رضا کدخدازاده: «مرکز مطالعات ایرانی آنکارا» (İran Araştırmaları Merkezi) با نام کوتاه (ایرام)، (İRAM) نهادی به ظاهر پژوهشی-فرهنگی در ترکیه است که در سال 2016، با حمایت مادی و معنوی دولت «رجب طیب اردوغان» و با هدف «پژوهش دربارۀ ایران و مسایل مربوط به آن پایهگذاری شده است». با وجودی که ایرام در معرفی خود ادعا کرده که «در صدد است با فعالیتهای خود، در جهت کاهش اختلافات و کمک به ایجاد بستر مناسب برای افزایش همکاری [میان ترکیه و ایران] گام بردارد»؛ اما آنچه تاکنون بیشتر مشاهده شده، اقدامات ضد ایرانی و حساسیتبرانگیز این موسسه بوده است. در تازهترین مورد (چهارشنبه 6 اردیبهشت 1399)، «حقی اویغور»، نایبرئیس مرکز مطالعات ایرام، طی یادداشتی با عنوان «تصمیم تهران برای مسکونی کردن جزایر خلیج [فارس]: دلایل و پیامدها» در وبسایت «ت.ر.ت فارسی» با ادبیاتی بسیار زننده و هتاکانه -که حتی از معاندان شاغل در شبکههای تلویزیونی کشورهای عربی حاشیۀ خلیج فارس هم کمتر دیده میشود- دستور اخیر رهبر انقلاب مبنی بر «لزوم مسکونی کردن جزایر ایرانی در خلیج فارس» را مورد نقد هتاکانهای قرار داده است.
شروع یادداشت اویغور با عبارتی آغاز میشود که به تنهایی برای تحریک احساسات میهندوستانۀ عموم «ملت ایران» -که حساسیت فوقالعادهای بر روی نام «خلیج فارس» دارند- کافی است: «روز 29 آوریل که در ایران به عنوان "روز ملی خلیج فارس" نامگذاری شده در رسانههای این کشور اخبار و تفاسیر بسیاری در خصوص جایگاه و اهمیت خلیج بصره (!) درج و پخش شد». گستاخی این نویسندۀ ساکن در «آسیای صغیر» در سطور بعد یادداشت نیز ادامه پیدا میکند تا اینکه در جملۀ پایانی آن، به بالاترین حد خود میرسد و از مالکیت قانونی و تاریخی ایران بر جزایر سهگانۀ خلیج فارس با عنوان «تسخیر» یاد میکند: «اتخاذ این تصمیم 50 سال پس از تسخیر و تملک جزایر مورد مناقشه را می توان از یک سو به هشداری جدی به امارات متحده عربی، از سوی دیگر نیز به عنوان نشانه توجه حاکمان ایران حتی به بدترین سناریوهای ممکن تعبیر کرد».
آنچه در بالا آورده شد، تنها یاوهگویی و فتنهانگیزیِ نایبرئیس موسسۀ ایرام نیست؛ بلکه صرفاً آخرینِ آن تا لحظۀ نگارشِ این سطور است! وی در نوامبر سال 2018 نیز طی سخنانی که در کنفرانس «مرکز پژوهشهای شرقیات» در شهر آنکارا -موسوم به «کردستان ترکیه»- برگزار شد، ادعاهای پانترکیستی در مورد مناسبات قومی در ایران را مطرح کرده بود. شوربختانه در این نشست، «کوروش مقتدری»، وابستۀ فرهنگی ایران در استانبول نیز حضور داشت و چه بسا اگر او در آن روز واکنشی مبتنی بر «مصالح ملی ایران» به فتنهانگیزی قومیتی اویغور داده بود، امروز وی تا این حد گستاخ نمیشد که مقالهای سراسر تحریکآمیز علیه مصالح ملی ایران بنویسد.
