فیلیپ گوردون در فارن پالسی نوشت: سال گذشته، آمریکا در آستانه جنگی دیگر در خلیج فارس قرار گرفت به همین خاطر هم اکنون زمان مناسبی است تا به این فکر کنیم که دولت بعدی برای کاهش تنش در منطقه چه کاری میتواند انجام دهد؟
به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»؛ در ادامه این مطلب آمده است: در رابطه با کشورهای منطقه دو رویکرد متضاد وجود دارد. اولی که اغلب توسط دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا و برخی از طرفداران وی بیان میشود، نشان از حمایت بدون قید و شرط از عربستان سعودی و سایر کشورهای عربی خلیج فارس در تقابل با ایران دارد. مورد دیگر که گاهی اوقات توسط ترامپ و طرفدارانش نیز مورد استقبال قرار میگیرد، اما بیشتر توسط چپها بیان میگردد این است که واشنگتن باید به کلی پای خود را از منطقه بیرون بکشد. رویکرد بهتر این است که دولت جدید از دیپلماسی هوشمندانه برای کاهش تنش و افزایش آرامش در خاورمیانه استفاده کند.
البته موفقیت هرچند سخت و دشوار، اما غیرممکن نیست زیرا هر دو طرف علاقه قاطعانهای به کاهش تنش دارند. ایران با اقتصادی به شدت ناگوار که به شدت تحت تأثیر شیوع کووید-19 قرار گرفتهاند، نه تنها برای رهایی از تحریمهای اقتصادی تلاش میکنند بلکه میدانند که در یک درگیری مستقیم نظامی آسیب زیادی خواهند دید.
در طرف عربی خلیج فارس نیز دلایل خوبی برای پیگیری سیاست تنشزدایی وجود دارد. تشدید تنش که در طی سال 2019 با انفجار نفت کشها در خلیج فارس، حملات موشکی به عراق و حمله مستقیم ایران به بزرگترین پالایشگاه نفت عربستان در منطقه رخ داد، زنگ خطری برای رهبران سعودی و اماراتی بود. عربستان سعودی و امارات متحده عربی ممکن است از نظر نظامی قدرتمندتر از ایران باشند، اما در مقایسه با ایران چیزهای بیشتری برای از دست دادن دارند، فقط تصور کنید که تأثیر اقتصادی یک حمله هواپیمای بدون سرنشین به دبی چه میتواند باشد؟ این واقعیت سال گذشته باعث شد تا امارات متحده عربی حملات نفتکشها را ناچیز جلوه داده و اصلا آنها را به ایران نسبت ندهد، ابوظبی همچنین نیروهای خود را از یمن بیرون کشید و حتی دیپلماسی مخفی با تهران را دنبال کرد. عامل دیگر این است که پس از سالها حمایت از ترامپ، محمد بن سلمان ولیعهد سعودی به دلیل جنگ در یمن و کشتن جمال خاشقجی در واشنگتن چنان محبوبیتی ندارد به طوری که برخی حتی خواهان پایان همکاری استراتژیک با عربستان هستند. تنش زدایی بدون شک این فشار سیاسی را نیز از بین خواهد برد.
بدیهی است که هر نوع تنش زدایی نخست بر عهده طرفین است، اما آمریکا میتواند با رهبری و دیپلماسی در انجام آن کمک کند. این کمک میتواند شامل، مثلا پایان دادن به حمایت نظامی از عربستان سعودی برای جنگ در یمن باشد. دولت جدید آمریکا میتواند روشن کند که صلح در منطقه پیش شرط توافق هستهای نیست، اما وفاداری به آن مانع پاسخ شدید آمریکا به تهاجمات ایران در منطقه خواهد شد. از طرف دیگر، اگر رفتار ایران به طور قابل توجهی بهبود یابد، روابط بهتر و حتی تجارت مستقیم بین دو کشور میتواند آغاز شود.
آمریکا نمیتواند ایران و عربستان سعودی را مجبور به سازش کند، اما این دو کشور در گذشته به صورت مسالمت آمیز با یکدیگر همزیستی داشته و حتی همکاری کردهاند و هر دو علاقه زیادی به یافتن راهی برای انجام مجدد آن دارند. با توجه به گزینههای دیگر، دولت بعدی آمریکا باید تلاش کند تا آنها را دوباره در این مسیر قرار دهد.
نخست وزیر پاکستان در گفتوگویی به دیدگاه جوامع غربی نسبت به کشورهای مسلمان پس از انقلاب اسلامی ایران و تلاش پاکستان برای میانجیگری میان ایران و عربستان اشاره کرد. عمران خان در پاسخ به این سوال که آیا احتمال دارد جنگی مستقیم میان عربستان و ایران رخ دهد، گفت: یک فاجعه خواهد بود. برای تمام کشورهای دنیا به ویژه کشورهای ضعیف ویران کننده خواهد بود و قیمت نفت به شدت بالا خواهد رفت.