بردیا دانش / سرویس اقتصادی «انتخاب»: بر اساس جداول منتشرشده از بودجه ۱۴۰۰، سازمان صداوسیما در سال آینده معادل ۲۶۱۹ میلیارد تومان بودجه می گیرد که ۷۰۰ میلیارد تومان نسبت به سال گذشته بیشتر است.
از طرفی، در بودجه سال ۱۴۰۰ مقرر شده که این سازمان در صورت لزوم تا سقف ۱۵۰ میلیون یورو از منابع صندوق توسعه ملی را در اختیار بگیرد.
بودجه صداوسیما در سال ۹۹ در ابتدا ۱۷۴۵ میلیارد تومان بود که بر اساس جدول منتشرشده در روز چهارشنبه، گویا در نهایت این رقم به ۱۹۱۵ میلیارد تومان در سال جاری رسیده است.
مقایسه بودجه صداوسیما و وزارت ارشاد
بودجه صداوسیما در حالی ۲۶۱۹ میلیارد تومان در نظر گرفته شده که وزارت ارشاد که به عنوان اصلی ترین دستگاه فرهنگی دولت ۱۲۵ میلیارد و ۹۰۰ میلیون تومان در سال آینده بودجه دارد. به بیان دیگر، بودجه صداوسیما نزدیک به ۲۱ برابر بودجه وزارت ارشاد است.
این رقم البته به جز رقمی است که در صورت لزوم از صندوق توسعه ملی برداشته شده و در اختیار صداوسیما قرار خواهد گرفت.
دلار می خواهیم!
از چند ماه پیش صداوسیما، سیاستی را آغاز کرده که مطابق با آن، مدیران این سازمان مدام اعلام می کنند که این سازمان بودجه ای ندارد و در صورت ادامه وضع کنونی، شبکه های مهم برون مرزی این سازمان در خطر تعطیلی قرار می گیرند. به عنوان نمونه معاون برون مرزی صداوسیما گفته بوده شبکههای مهم ما مثل پرس تیوی و العالم به دلیل بدهی، در آستانه حذف از ماهواره قرار دارند.
پیمان جبلی گفته بود که این موضوع را بارها از دولت پیگری کرده ولی حتی یک دلار هم به صداوسیما داده نشده. البته سازمان برنامه و بودجه هم پاسخ داده بود که ارز موجود ین ژاپن، یوان چین و روپیه هند است اما صداوسیما فقط دلار یا یورو میخواهد. همه اینها در حالی است که صداوسیما از سال ۸۸ تا ۹۸، بیش از ۱.۵ میلیارد دلار و ۲۷۰ میلیون یورو ارز از دولت دریافت کرده
این صداوسیما برای دریافت ارز از دولت ماه ها جریان داشته است. حتی در این میان، از میان ۱۵ شبکه برون مرزی خود، بدهی سه شبکه کم اهمیت تر مانند الکوثر پرداخت نشد و با حذف آنها از روی ماهواره، مصاحبه های مدیران صداوسیما درمورد لزوم دریافت ارز نیز افزایش یافت.
از جیب مردم
آنچه در این میان حائز اهمیت است این است که بودجه ای که در اختیار صداوسیما قرار می گیرد مانند هر نهاد دیگری، بخش زیادی از آن از طریق مالیات های مردمی تامین می شود. به بیان ساده، مردم از جیب خود مالیات می دهند و این مالیت به عنوان بودجه در اختیار صداوسیما قرار می گیرد.
حال باید پرسید این سازمان عریض و طویل که با پول مردم اداره می شود، چقدر در جهت خواست مردم حرکت می کند و مردم چقدر به آن اعتماد دارند؟ اگر از صداوسیما این سوال را بپرسیم پاسخ هایی می دهند که هیچ نشانه ای از آن را در عالم واقع نمی توان یافت. مثلا چندی پیش عبدالعلی علی عسگری رئیس صداوسیما در دیدار اعضای کمیسیون فرهنگی مجلس با بیان اینکه با وجود همه هجمه فرهنگی و عملیات روانی دشمنان، صداوسیما در رأس اعتماد مردم قرار دارد، مدعی شد: آخرین نظرسنجیها نشان میدهد که رسانه ملی جایگاه ویژهای میان مردم هم از منظر اعتماد عمومی و هم میزان مراجعه و علاقهمندی دارد.
اما آمارهایی که صداوسیما از خودش می دهد هیچ گاه با جزییات و اعلام روش های آماری آنها منتشر نشده و همین موضوع هم همواره آنها را ابهام آمیز کرده.
برای آنکه میزان اختلاف آمار صداوسیمایی با آمار واقعی یا دست کم آماری که از مرکزی معتبر خارج از صداوسیما اعلام می شود را درک کنیم، کافی است به یک نمونه ساده توجه کنیم. تابستان امسال، مرکز تحقیقات صداوسیما میزان اعتماد مخاطبان صداوسیما به اخبار کرونایی را ۹۰ درصد اعلام کرد ولی نظرسنجی «ایسپا» که از معتبرین نظرسنجی های کشور است، ارقام بسیار متفاوتی را اعلام کرد. نتایج جدیدترین نظرسنجی ایسپا و دفتر مطالعات اجتماعی شهرداری تهران نشان می داد ۳۷.۶ درصد از مردم شهر تهران به مقدار «کم»، ۳۳ درصد به میزان «متوسط» و فقط ۲۹.۴ درصد به میزان «زیاد» به اخبار صدا و سیما در خصوص کرونا اعتماد دارند.