برخی شاید بگویند «مرکز مطالعات ایرانی آنکارا» یک نهاد پژوهشی است و مواضع آن را نباید به دولت ترکیه ارتباط داد. در پاسخ به این گزاره باید گفت: اولاً به خاطر داریم که به دلیل تیتر یک روزنامۀ غیر دولتی در ایران -که در مخالفت با تجاوز نظامی دولت ترکیه به سوریه بود- اردوغان رسماً ناراحتیاش را ابراز کرد و در اظهار نظری غیر دیپلماتیک از «حسن روحانی» خواست که «صداهای مخالف با تجاوز نظامی ترکیه به سوریه را در ایران خاموش کند!». ثانیاً از شواهد و قرائن برمیآید که تشکیلات ایرام، رسماً یک نهاد دولتی است و برخی از اعضای آن در ردههای بالای اجرایی و مشاورهای در دولت اردوغان حضور دارند. بر این اساس حتی برخی از ناظران، ایرام را موسسهای وابسته به «سازمان اطلاعات و امنیت ملی» (میت) میدانند که در پوشش کارهای پژوهشی، هدایت فعالیتهای جاسوسی و تجزیهطلبانه در ایران را بر عهده دارد. چنانچه «احمد اویسال»، رئیس ایرام -که در گذشته کارشناس میت در زمینۀ جهان عرب و وابستۀ اطلاعاتی ترکیه در مصر بود که پس از کودتای «عبدالفتاح سیسی» از این کشور اخراج شد- اخیراً در یکی از ارائههای خود از نقشهای استفاده کرد که در آن، در تحریفی آشکار، «آذربایجان غربی» بخشی از سرزمین موهومِ «کردستان»ِ مورد نظر «پ.ک.ک» -که از تشکیلات سیاسی ترکیهای است- معرفی شده است. امری که گزارۀ تاییدیِ دیگری بر ادعای «روابط پشتپردۀ دولت ترکیه با تشکیلات تروریستی پ.ک.ک» نیز میتواند باشد که نگارندۀ این سطور پیشتر به آن نیز پرداخته بود. (اینجا)
نکتۀ قابل توجهی که در مورد «مرکز مطالعات ایرانی آنکارا» وجود دارد این است که علیرغم اینکه مدتزمان زیادی از تاسیس این موسسه نمیگذرد، در انجام اقدامات ضد ایرانی اما، سابقۀ قابل توجهی دارد. ارتباط ایرام در انحاء گوناگون با جریانهای ضد ایرانی و افراد تجزیهطلب و همچنین همکاری با اپوزیسیون ایران از جملۀ رویکردهای آشکار ایرام است. برای نمونه در آذرماه 1395، این موسسه از «عارف کسکین»، تجزیهطلب فراری از ایران که به اتهام جاسوسى تحت تعقیب نهادهای امنیتی و قضایی کشور است، دعوت به سخنرانی کرد.
شاید برخی بگویند یک موسسۀ مطالعاتی هر چه باشد نباید اینقدر موجب نگرانیهای امنیتی ما در ایران شود. در پاسخ باید گفت امروز دیگر بر کمتر کسی پوشیده است که معاندان ایران، خاصّه رژیم صهیونیستی، رسماً و بیپرده سیاست ایجاد تنشهای قومیتی در ایران را دنبال میکنند. بر همین اساس است که سال گذشته در «مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری»، اساتید و پژوهشگران بنام مطالعات سیاسی-اجتماعی هشدار دادند که «منازعات محلی در کشور در حال رشد است». پس نمیتوان و نباید تحرکات کشورهای همسایه در زمینۀ مسائل قومیتی را نادیده گرفت؛ خاصّه بازیگرانی که آشکار و نهان میخواهند تنشهای قومیتی خود را به درون کشور ما که در تاریخ چند هزار سالهاش کمتر نشانی از این مساله دیده میشود نیز هدایت کنند تا در رقابتهای مختلف در مسائل منطقهای با تهران، اهرم فشار مهمی در دست داشته باشند.
