یک اقتصاددان در تحلیل شرایط اقتصادی ایران در سال ۱۴۰۰ اعتقاد میگوید تا وقتی نظام تدبیر آشفته اقتصادی و موانع بینالمللی حل نشود، اقتصاد ایران در سال آینده بهبود پیدا نمیکند، هرچند ممکن است که مشکلات بنابر اتفاقاتی کمتر شود، ولی پابرجا خواهد ماند.
بایزید مردوخی در گفتگو با «انتخاب» با اشاره به شرایط اقتصادی کشور در سال ۹۹، گفت: ما اگر بخواهیم شرایط اقتصادی کشور را درست بررسی و ارزیابی کنید میبایست این مشکلات را در اعصار و زمانهای مختلف بررسی کنیم. اولین قدم در این مساله آن است که علل این مشکلات و مسائل را بررسی کنیم. ما اگر اعتقاد داریم که شرایط اقتصادی ایران بد است باید بدانیم که علل این مشکلات چیست و در جهت حل آن مشکلات بربیاییم.
این کارشناس اقتصادی افزود: اولین علت عمده در بروز و ظهور مشکلات اقتصادی، موانعی است که در عرصه جهانی برای ایران ایجاد میشود. این مسائل و موانع باعث آن شده که بسیاری از ابزار و امکانات از ایران در عرصه جهانی و حوزه اقتصادی دریغ شود؛ بنابراین برای حل مشکلات و مسائل اقتصادی کشور باید درصدد حل این موانع و سدهای برآمده از موضوعات خارجی برآییم.
وی ادامه داد: دومین علت عمده در مشکلات اقتصادی کشور، همان مسالهای است که من آن را «نظام تدبیر آشفته» نامیدم. این نظام تدبیر آشفته وقتی با مشکلات جهانی هم ادغام شود منجر به یک وضعیت بدتری برای اقتصاد کشور میشود. حالا اگر فرض را بر این بگیریم که اگر مشکلات جهانی با اتفاقاتی مانند برجام و امثالهم برطرف شود، بازهم مشکلات اقتصادی کشور حل نخواهد شد، چون علت دیگر آن یعنی نظام تدبیر آشفته بر جای خودش باقی است و تنها اتفاقی که رخ میدهد، این است که شاید مشکلات کمتر شود، ولی از بین نخواهد رفت.
مردوخی در پاسخ به این پرسش که چرا ارادهای برای اصلاح این «نظام تدبیر آشفته اقتصادی» وجود ندارد، گفت: این نظام آشفته تدبیر اقتصادی قطعا اصلاحپذیر است، ولی زمانی اصلاح خواهد شد که یک وفاق عمومی و نظر واحد بر سر این مساله بین همه وجود داشته باشد. همگان باید قبول کنند که اقتصاد ایران دچار چنین مشکل و آشفتگی است تا بخواهند در صدد حل آن برآیند. اگر چنین اتفاقی رخ بدهد و همگان قبول کنند که چنین مشکلاتی وجود دارد، آن زمان قطعا مسیر اصلاح آن باز و هموار خواهد شد و آن زمان باید مسیر اصلاح را در اختیار افراد خردمند و خبر و صاحب درایت و برنامه قرار داد تا بتوانند یک اصلاحات درست در نظام اقتصادی کشور ایجاد کنند.
وی ادامه داد: دلیل دیگری که باعث میشود تا این نظام تدبیر آشفته اقتصادی اصلاح نشود، این است که وجود چنین نظام آشفتهای و جایگاهی که پیدا کرده و شرایطی که در فضای اقتصادی کشور ایجاد کرده، عملا اجازه چنین اصلاحی را نمیدهد و همین مساله رسیدن به اصلاح ساختارهای اقتصادی را سخت و سختتر میکند.
این کارشناس اقتصادی در پاسخ به این پرسش که اقتصاد ایران در سال ۱۴۰۰ چه شرایطی خواهد داشت، گفت: من اهل پیش بینی نیستم. چراکه برای تصویر کردن شرایط اقتصادی ایران در سال ۱۴۰۰ باید یک سری «اما» و «اگر» را در نظر گرفت و طبق آن احتمالات یک سری پیشنهادات را مطرح کرد که قطعا خیلی منطقی به نظر نمیرسد. یکی از همین احتمالات مساله برجام است که اگر احیا شود یا نشود، شرایط اقتصادی کشور را تحت تاثیر قرار خواهد داد، ولی من تمایلی به این موضوع ندارم که بخواهم این احتمالات و، اما و اگرها را طرح کنم.
«اول از هرچیز باید گفت که وضعیت اقتصاد ایران در سال ۱۴۰۰ به عوامل مختلفی بستگی دارد که بخش عمدهای از این عوامل در اختیار ما به عنوان تحلیلگران و پیشبینیکنندگان نبوده و نیست. در مجموع میتوانیم به این نکته اشاره کنیم که اگر همین شرایط کنونی سیاسی و اقتصادی در سال آینده هم وجود داشته باشد؛ یعنی آمریکا به برجام برنگردد و ایران نیز بر مواضع خودش اصرار کند، قطعا میزان فروش نفت به همین شکل باقی میماند و این بدان معناست که منابع درآمدی ایران از فروش نفت و فرآوردههای آن تغییری نخواهد کرد.»