یک کارشناس مسائل عراق معتقد است، در کوتاه مدت نمیتوان انتظار داشت تحولی بزرگ در ارتباط با موضوع حضور آمریکا در عراق اتفاق بیافتد و احتمالا شاهد تداوم وضعیت کجدار و مریز کنونی خواهیم بود.
اردشیر پشنگ، کارشناس مسائل عراق در ارتباط با دلایل و چرایی حمله جریانهای حاضر در حشدالشعبی به پایگاه التاجی به خبرنگار «انتخاب» گفت: «حملات اخير به پايگاه نظامي تاجي بيش از آن كه يك تقابل عراقي آمریکايي باشد متاثر از رقابت قدرتها در داخل عراق است؛ يعني برخي از گروههاي سياسي عراقي كه داراي نيروي نظامي هستند و تحت عنوان نيروهاي حشدالشعبي شناخته ميشوند پس از پايان خلافت خود خوانده داعش در پي تكرار الگويي همانند حزب الله لبنان هستند.»
وي افزود: «در موقعيت كنوني حشدالشعبي قصد دارد از يك سو در ميانه تحولات سياسي حضور داشته باشند و از سوي ديگر نيروهاي نظامي خود را خفظ كند. اكنون نيروهاي حشدالشعبي تلاش ميکنتد از طريق طرح گفتمان ضديت با آمریکا افراد و نيروهاي با مواضع راديكال را به سمت خود جلب كنند. این امر موجب تصبیت جایگاه و افزایش قدرت آنها نسبت به دیگر جناحهای سیاسی حاضر در کشور عراق است. در واقع بخشي از صورت مساله حمله به پايگاه هاي آمریکايي ناشي از همين رقابت جتاح عاي درون حسدالشعبي براي طرح گفتمان ضد آمریکايي است.»
اين كارشناس مسائل عراق در ادامه تصريح كرد: «اگر نگاهي به واقعيات سياسي عراق داشته باشيم متوجه خواهيم شد آمریکاييها در عرصه معادلات سياسي و امنيتي كشور عراق چندان نقش تاثیرگذار و تعیینکنندهای ندارند، اما جريانهايي همانند حزب الله عراق، عصائب اهل حق و... در پي آن هستند با طرح آمریکاستيزي جايگاه خود را در آينده معادلات حكمراني كشور عراق تثبیت و تقویت کنند. در سطحي ديگر ميان ايران و ايالات متحده نيز عرصهاي از رقابت وجود دارد كه در برخي از موارد به صورت جنگ نيابتي ظهور پيدا ميكند. در وضعیت پس از ترور سردار سلیمانی ابومهدی المهندس، نيروهاي نزديك به ايران نيز نسبت به حضور آمریکا حساسيت بيشتري پيدا كردهاند و همين امر منتج به انجام برخي حملات شده است.»
پشنگ در بخشی دیگر از اظهارات خود در ارتباط با دلیل انتخاب پایگاه نظامی تاجی به عنوان کانون حملات اخیر حشد العشبی علیه آمریکا تصریح کرد: «با توجه به موقعيت مركزي و استراتژيك پايگاه تاجي كه در نزديكي پايتخت كشور عراق قرار دارد به طور حتم از زمينه مناسبي براي انجام حملات غير قابل پيش بيني و كنترل برخوردار است. پايگاه تاجی در كنار پايگاه «بسمايه» دو پايگاه نظامیای هستند كه در مناطق شيعه نشين و بغداد قرار دارند قرار دارند و کانونی همیشه در دسترس برای حمله هستند.»
وی افزود: «حملات مداوم و مكرر جريانهاي حاضر در حشدالشعبي به پايگاه هاي نظامي آمریکايي در ابتدا بدين معني است كه اين بازيگران قصد دارند با نماد سازي دشمني از آمریکا پايگاه و جايگاه خود را تثبيت و تقويت كنند. در كنار اين موضوع تداوم حملات نشات دهنده آن است كه حملات آمریکا به فرماندهان نظامي ايراني و عراقي و نيز حمله به پايگاه هاي حشد الشعبي تاثير چنداني نداشته است و حتی این نیروها را در انجام اقدامات ضدآمریکایی مصرتر کرده است.»
این کارشناس مسائل عراق در بخش پایانی از گفتههای خود پیرامون چشمانداز آتی تحولات کشور عراق اظهار داشت: «در ابتداي امر بايد توجه داشت استراتژي بلند مدت آمریکاييها در خاورميانه مبتني بر خروج است. در راهبرد جديد سياست خارجي آمریکا نگاه به حوزه پاسفيك يا شرق آسيا به كانون اصلي تبديل شده است، اما بايد توجه داشت خروج آمریکايي ها چندان هم آسان نخواهد بود. درضمن آمریکا از سال ٢٠٠٣ تاكنون چند تريليون دلار در عراق هزينه كرده اما به نتايج ايده آل خود نرسيده است. برخلاف تصورات واشنگتن در سال بعد از 2003 نیز تحولات عراق بر وفق مراد اين كشور نبوده اما ايجاد بزرگترين كنسولگري جهان در اربيل نشانگر آن است كه عراق همچنان اهميتي قابل توجه در عرصه سياست خارجي آمریکا دارد. با این وجود در کوتاه مدت نمیتوان انتظار داشت تحولی بزرگ در ارتباط با موضوع حضور آمریکا در عراق اتفاق بیافتد و احتمالا شاهد تداوم وضعیت کجدار و مریز کنونی خواهیم بود.»