این امر زمانی اهمیت دو چندانی مییابد که بدانیم موسسۀ ایرام، در میان حدود 70 نهاد مطالعاتی مشابه در ترکیه، تنها نهادی است که به طور مشخص و مجزا تنها بر روی یک کشور کار میکند! بررسی اجمالیِ خروجی فعالیتهای چند سال اخیرِ گردانندگان این موسسه نیز به وضوح بیانگر این امر خواهد بود که در داخل ترکیه، تلاش شده تا افکار عمومی مردم این کشور علیه ایران و ایرانیان هدایت شود و در ایران نیز طرح و بسط بحثهای قومیتی تنشزا در دستور کارشان قرار داشته است. با این حال آیا باز هم دلیلی وجود دارد که به خاطر آن، فعالیتهای چنین موسسهای نادیده گرفته شود و مقامات دیپلماسی کشور نه تنها برخوردی با طرف تُرک نکنند بلکه به انحاء گوناگون، از جمله بازدید رسمی سفرا از این مرکز، به فعالیتهای این نهاد ضد ایرانی رسمیت ببخشند؟! آیا عاقلانه است که تحرکات کشوری که بنا بر اعتراف اخیر «روحالله زم»، «قرار بوده یکی از جاسوسان و رابطان کانال «آمدنیوز» در پوشش خبرنگار، با 50 هزار سند برای ترکیه کار کند»؛ نادیده گرفته شود؟! آیا نباید دستگاههای امنیتی و ضدجاسوسی کشور به این مساله به شکل جدیتری ورود کنند تا مشخص شود این فرد آیا با نهادهایی مانند ایرام نیز در ارتباط بوده است یا خیر؟!
به این سیاهه میتوان گزارههای دیگری از اقدامات ضد ایرانیِ تشکیلات به ظاهر مطالعاتی-پژوهشی و در عمل جاسوسی-امنیتی ایرام افزود؛ اما نگارنده به جهت پرهیز از اطالۀ کلام به همین چند مورد بسنده میکند. حال باید به این سوال پاسخ داد که در مقابل چنین نهاد ضد ایرانی، «ما» به عنوان دولت ایران، و «ما» به عنوان جامعۀ مدنیِ برخاسته از ملت ایران، چه باید بکنیم؟! در بخش «وظایف دولت» باید گفت شوربختانه به دلایل گوناگونی -که در این مقاله مجال گفتگو دربارۀ آن نیست و میطلبد در گزارشی مبسوط به آن پرداخت- ضرورت تجدید نظر جدی در تبیین مناسبات با ترکیه وجود دارد. چراکه به نظر میرسد به دلیل بحث تقابل ایران با آمریکا، دولتهای فرصتطلب همچون ترکیه نهایت بهره از فضای کنونی را میبرند و دستگاه دیپلماسی ما نیز به همین دلیل، به نوعی با مماشات و سازشکارانه با آنکارا برخورد میکند.
فعالیتهای گستاخانه و ضد ایرانی نهادهایی مانند ایرام، دستگاه دیپلماسی ما را باید با این پرسش روبرو کند که آیا مماشات با آنکارا به خاطر کمک اندک این کشور در بحث تحریمها -که قطع به یقیین مبتنی بر منافع اقتصادی خودش است نه ایران- میارزد که بهایش با کمتوجهی و حتی در مواردی بیتوجهی نسبت به رویکردهای ضد ایرانی ترکیه پرداخته شود؟! دستکم این انتظار میرود وقتی موسسۀ ایرام آشکارا اقدام به برگزاری نشستهای ضد ایرانی میکند، سفیر ایران از این موسسه بازدید نکند و با متولیان آن عکس یادگاری نگیرد! چراکه این امر علاوه بر اینکه نشانۀ ضعف دستگاه دیپلماسى در شناخت مکانیسمهاى اطلاعاتى کشورهای منطقه تلقى میگردد، بلکه میتواند، هم موجب گستاختر شدن چنین نهادهایی شود، و هم غرور ملی ایرانیان را خدشهدار کند.
