یک کارشناس مسائل سیاست خارجی ایران معتقد است اکنون باید توجه داشت که از یک سو اقداماتی صورت نگیرد که اروپا را بر علیه ایران با آمریکا متحد کند و از سوی دیگر، توجه به این مساله ضروری است که بازیگران بین المللی تصور نکنند هر اقدامی را می توانند علیه ایران انجام دهند بی آنکه تهران واکنش خاصی انجام دهد .
رحمن قهرمانپور کارشناس مسائل سیاست خارجی در ارزیابی خود از اظهارات مایک پمپئو وزیر خارجه آمریکا مبنی بر بازگشت تحریمهای شورای امنیت علیه ایران در 20 سپتامبر (30 شهریور) به خبرنگار«انتخاب» گفت: «مساله قدری پیچیده شده است. اکنون آمریکا اجرای یکجانبه تحریمهایی را در دستور کار قرار داده که قبلا توسط شورای امنیت و بصورت چند جانبه پیرامون پرونده هستهای ایران اعمال شده بود؛ اینکار تا حدود زیادی خلاء حقوقی را ایجاد کرده است. در برجام ماده یا بند خروج پیش بینی نشده است و فقط شکایت طرفین از نقض تعهدات وجود دارد. لذا مساله این است که آیا بازگرداندن تحریمها توجیه حقوقی لازم را دارد یا خیر؟ بر اساس برجام، تنها کشورهایی که عضو توافق هستند میتوانند بر اساس ماده 37 توافق خواستار بازگرداندن تحریمها و فعالسازی مکانیسم ماشه شوند. و چون آمریکا اعلام کرده عضو برجام نیست نمی تواند از حقوق مصرح در این توافق بهره مند شود»
وی افزود: «اکنون در وضعیتی قرار داریم که اگر آمریکا چنین اقدامی را انجام بدهد یعنی خواستار بازگرداندن تحریمها شود، دیگر در قالب همان سازوکار مکانیسم ماشه موجود در برجام قابل تعریف نیست بلکه واشنگتن قصد دارد مجموعهای از تحریمهای سابق شورای امنیت را به صورت یکجانبه علیه ایران اعمال کند. حال باید دید که شورای امنیت بر اجرای این تحریمها نظارات خواهد داشت یا خیر؟ آیا کمیته تحریمهای شورای امنیت مجددا فعال خواهد شد یا خیر؟ آیا شورای امنیت از کشورها خواهد خواست در مورد نحوه اجرای تحریمها به شورا گزارش بدهند یا خیر؟ در این موضوع خاص، موضعگیری شورای امنیت از اهمیتی ویژه برخوردار است؛ زیرا اجرای این تحریم وابسته به دفاع این نهاد از تصمیم خود است. اگر آمریکا به صورت یکجانبه این تحریمها را اعمال کند، باید دید که دیگران در این مورد چه موضعی اتخاذ میکنند. در حال حاضر موضع کشورهای اروپایی اهمیت کلیدی دارد برخوردار است؛ زیرا این اتحادیه شامل 27 کشور است لذا همراهی یا عدم همراهی این اتحادیه اهمیت خاصی دارد.»
این کارشناس مسائل سیاست خارجی در بخشی دیگر از گفتههای خود تصریح کرد: «در صورتی که دیگر اعضای شورای امنیت بازگشت مکانیسم ماشه را در فردای 20 سپتامبر نپذیرند، اقدام آمریکا در قالب تحریمهای ثانویه و یکجانبه قابل خوانش خواهد بود. در واقع، آمریکا اعلام میکند شرکتهایی که این تحریمها را رعایت نکنند، مجازات خواهند شد. در صورتی که شورای امنیت همراهی لازم را نداشته باشد و کمیته تحریم تشکیل نشود، تحریمهای جدید را میتوان در دسته تحریمهای یکجانبه آمریکا قرار داد.»
قهرمانپور در ادامه اظهار داشت: «در ارتباط با موضوع تحریم تسلیحاتی قاعدتا روسیه و چین، نمیخواهند تحریمهای آمریکا را بپذیرند؛ زیرا منافعی در این زمینه دارند اما در ارتباط با تحریمهای بانکی ممکن است هر دو کشور با واشنگتن همراهی کنند. یعنی در تحریم های یکجانبه ممکن است برخورد کشور ها گزینشی باشد. چون الزامی به گزارش دادن به شورای امنیت ندارند. بخشی از تحریم ها را ممکن است اجرا کنندو بخشی دیگر را اجرا نکنند.. در شرایطی که آمریکا حساسیت و فشار بیش از اندازهای را وارد کند این امکان وجود دارد که کشورهای بیشتری الزمات را رعایت کنند.»
وی در بخشی دیگر از گفتههای خود پیرامون استدلالهای داخل کشور پیرامون ضرورت خروج از برجام برای مقابله با آمریکا تاکید کرد: «در این زمینه باید به مواضع دو گروه اشاره کرد؛ در دسته اول اصلاحطلبان قرار دارند که معقتد هستند، خروج از برجام به معنای همراهی متحدان اروپایی آمریکا و چین و روسیه با فعال سازی مکانیسم ماشه و آمریکا است. در مقابل اصولگرایان این ادعا را مطرح میکنند که نمیتوان تا زمان برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا، دست روی دست گذاشت ومعطل باقی ماند. در واقع، حرف اصلاحطلبان در پیش گرفتن راهبرد صبر و انتظار تا مشخص شدن نتیجه انتخابات آمریکا است و حرف اصولگرایان این است که شما اگر اقدامی انجام ندهید، ممکن است آمریکا فشار بیشتری را وارد کند.»
این کارشناس سیاست خارجی در بخش پایانی گفتههای خود تصریح کرد: «اکنون باید توجه داشت که از یک سو اقداماتی صورت نگیرد که اروپا را بر علیه ایران با آمریکا متحد کند و از سوی دیگر، توجه به این مساله ضروری است که چنین نیز تصور نشود که طرف مقابل ایران هر اقدامی را میتواند انجام دهد و تهران هیچ واکنشی نخواهد داشت. به هر حال باید توجه داشته باشیم که باید پاسخی به اقدامات اخیز آمریکا داده شود که وضعیت موجود را تا زمان برگزاری انتخابات سوم نوامبر در آمریکا، به نفع ترامپ رقم نزند. همچنین، باید پاسخ تهران حاوی پیامی صریح و روشن برای واشنگتن نیز باشد. در سطحی دیگر باید توجه داشته باشیم مسائل کنونی، باید در چارچوب منافع ملی کلان کشور مدنظر قرار بگیرد. باید دید در بلندمدت چگونه مساله قابل حل است اما اینکه محتوای تصمیم ایران چه باشد، موضوعی است که نتیجه لابیها، چانهزنیها و گفتگوهای بی شمار در نهادهای تصمیمگیری است. در وضعیت بعد ازمشخص شدن نتیجه انتخابات آمریکا، در صورت پیروزی مجدد ترامپ نیز باید کسانی که خواهان مذاکره هستند، استدلالها خود را مطرح کنند و کسانی که خواهان عدم مذاکره هستند، دلایل خود را اعلام کنند. آنچه که اکنون مشخص است این است که باید برای ماههای آینده تصمیم استراتژیک و مهم اتخاذ شود.»