همین موضوع در سایر حوزه های نیز وجود دارد. اساسا بی اعتمادی به صداوسیما در سال های اخیر رشد زیادی کرده و بعید است مدیران صداوسیما از این موضوع بی اطلاع باشند. بسیاری از مدم از عملکرد صداوسیما رضایت ندارند و آن را بر خلاف خواسته های خود می بینند.
انحصار
صداوسیما از سال گذشته وارد بازی دیگری شده و مدعی است که صفر تا صد محتوای صوت و تصویر فراگیر در کشور باید از فیلتر این سازمان عبور کند. در این راه البته حمایت نمایندگان اصولگرای مجلس را نیز پشت سر خود می بینند.
یکی از مهمترین مصادیق این موضوع، «وی او دی» ها هستند که در سال های اخیر جایگاه ویژه ای را در دنیا و به تبع آن در ایران، پیدا کرده اند و برنامه های نمایشی را در بستر اینترنت پخش می کنند.
صداوسیما با تقسیری از قانون مصوب مجلس که البته وزارت ارشاد با آن مخالف است، این اختیار را مدتی است در دست گرفته و به اعمال سلیقه های خود در VOD ها پرداخته است. صداوسیما البته در این راه، حمایت قاطبه نمایندگان اصولگرای مجلس را هم پشت سر خود می بیند. اختلاف نظر بر سر تعریف «صوت و تصویر فراگیر» است؛ تعریف صداوسیما به گونه ای است که تقریبا همه تولیدات فضای مجازی را دربرمی گیرد و با این تعریف، هر تولیدی در این فضا، عملا باید از فیلتر صداوسیما عبور کند.
آبان سال گذشته مدیرکل تأمین و تولید تلویزیون تعاملی صداوسیما رسما این موضوع را اعلام و بر پیاده سازی مقررات در VODها تاکید کرده بود. او گفته بود ضوابط صداوسیما، خاستگاه قانونی و شرعی دارد و بر اساس عرف است.
با این همه درآمد، چرا این همه بودجه می گیرند؟
در حال حاضر صداوسیما بخش زیادی از درآمدش را از تبلیعات به دست می آورد؛ تبلیغاتی که رقم آنها نیز سرسام آور است. از طرقی صداوسیما در راه این تبلیغات هیچ رقیبی را در مسیر خود نمی بیند. چراکه بر اساس تفسیرهای قانونی انجام شده، هیچ تلویزیون خصوصی یا چیزی شبیه به آن نیز نمی تواند ممتولد شود و با صداوسیما رقابت کند.
انحصار صداوسیما نیز اکنون از تلویزیون و رادیو فراتر رفته و کل تولیدات فضای مجازی را در بر گرفته. همه اینها درآمد هنگفتی را برای صداوسیما فراهم کرد. با این حال این سازمان سال هاست به دنبال بودجه بیشتر است و تقریبا هیچ رقمی این سازمان را راضی نمی کند.
چه باید کرد؟
بسیاری می گویند با درآمدهای تبلیغاتی صداوسیما، اساسا نباید بودجه مستقل دیگری برای این سازمان در نظر گرفته شود؛ آن هم در حالی که این بودجه از جیب مردم به این سازمان پرداخته می شود و این سازمان نیز در موارد متعددی علیه خواست مردم حرکت می کند. آنها می گویند آیا نباید برای اختصاص پول مالیات مردم به این سازمان، دست کم یک بار نظر خود مردم را هم جویا شوند؟
راه حل دیگر، ضرورت کوچک سازی صداوسیماست؛ موافقان می گویند دلیلی ندارد سازمان صداوسیما با عملکرد مشخص خود آن هم در روزهای کرونایی هر روز بزرگتر و عریض و طویل تر از دیروز باشد و بودجه بیشتری درخواست کند. دست کم می توان حجم این سازمان را کوچک کرد تا بودجه آن نیز معقول تر شود؛ آن هم در زمانه ای که رسانه های متعددی در اهتیار مردم است و نیاز به رادیو و تلویزیون - آن هم رادیو و تلویزیونی یکطرفه و بدون انعطاف که صرفا حرف یک گروه سیاسی کوچک را می زند - به اندازه گذشته احساس نمی شود.
بودجه شرکتهای دولتی ۱۵۶۱ هزار میلیارد تومان پیش بینی شده است. یعنی بیش از یک و نیم برابر بودجه عمومی. اما این بودجه شرکت های دولتی چیست و چرا جدا در نظر گرفته می شود؟ بسیاری می گویند این بخش از بودجه که بخش بزرگتر آن نیز به شمار می رود، محمل بسیاری از فسادهاست؛ از حقوق های نامتعارف گرفته تا اختلاس. با این حال این بخش از بودجه اصلا در مجلس بررسی نمی شود.