بازدید «ابراهیم طاهریان» سفیر جمهورى اسلامى ایران در ترکیه از مرکز مطالعات ایران در آنکارا رفت و گرفتن عکس یادگاری با گردانندگان این مرکز که در پروندۀ کاری اغلب آنها تولید محتوای ضد ایرانی به چشم میخورد.
حال که دستگاه دیپلماسی دولت به هر دلیلی، واکنش معتنابهی به رویکردهای ضد ایرانی نهادهای ترکیهای نشان نمیدهد، دلیلی نمیشود که بخشهای گوناگون جامعۀ مدنی ایران نیز نسبت به آن بیتفاوت باشند. قطع به یقین نگارندۀ این سطور مانند یکایک ملت ایران، خواستار رابطهای مبتنی بر «حُسن همجواری» با همسایگان و روابط حسنه با تمام کشورهای جهان است؛ اما این امر نباید سبب شود نسبت به مسائل و موضوعات حیثیتی کشور ذرهای بیتفاوتی از خود نشان دهیم. نمیشود ما صد قدم برای حفظ روابط دوستانه با همسایهای برداریم که نه تنها در این راه حتی یک قدم بر نمیدارد، بلکه مدام بر گستاخی خود میافزاید!
جامعۀ مدنی ایران دستکم در تحولات تاریخ معاصر منطقه ثابت کرده نه تنها جنگطلب نیست بلکه اساسِ کنشهای خود را بر محور ترویج صلح و دوستی میان ملتهای منطقه بنا نهاده است. اما «جنگطلب نبودن» و «صلحطلب بودن»ِ ما به معنای تعطیل کردنِ پاسداری و دفاع از مام میهن نیز نباید باشد! ضمن اینکه ما نمیگوییم اگر در رسانههای دولتی ترکیه نسبت به مولفههای ملی و حیثیتی ما -همچون خلیج فارس و تمامیت ارضی کشور- هتک حرمتی میشود، با حملۀ نظامی به آنها پاسخ دهیم! آنچه خواست و کنش جامعۀ مدنیِ میهندوست کشور است، «اقدام متقابل» است: «قاعدهای در حقوق بینالملل عمومی که موضوع آن، اقدامات تلافیجویانهای است که ارتباطی با توسل به زور یا مخاصمات مسلحانه ندارد». ضمن اینکه با توجه به این امر که «هدف از اقدام متقابل، واداشتن طرف متخلّف به رعایت تعهداتش است، بنابراین، اقدام تلافیجویانه، برگشتپذیر خواهد بود».
حال که در برخی از رسانهها و نهادهای دولتی ترکیه مانند ایرام، تمامیت ارضی ایران و موضوعات حیثیتی برای ایرانیان، همچون نام خلیج فارس، مورد هتک حرمت قرار میگیرد، ما نیز باید «اقدام متقابل» انجام دهیم: بر این اساس، از آنجاییکه ترکیه در بخشهای قابل توجهی از سرزمینش با کشورهای همسایۀ خود، هم تقابلهای ارضی و مرزی دارد و هم در مورد نام برخی از آنها تنش و درگیری وجود دارد؛ میتوانیم بر روی این موضوع دست بگذاریم. مثلاً در رسانههایمان برای نام بردن از مناطق شرقی و کُردنشین این کشور، از عناوین مورد ادعای جریانهای سیاسی مخالف دولت ترکیه استفاده کنیم. به عنوان نمونه، به جای استفاده از واژه «دیاربکر» از واژه «آمَد» استفاده کنیم که دولت ترکیه به شدت روی آن حساسیت دارند؛ تا جاییکه رجب طیب اردوغان چندین بار در سخنرانیهایش نسبت به استفاده از نام «آمِد» هشدارهای جدی داده است.
