پایگاه خبری «انتخاب»: نوسانات بازار ارز در پایان سال ۱۴۰۱ و دستیابی دلار به جایگاه ۶۰ هزار تومان نگرانیهای زیادی را در جامعه به جهت افزایش شدیدتر نرخ ارز و گرانتر شدن هزینه زندگی به وجود آورد، اما به باور برخی اقتصاددانان و کارشناسان بازار ارز این اتفاق چندان هم عجیب نبوده و دلار قیمت های بیشتر از این را هم تجربه میکند. هرچند با انتشار اخبار توافقات ایران با کشورهای منطقه از جمله عربستان، کاهش قیمت ارز تا ۴۰ هزارتومان رخ داد، اما باز هم شاهد افزایش قیمت هستیم.
میثم رادپور، کارشناس حوزه ارز، درباره تحولات بازار ارز در سه ماه پایانی سال گذشته به «انتخاب» گفت: ما باید تمام حرکات بازار را بررسی کنیم. در بلندمدت نیز ممکن است تحولاتی صورت بگیرد که نتایج را تغییر دهد، یعنی یک روابط تعریف شده در اقتصاد نداریم، در حالیکه میدانیم این رفتارها تاثیرگذاراند.
او افزود: عمدهترین علت افزایش قیمت ارز در سال گذشته تورم بود و هنوز هم ادامه دارد. ما دیگر دوران ثبات چند ساله مانند دهه هشتاد که قیمت هزار تومان بود را نداریم و هرگز هم این وضعیت را شاهد نخواهیم بود. وقتی خانه و ماشین پنجاه درصد افزایش قیمت پیدا میکند ارز هم گران میشود، ارز در نظریه برابری قدرت خرید، تورم را نیز درنظر میگیرند. ما اگر تورم ۱۵ درصد داشتیم تورم آمریکا را نیز در ارز درنظر میگرفتیم، اما اینگونه نیست. از سال ۹۲ به بعد نیز تورم و ارز با یکدیگر افزایش یافته اند در حالیکه در دهه هفتاد و هشتاد دولت با منابعی که در دست داشت بازار را مدیریت میکرد و قیمت تثبیت شده بود و تورم ۱۶ درصد بود، اما الان تورم ۵۰ درصد است. وقتی درباره آن سالها صحبت میکنیم تفاوت اعداد عجیب است.
وی در ادامه درباره نقش بانک مرکزی در تحولات بازار ارز گفت: اساسا الان بانک مرکزی در بازار ارز هیچکاره است و کاری نمیتواند انجام دهد. بانک مرکزی بخواهد در بازار دخالت کند باید یا بخرد یا بفروشد؛ در واقع این نمایشهایی که در میآورند نتیجه نمیدهد. مرکز مبادلات ارزی اصلا چیست؟ سیاست است؟ چشم انداز است؟ این یک تاکتیک است که آخر زنجیره باید باشد. در تاکتیک هم باید دو سال سرمایه گذاری شود تا نتیجه بگیریم، اما الان یک ساز و کار مبهم درست کرده اند. اصرارشان هم بر این است که ظاهر حفظ شود. بانک مرکزی، چون جنبه نمایشی دارد ریال را محدود میکند و جو مبارزه با پولشویی هم برمی دارد در حالیکه کل بازار ارز پولشویی است. در آستانه تنشهای ارزی بانک مرکزی سرمایهها را به شدت فراری میدهد مثلا دو هفته مانده به عید آخرین خبر این بود که آقای فرزین صادرکنندگان را به خط کرده اند که سرمایه رفته را برگردانند؛ سوال اینجاست که مگر قرار است برنگردانند؟ به خط کردن صادرکننده یعنی چی؟ یعنی با قیمتی که بانک مرکزی میخواهد با صادر کننده کار کند یعنی ورشکستگی و نتیجتا طرف در مقابل ارز را به کشور نمیآورد. با همین سیاست هاست که ارز فراری میشود. شما خودتان جای صادر کننده باشد با ارز ۵۰ هزار تومان کار کنید بعد ۳۰ هزار تومان بفروشید! در نهایت بانک مرکزی، چون ارز ندارد باید از یک طرف بگیرد و از صادرکننده ارز میگیرد. این کارها انگیزههای اقتصادی ملت را کور میکند.
رادپور درباره وضعیت قیمت دلار با تداوم تورم ۵۰ درصدی در طول ۸ سال دولت رئیسی گفت: تورمهایی که تحمل میکردیم با الان متفاوت است؛ هنوز نفهمیده اند تورم ۵۰ درصد چه تفاوتی با تورم ۲۰ درصد دارد؛ دولت اگر تورم ۱۵ درصد داشته باشد جنسها ۴.۵ برابر میشود، اما ۵۰ درصد شبیه این ارقام نیست. برای مقایسه باید به این دوره اشاره کنیم که دور دوم خاتمی و دور اول احمدی نژاد قیمت ارز ثابت بود و تورم ۱۵ درصد بود؛ یعنی اجناس باید ۳ برابر میشدند و قیمت دلار هم ثابت مانده بود. شما این وضعیت را با الان مقایسه کنید که با تورم ۵۰ درصد در ۸ سال ۲۶ برابر میشوند و فشار سنگینی به بازار ارز میآید و دلار ۲۴ هزار تومانی که رئیسی تحول گرفته است با تورم ۵۰ درصد در طول ۸ سال به ۶۴۰ هزار تومان میرسد. روحانی هم دلار را هفت برابر کرد و تحویل داد؛ حالا رئیسی چند درصد میخواهد تحویل دهد؟ اگر یک دست از بیرون نیاید وضعیت همین است و با ادامه تحریمها و تورمها وضعیت همین است. برای دولتی که صادرات نفتی و غیر نفتی و مالیات هایش جواب حقوق هایش را نمیدهد و درگیر کسری بودجه است وضعیت اقتصادی بدتر هم خواهد شد. از نظر من ریال با این وضعیت ساقط میشود.