arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۵۸۱۱۹۹
تاریخ انتشار: ۵۹ : ۲۳ - ۰۲ آبان ۱۳۹۹

یادداشت‌های محمدعلی فروغی، شنبه ۲ آبان ۱۲۹۸؛ در باب آذربایجان صحبت‌های خوب کردیم

موقع چای به هتل کلاریج به منزل آذربایجانی‌ها رفتم. آقاخان و حاجی اصفهانی و ممتازالسلطنه [وزیرمختار ایران در پاریس] بودند. صحبت‌های خوب کردیم و بالاخره منتهی شد به این‌که باید با هم بنشینیم و قرار و مدار کارمان را بدهیم و قرار شد فردا عصر نصرت‌الدوله [وزیر خارجه] به بازدید آن‌ها برود.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

سرویس تاریخ «انتخاب»؛ ناهار منزل مادام رو خوردم و موقع چای به هتل کلاریج به منزل آذربایجانی‌ها رفتم. آقاخان و حاجی اصفهانی و ممتازالسلطنه [وزیرمختار ایران در پاریس] بودند. صحبت‌های خوب کردیم و بالاخره منتهی شد به این‌که باید با هم بنشینیم و قرار و مدار کارمان را بدهیم و قرار شد فردا عصر نصرت‌الدوله [وزیر خارجه] به بازدید آن‌ها برود.

بعد بر حسب وعده با وحیدالملک و انتظام‌الملک رفتیم به یک رستوران ایطالیایی شام خوردیم. خیلی خوب بود و باالنسبه ارزان. مهمان وحیدالملک بودیم. بعد از شام رفتیم به المپیا تماشا کردیم. رقص‌های خوب بود اما بازی‌های equilibre [تعادلی] و حرکات بدنی غریب می‌کنند که حقیقتا حیرت‌انگیز است. بدن این اشخاص مثل فنر و تسمه است، کأنه هیچ استخوان ندارد. از نردبان عمودی بدون تکیه‌گاه بالا می‌روند، آن‌جا شیرجه می‌روند، پاهای خود را از پشت سر به زمین می‌رسانند. دو سه نفر کوتاه‌قد بودند که حرکات غریب و مضحک می‌کردند. خلاصه به وصف درنمی‌آید.

 

منبع: یادداشت‌های روزانه محمدعلی فروغی، به کوشش محمدافشین وفایی و پژمان فیروزبخش، تهران: سخن، چاپ هفتم، ۱۳۹۸، ص ۲۵۰.

نظرات بینندگان