از موارد بالا در ترکیه در اَشکال ارمنی، یونانی، رومی و ... فراوان است. حتی نام خود کشور ترکیه نیز بنا بر برخی از متون تاریخی میتواند مورد عنایت ما قرار گیرد! خاصّه آنکه گردانندگان ایرام، دامنۀ گستاخی خود را در حد هتک حرمت به نامِ نامیّ ایران نیز کشاندهاند. چنانچه در همین روزِ نگارش این سطور (پنجشنبه 18 اردیبهشت 1399)، «اوموت باشار» -کارشناس ارشد گروه جامعه و فرهنگ» ایرام، در توئیتی بسیار گستاخانه، نام تاریخی و چند هزار سالۀ ایران را زیر سوال میبرد و در انتقاد از انتشار کتابی در ترکیه با عنوان «روابط سیاسی ایران و عثمانی از 1795 تا 1925) مینویسد: «چرا در ترکیه هنوز از عنوان عثمانی و ایران استفاده میشود؟ یا باید از نام جغرافیایی استفاده کنیم یا بگوییم روابط عثمانی و قاجار»! در واقع وی با این توئیت میخواهد بگوید در دوران قاجار، نام کشور ما، ایران نبوده، بلکه قاجار بوده است! اینکه میبینیم در یکی دو سال اخیر در ایران، افراد و جریانهای قومیتگرا، این ادعای واهی را مبنی بر اینکه «نام ایران از زمان رضا شاه بر کشور ما گذاشته شده» مطرح میکنند، ریشه در همین فتنهانگیزی دوالت ترکیه در موسسات ضد ایرانی فعال در «آسیای صغیر» دارد!
در پایان یک نکته نیز قابل تذکر است و آن اینکه، اقدامات متقابل مورد اشاره در بالا، چنانچه گفته شد به این دلیل که اقدامی مبتنی بر قواعد حقوق بینالملل نیز هست، جنبۀ بازگشتپذیر دارد؛ یعنی هرگاه دولت ترکیه به رسانهها و نهادهای به ظاهر فرهنگی-پژوهشی تحت امر خود یاد داد که از نامهای جعلی برای موارد حیثیتیای همچون «خلیج فارس» استفاده نکنند و مالکیت حقوقی و تاریخی ایران بر مناطق گوناگون خود همچون جزایر سهگانه را «تسخیر» ننامند، در ایران نیز متقابلاً حساسیتهای ترکیه مورد احترام ما قرار خواهند گرفت!
خلاصۀ کلام اینکه، این کنش میهندوستانۀ ما، اقدامی در جهت دفاع است، نه حمله؛ که به قول این بیتِ حکیمانۀ حکیم نظامی، شاعر پرآوازۀ ایران زمین: «به خود گفتا جواب است این نه جنگ است / کلوخ انداز را پاداش سنگ است»!
رضا کدخدازاده؛ کارشناس ارشد علوم سیاسی و پژوهشگر مطالعات قومی
فراموشمون شده
درست هست که در هم اکنون تاریخی از لحاظ اقتصادی وضعیت خوبی نداریم ولی دلیل نمی شود که از حیثیت خود دفاع نکنیم. رفتار متقابل حداقل کاری هست که باید انجام بدهیم. پیشنهاد میکنم به پایه های تفکری اردوغان حمله کنیم؛ کم بودن جامعه ژنتیک ترک در ترکیه و جنایات عثمانی.
