رئیس جمهور درباره مشکل دوم گفت: "مشکل دیگر که از موقتی خارج شده به بعضی
افراد و نگاهها بر میگردد. به محض این که دولت تصمیم میگیرد مقداری پول
در جیب مردم بگذارد، شروع به سرو صدا میکنند و از چندین جا بسیج میشوند
تا نگذارند این اتفاق بیفتد....
اگر از این واقعیت که مشکلات فعلی کشور به این دو موضوع محدود نمیشود
بگذریم و فقط به همین دو موضوع که آقای رئیسجمهور مطرح کردهاند اکتفا
نمائیم، لازم است درباره سخنان ایشان چند واقعیت را گوشزد کنیم.
اول آنکه طبق تعالیم دینی و مبانی عقلی هرگز نباید مشکلات، به ویژه مشکلاتی
که به دشمنان خارجی مربوط میشوند، را "کوچک" شمرد. البته اینکه کسانی طبل
و شیپور به دست و دهان بگیرند و با کوبیدن بر اولی و دمیدن در دومی تا
میتوانند مشکلات را بزرگ جلوه دهند، اینهم کار درستی نیست. کوچک شمردن
دشمنیها موجب غفلت از وظیفه مقابله با مشکلات میشود و بزرگ کردن آن نیز
روحیهها را متزلزل میکند و مانع اقدام شجاعانه برای رویاروئی با مشکلات
میگردد. راه صحیح اینست که همواره در برخورد با مشکلات، تعادل حفظ شود و
همه با واقع بینی به مقابله برخیزند تا بر آن غلبه کنند.
در همین زمینه لازم است به سخنی از خود آقای احمدی نژاد اشاره کنیم که در
شروع صدور قطعنامههای سازمان ملل علیه ایران در مسأله انرژی هسته ای،
قطعنامه را "ورق پاره" دانستند و حتی گفتند آنقدر علیه ما قطعنامه بدهند تا
قطعنامهدان آنها پاره شود...!
این نوع سخن گفتن درباره قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل در موضوعات حساس و
مهم، علاوه بر نوع ادبیات آن که در خور جایگاه یک مقام رسمی نظام جمهوری
اسلامی نیست، اصولاً کوچک شمردن واقعهایست که سرانجام به شرایط امروز منجر
میشود، شرایطی که برابری دلار با ریال و پول ملی را در مدت زمان کوتاهی
حدود 5 برابر افزایش میدهد، قیمت تمام کالاها و خدمات را به دنبال خود
بالا میبرد و گرانی سرسام آوری بر مردم تحمیل میکند که عوارض آن اکنون
گریبان همه را گرفته و آقای رئیسجمهور در بررسی مشکلات جامعه در سخنان
دیروزشان آن را اصلاً به حساب نیاوردند! هر چند به حساب نیاوردن نمیتواند
به معنای وجود نداشتن باشد و صورت مسأله را پاک کند و دولت را از عوارض
خطرناک آن در امان نگهدارد.
واقعیت دوم به روش برخورد رئیس جمهور در همین سخنان با مشکل اول یعنی توطئه
دشمنان خارجی مربوط میشود که روش درستی است. ایشان در توضیح مشکل اول آن
را موقتی دانسته و گفتهاند دشمن، ملت ایران را نمیشناسد و ملت ایران از
این مشکل به سرعت عبور خواهد کرد.
روحیه یک مسئول ارشد حکومتی در مواجهه با مشکلاتی که دشمن ایجاد میکند
باید همین گونه باشد، مشکلات را موقتی و قابل حل بداند، قدرت ملت را باور
داشته باشد، آن را به رخ دشمن بکشد و تأکید کند که این ملت میتواند از این
موانع عبور کند و دشمن را ناکام نماید. به خاطر این بخش از سخنان دیروز،
باید آقای رئیسجمهور را تحسین کرد و تمام کسانی که به نوعی اظهارنظرهایشان
دارای تأثیر است نیز در مواجهه با دشمن باید همین گونه سخن بگویند.
واقعیت سوم به ماجرای کهنه ولی بشدت مورد علاقه آقای احمدی نژاد برمی گردد
که تکرار "نمی گذارند"ها و به عبارت روشنتر "فرافکنی" و مشکلات را به
گردن دیگران انداختن مربوط میشود. ایشان در سخنان دیروز، بار دیگر افراد
مجهول الهویهای را مورد اشاره قرار دادهاند که وامهای کلانی گرفتهاند و
حاضر به بازپرداخت آن نیستند و همین که دولت به سراغ آنها میرود، عدهای
به حمایت از آنها برمی خیزند و اجازه نمیدهند این وامها از آن افراد پس
گرفته شود.
در منطق آقای احمدی نژاد، این یک شیوه شناخته شده است. ایشان از هفت سال و
چهار ماه قبل که بر مسند ریاست جمهوری تکیه زدند با همین ادبیات درباره
افراد مجهول الهویهای که نمیگذارند دولت کار کند سخن گفتند و به فهرست
بلندبالائی اشاره کردند که در جیب دارند و اگر افشایش کنند چنین و چنان
میشود و البته تا امروز هنوز این فهرست از جیب مبارک ایشان خارج نشده است.
اطمینان داریم که در هشت ماه باقیمانده نیز جناب ایشان همین سخنان را
تکرار خواهند کرد و چه بسا که بعد از کنار رفتن از حکومت نیز به همین
فرافکنیها ادامه دهند.
وقتی نمایندگان مجلس، طرح سؤال از رئیسجمهور را مطرح میکنند آقای رئیسجمهور میگوید ناگفتهها را خواهم گفت، وقتی سخن از ماجرای پروندههای مسئولان ارشد دولتی به میان میآید، شایعه میسازند که پروندههائی وجود دارد که اگر رئیسجمهور آنها را افشا کند چنین و چنان میشود. اینها همه در شرایطی مطرح میشود که مفاسد مالی سه هزار میلیاردی و شانزده هزار میلیاردی در زمان حاکمیت دولتهای نهم و دهم رخ داده و درعین حال رئیس دولت اعلام میکند این دولت پاکترین دولت تاریخ است!
آقای رئیسجمهور خوب است به این واقعیت توجه نمایند که حنای فرافکنی و روش
"نمی گذارند" و "فهرستی که در جیب دارم" دیگر رنگی ندارد. ایشان مطمئن
باشند که حتی همان کسانی که دیروز در مراسم تجلیل از بازنشستگان، مستمع
سخنان ایشان بودند نیز این اظهارات ایشان را باور نکردند. حتی اگر گوشهای
از نظر آقای رئیسجمهور به مجلس است که اجازه نداد فعلاً مرحله دوم قانون
هدفمندی اجرا شود، باید به ایشان اطمینان دهیم که در شرایط سخت اقتصادی
کنونی این اقدام مجلس یک خدمت به دولت بود، زیرا قطعاً مردم تحمل سنگینتر
شدن این بار را ندارند. آقای رئیسجمهور نمیتواند ناکارآمدی دولت خود را
با این ترفندها انکار کند، دولتی که از بیشترین حمایت برخوردار بود و
بیشترین درآمد نفتی را نیز داشت.