پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
خاطرات روزنوشت مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی در سال ۱۳۷۷، هرشب در «انتخاب» منتشر میشود. پیشتر، خاطرات ایشان از سال ۵۸ تا ۷۶ در سرویس تاریخ «انتخاب» به صورت روزانه پوشش داده شده است.
صبح جمعى از سپاهيان رفسنجان آمدند. گزارشى از برگزارى جشنواره شهداي رفسنجان - 900 شهيد- دادند و از من خواستند كه براى جشنواره دوم، به رفسنجان بروم. برايشان صحبت تشويقآميزكردم.
آقاى محمد درويش آمد. گفت، دخترش ندا و فرزندانش را پس از طلاق شوهرش نگهدارى مىكند. از گمرك شكايت داشت كه براى توريستهاى خارجى كه مىخواهند فرش از ايران ببرند، سختگيرى مىكند؛ با زدن مُهر در گذرنامهها كه باعث خوددارى از خريد مىشود و نيز بىثباتى نرخ ارز را باعث بىثباتى بازار و خسارت به سپردههاى ريالى مردم گفت.
آقاى مهندس [سیدمحمد] غرضى آمد. از اينكه با رأى كمى در شوراى شهر تهران انتخاب شده، ناراضى است و احتمال مىدهد در وزارت كشور، در خواندن آرا، دستكارى كردهاند. به ايشان گفته شده كه تا شمرده شدن 35 هزار رأى صندوقهاى تهران، از ديگران جلو بوده، ولى وزارت كشور از آن به بعد، صندوقها را به فرماندارى برده و براى شمارش و نظارت ضعيف شده و از هيأت مؤتلفه شكايت داشت كه به خاطر ايشان و آقاى [غلامرضا] فروزش، از ليست [جامعه] روحانيت [مبارز] جدا شده است. خواست كه براى جلوگيرى از انحراف انقلاب، وارد عمل شوم.
عصر دكتر [حمید] ميرزاده آمد. دربارة معاونت در مركز تحقيقات [استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام] صحبت شد. از وضع سياسى و اقتصادى كشور، اظهار نگرانى كرد و اصرار داشت كه به فكر برگشت به مديريت اجرايىكشور شوم، كه نپذيرفتم. كتابى دربارة دستاوردهاى سازندگى و برنامه اول و دوم، [با همکاری آقای شمسالدین حسینی، با عنوان «آمار سخن میگوید»] تأليفكرده؛ اثر خوبى است. قرار شد چاپكنيم.
آقاى [محمود] واعظى آمد و گفت، مايل است از وزارت امورخارجه، به خاطر فضاى خشك دشوار و بىتحرك و اختلافات آنجا، استعفا بدهد. قرار است در مركز تحقيقات [استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام] كار كند. مثل آقاى ميرزاده، از آينده نگران و خواستار دخالت من است و گفت، بعد از گزارش دكتر [حسن] روحانى از نظر رهبرى در مورد احزاب و تأسيس حزب، منصرف شدهاند.