بخصوص اختلاف بیاندازیدوباعث شادی دشمنان دوست نماوموذئی شویدکه ازهردومابدشان میآیداگردرپی بهانه باشیم هردوستی دشمن میشود
این افراد قطعا پول از اسرائیل می گیرند که علیه ما فعالیت کنند
خود ترکیه زمانی جزو خاک ایران بوده ورعایای امپراتوری هخامنشی و ساسانی بودند
انتخاب بخدا دستت تون رو میبوسم . اشک تو چشام جمع شد این مقاله رو خوندم . چند بار خوندمش . باورم نمیشه یه سایت ایرانی اینقدر شجاعانه از ایران دفاع کرده باشه . دم تون گرم سرتون سلامت. شما رو به خدا قسم ذره ای از این راه کوتاه بیایین مدیونین . این مسیر رو ادامه بدین . ما آذریها که تو مرز زندگی میکنیم از همه بهتر می فهمیم که ترکیه ایها چه قدر پر رو شدن و با ما ایرانیا چه ها نکردن و ذره ای قفلت کنیم چه ها که نمی کنن باز !!!
از شهر خوی دستتون رو می بوسم و در اولین برداشت آفتابگردونای معروف شهرمون چند افتابگردون درجه یک براتون به آدرس سایت میفرسم .
یاشاسین ایران .
"کسی که در خانه شیشهای نشسته نباید به دیگران سنگ پرتاب کند"
البته ترکها در حد کل کل با قبرس و ارمنستان هستند نه ایران لابد یادشان هست که در اخرین درگیریشان با امریکاییها یک کشیش امریکایی را دو روز بازداشت کردند ترکیه تاحد فروپاشی رفت و تا چند ماه بعد از انهم در خواب و بیداری پیام غلط کردیم برای امریکاییها میفرستادند :))))
در اینصورت افراد دیو سرشت چه در داخل و چه در کشورهای هم جوار لال شده و نوشته های انان بی اثرتر از صدای شغال در برابر عظمت شیر خواهد بود. وگرنه اینمشکلات ادامه خواهد داشت
متاسفانه وقتی با تجزیه طلبان داخلی نظیر پانترک ها هیچ برخوردی نمیشود و به راحتی این عاملان سازمان های اطلاعاتی ترکیه و آذربایجان در داخل کشور به نشر عقاید غیر انسانی و مروج خواست دولت های متخاصم ترکیه و آذربایجان مشغول هستند نباید انتظار داشت دستگاه دیپلماسی که خود متاثر از تصمیمات عقلای کل است اقدامی کند(یادمان نرود در حقوق بین الملل مورد و اصلی مبنی بر خواست حق جدایی نداریم و رجوع کنیم به برخورد دولت اسپانیا با تجزیه طلبان کاتالونیا که تمام آنها را بعد از ضرب و شتم شدید محکوم به حبس ابد کرد)، متاسفانه هیچگاه ندیدیم که دولت های کشور پاسخ قاطعی جرأت داشته باشند به کشور های تازه تاسیس نظیر ترکیه و آذربایجان دهند، اوج فاجعه در دولت آقای روحانی است که دیپلمات های آن به جای حمایت از منافع ملی و تمامیت ارضی کشور با دیپلماسی لبخند با دشمنان نه تنها برخورد نکرده بلکه با خنده به استقبال آنان نیز میروند و به غیر از فعالیت برای منافع شخصی و گروهی خود قدمی برای دفاع کشورشان بر نداشته اند ، خوشبختانه وجود نویسندگان و محققین و روزنامه نگاران آزاد اندیش نظیر آقای کدخدازاده هنوز امید را در دل مردمان ایران روشن نگاه داشته است و از زحمات این عزیزان بابت کوششان در دفاع از کشورشان تقدیر و تشکر میکنم، همچنین از خبرگزاری انتخاب و اعضا تحریریه آن که با حمایت خود از منافع کشورشان دفاع میکنند .امیدوارم با طرح پاسخی قاطع اقدام متقابلی صورت گیرد و کوتاهی وزرات امورخارجه را نویسندگان و خبرگزاری ها با نام بردن از سرزمین های مانند ارمنستان غربی و کردستانات و دولت عثمانی پاسخ گستاخی اینها را بدهند
