can I ask you a question? |
آیا میتوانم از شما سوالی بپرسم؟ |
Can I ask you a question about the project? (آیا میتوانم سوالی در مورد پروژه بپرسم؟) |
|
ارائه پیشنهاد یا استقبال از آن |
I’m hungry. |
من گرسنه هستم |
I’m hungry, let’s grab some lunch. (گرسنه هستم، بیایید ناهار بخوریم.) |
That sounds great. |
این عالی به نظر میرسد |
Let’s go out for dinner tonight. That sounds great! (برویم برای شام امشب. این عالی به نظر میرسد!) |
|
Can you recommend something? |
میتونی چیزی پیشنهاد بدی؟ |
Can you recommend a good restaurant nearby? (آیا میتوانید یک رستوران خوب نزدیک اینجا پیشنهاد دهید؟) |
|
I agree with you. |
من با تو موافقم |
I agree with you, we should leave early. (من با شما موافقم، باید زودتر برویم.) |
|
درخواست |
Can I have the bill, please? |
میتوانم صورتحساب را داشته باشم، لطفاً؟ |
Can I have the bill, please? (لطفاً صورتحساب را بیاورید.) |
شرح حال |
I’m good |
من خوبم |
I'm good, thanks for asking! (من خوبم، مرسی که پرسیدی) |
I’m doing well |
حالم خوبه |
I'm doing well, thanks for checking in! (من خوبم، ممنون که پرسیدی) |
|
Can’t complain |
بد نیستم |
Things are going smoothly, I can’t complain (کارها به خوبی پیش میرود، شکایتی ندارم.) |
|
I’m tired. |
من خسته هستم |
I’m tired, I think I need some rest. (خستهام، فکر میکنم به استراحت نیاز دارم.) |
|
I’m new here. |
من اینجا جدید هستم |
Hi, I’m new here. Can you show me around? (سلام، من فردی جدید هستم اینجا. میتوانید اطراف را به من نشان دهید؟) |
|
I don’t know. |
من نمیدونم |
I don’t know the answer. (جواب را نمیدانم.) |
|
I’ll be right back. |
زود برمیگردم |
I’ll be right back, I need to grab my coat. (زود برمیگردم، باید کُتم را بردارم.) |
|
That’s a good idea. |
این ایده خوبی است |
Let’s go to the beach tomorrow. That’s a good idea. (فردا برویم ساحل. این ایده خوبی است.) |
|
I’ll think about it. |
به آن فکر میکنم |
I’ll think about it and let you know. (به آن فکر میکنم و به شما اطلاع میدهم.) |
|
I don’t have time. |
من وقت ندارم. |
I’m sorry, I don’t have time to meet today. (ببخشید، امروز وقت ندارم که ملاقات کنم.) |
|
I’ll be there in 10 minutes. |
10 دقیقه دیگر میرسم آنجا |
I’ll be there in 10 minutes, just wait for me. (تا 10 دقیقه دیگر به اونجا میرسم، فقط منتظرم باش.) |
|
I’m not feeling well. |
حالم خوب نیست |
I’m not feeling well today, I think I need to rest. (امروز احساس خوبی ندارم، فکر میکنم باید استراحت کنم.) |
|
عذرخواهی |
My bad |
شرمندم |
I forgot to do that. My bad! |
I’m sorry. |
متأسفم. |
I’m sorry for being late. (ببخشید که دیر رسیدم.) |
|
I’m so sorry! |
خیلی متاسفم |
I’m so sorry! I didn’t mean to hurt your feelings. (خیلی متاسفم! قصد نداشتم احساساتت رو جریحهدار کنم.) |
|
It was my fault |
تقصیر من بود |
I should have double-checked the details. It was my fault. (باید جزئیات را دوباره بررسی میکردم. این تقصیر من بود.) |
|
I’m sorry, I didn’t mean to. |
متأسفم، منظورم این نبود |
I’m sorry, I didn’t mean to bump into you. (ببخشید، قصد نداشتم به شما برخورد کنم.) |
|
I’ve been busy. |
مشغول بودهام |
Sorry I didn’t reply earlier, I’ve been busy. (ببخشید که زودتر جواب ندادم، مشغول بودم.) |
|
انتظار |
I’m looking forward to it. |
منتظر آن هستم |
I’m looking forward to the weekend! (من منتظر آخر هفته هستم!) |
تکرار |
Could you repeat that, please? |
لطفاً میتوانید آن را تکرار کنید؟ |
Sorry, could you repeat that, please? (ببخشید، میتوانید دوباره آن را بگویید؟) |
زمانی که چیزی توجه شما را جلب کرده است. |
That’s interesting. |
این جالب است |
That’s interesting! Tell me more about it. (این جالب است! بیشتر در مورد آن بگو.) |
زمانی که تصمیمگیری به شخص دیگر واگذار میشود. |
It’s up to you. |
این به شما بستگی دارد |
It’s up to you where we go for lunch. (این به شما بستگی دارد که کجا برویم برای ناهار.) |
زمانی که چیزی برایتان مهم نیست. |
It doesn’t matter. |
مهم نیست."
اگر سوال یا جمله دیگری دارید، خوشحال میشوم ک |
It doesn’t matter, we can go tomorrow. (مهم نیست، میتوانیم فردا برویم.) |
زمانی که چیزی باعث خنده یا شگفتی شما میشود. |
That’s funny |
این خندهدار است |
That’s funny! You should tell that story again. (این جالب است! باید دوباره آن داستان را بگویی.) |
زمانی که نیاز دارید تا به چیزی فکر کنید قبل از اینکه تصمیم بگیرید. |
I’ll think about it. |
به آن فکر میکنم |
That sounds good, but I’ll think about it and let you know. (این خوب به نظر میرسد، اما باید به آن فکر کنم و به شما اطلاع دهم.) |