با احترام
احسان خورشیدی
آی کیف میکنم با دفاع های مستند و مستدل و شجاعانه ات از مام میهن
بنده در مورد ترکیه معتقد هستم که این کشور در یک تنگنای ابدی ژئوپلتیکی بعد از تشکیل و فروپاشی امپراطوری عثمانی گرفتار آمده است که از عواقب آن خلاصی نخواهد داشت. این کشور تقریبا با هیچیک از همسایگان خود روابط حسنه ندارد بلکه با ارمنستان، یونان، عراق، سوریه، قبرس روابطش بسیار پر تنش است. عمده کشورهای عربی مسلمان و کشورهای مسیحی اروپایی کینه ای فراموش ناشدنی نسبت به ترکیه دارند. برای مهار ترکیه خصمی همیشگی همچون روسیه کافی است که چون عقابی به تنگه بسفر و داردانل چشم دوخته است. رابطه ترکیه با جمهوری آذربایجان نیز به دلیل تفاوتهای مذهبی و تاریخی بسیار شکننده است و بنیانی ندارد. آن چند کشوری (ترکمنستان، ازبکستان، پاکستان، قطر ...) هم که ترکیه با آنها روابطی دارد با واسطه جغرافیای ایران امکان تداوم دارد. استراتژیهای شکست خورده ترکیه در مورد سوریه و عراق و دست بالای ایران در این کشورها در آینده ترکیه را در تنگناهای ژئوپلتیکی عمیق تری فرو خواهد برد.
ترکیه نشون داده اگر ذره ای جلوشون شل بیاییم مثل اجداد مغولشون ایران رو به آتیش می کشن
مردم تبریز تا ابدجنایتهای عثمانیا رو از یاد نخواهن برد
یاشاسین آذریلر یاشا ایران
احتمال میتونی بر اساس آی پی من ببینی که من یکی از خوانندگان خیلی قدیمی سایت شما هستم که هر روز بارها و بارها به سایتتون مراجعه دارم و خیلی از خبرهاتونو میخونم. ولی به شدت از افکار و نوشتار رضا کدخدازاده بدم میاد چرا که دقیقا بر خلاف آنچه که فکر میکنه و قطعا شما هم چنین فکر کردید که به این فرد میدون دادید، نوشته های اون باعث تشدید اختلافات قومی و احساسات جمعیت بزرگ ترکهای ایران میشه. هیچ کسی به من نمیتونه بگه پان ترکم چرا که این موضوع رو اثبات کردم که روابطم با افراد شدیدا تحت تاثیر شخصیت و عملکرد خودشونه و الان اکثریت دوستان من فارس هستن ولی شدیدا با سلسله نوشتارهای این فرد تحریک میشم چون مبنای فکری اون رو علط میدونم. از ناشی و ناآگاه بودن این فرد همین بس که پ ک ک رو یک ارگان حاکمیتی ترکیه میدونه!! البته به نظر بنده این نوع فکر و شبه تحلیلهای این فرد ببشتر ناشی از جوانی و بی تجربگی اون هست و سعی میکنم عامدانه بودن اونها رو فعلا در نظر نداشته باشم ولی قطعا و یقینا ادامه همکاری سایت انتخاب با چنین فردی و احتمالا افراد مشابه با وی منجربه از دست دادن بخشی از مخاطبینتون خواهد شد. من با وجودی که عادت کردم که هر روز بارها و بارها به سایتتون سر بزنم ولی قطعا با اولین شبه تحلیل بعدی که از سوی این فرد و یا افراد دیگه ای با چنین افکار ناصحیحی ببینم برای همیشه با سایتتون خداحافظی خواهم کرد.
در آخر هم البته لازمه بگم که هر کشوری به ایران توهین و بی احترامی کرد وظیفه دولت و حاکمیته که به اون پاسخ بده. خصوصا در مورد قومیتهایی مثل کردها و ترکها و عربها و ... که هر حرف صحیحی هم میتونه حساسیت برانگیز باشه. چه برسه به حرفهای پر از غلط و شبه تحلیلهای این فرد!!