کارشناس مسائل بینالملل بر این باور است که مذاکره با آمریکا مساله دولت نیست تا روحانی یا هر شخص دیگری مسئول آن باشد، بحث بر سر تصمیم کلان نظام جمهوری اسلامی ایران است. از این جهت نمیتوان مساله را به دو شخص یا دولت حسن روحانی تقلبل داد.
قدرت احمدیان، کارشناس مسائل بینالملل و استاد دانشگاه در ارتباط با موضوع تبادل زندانیان میان ایران و آمریکا که دیروز -شنبه- اتفاق افتاد، به خبرنگار «انتخاب» گفت: «بحث تبادل زندانیان میان ایران و آمریکا در دولت حسن روحانی موضوعی نیست که برای اولین بار اتفاق افتاده باشد، در حاشیه مذاکرات برجام در سالهای قبل مذاکراتی پیرامون تبادل زندانیان انجام شد. با این وجود اکنون مساله این است که آیا تبادل زندانیان، نشانگر اراده جدی دو طرف برای تنشزدایی است یا امری گذار بوده که نمیتواند بر دیگر سطوح اختلاف میان دو طرف تاثیر بگذارد. تصور من این است که موضوع تبادل زندانیان رخدادی بزرگ و زمینهساز تحول استراتژیک در مناسبات ایران و آمریکا نیست.»
وی افزود: «موضوع را بیشتر باید از این منظر نگریست که ترامپ در آستانه انتخابات 2020 به تبادل زندانیان برای جلب آرای عمومی به سمت خود نیاز دارد. او قصد دارد به نوعی از مساله بهرهبرداری تبلیغاتی کند و باید توجه داشت که اینگونه رخدادها در سطح کلان جامعه آمریکا بازتابهای گستردهای دارد و میتواند دستاوردی مثبت برای ترامپ باشد. لذا از این منظر به موضوع به مساله بیشتر نگاه میکنم که تبادل زندانیان برای ترامپ مصرف داخلی دارد. اینکه ما چه دستاوردی در این موضوع داشتیم بیشتر در ارتباط با بُعد انسانی مساله است؛ بالاخره آزادی یک استاد دانشگاه ایرانی که در گروگان آمریکاییها بود برای ما اهمیت دارد.»
این کارشناس مسائل بینالملل در بخشی دیگر از گفتههای خود تصریح کرد: «اگر از منظر خوشبینانه به موضوع تبادل زندانیان نگریسته شود، این رخداد میتواند آغاز برای مذاکرات بعدی میان ایران و آمریکا باشد. مذاکراتی از همین جنس یا مذاکراتی پیچیدهتر در عرصه مناسبات دو طرف، میتواند پس از این رخداد آغاز شود. اساسا در عرصه مطالعات روابط بینالملل مفهومی تحت عنوان «تسری» وجود دارد که بر اساس ممکن است با نگاهی خوشبینانه ممکن است رخداد کنونی سرریز شود و به مسائل و محورهای دیگری کشیده شود. در حقیقت، این امکان نیز وجود دارد بتدریج فشای مذاکره مهیا شود؛ با این وجود همچنان بر این باور هستم که چنین رخدادی کوتاه مدت و استثناء است که نباید به آن زیاد امیدوار بود.»
این استاد روابط بینالملل، در بخشی دیگر از گفتههای خود پیرامون اظهارات دونالد ترامپ و مایک پمپئو وزیر امور خارجه آمریکا در قدردانی از تهران در موضوع تبادل زندانیان، تاکید کرد: «فضای گفتگو میان ایران و آمریکا از دو جهت باید مورد توجه قرار بگیرد. از یک سو باید توجه داشت که اکنون اقتصاد ایران به شدت تحت تاثیر تحریمها است و با مشکلاتی خاص مواجه هستیم. همین مساله موجب شده که برخی از ناظران به این باور برسند که گفتگو برای ما جنبه فوری و اورژانسی دارد. از این رو، ما برای کاهش مشکلات اقتصادی و بهبود اوضاع کشور نیازمند مذاکره هستیم. از سوی دیگر، مساله این است که آمریکا آمادگی گفتگو و مذاکره با ایران را دارد یا خیر. بر این باور هستم هر گونه گفتگو در موقعیت کنونی با آمریکا نمیتواند موضوعات استراتژیک را شامل شود و بیشتر میتواند برای دونالد ترامپ کارکرد انتخاباتی داشته باشد. در جمعبندی میتوان گفت اگر امتیاز گفتگو با ترامپ در راستای تامین منافع اقتصادی کشورمان باشد، نباید نگاه منفی به آن داشت اما باز هم بر این باور هستم که نباید به موضوع گفتگو در شرایط کنونی خوشبین بود؛ زیرا دولت آمریکا بیشتر با جنبه تبلیغی به مساله مینگرد.»
قدرت احمدیان در ادامه تصریح کرد: « مذاکره با آمریکا مساله دولت نیست تا روحانی یا هر شخص دیگری مسئول آن باشد، بحث بر سر تصمیم کلان نظام جمهوری اسلامی ایران است. از این جهت نمیتوان مساله را به دو شخص یا دولت حسن روحانی تقلبل داد. واقعیت این است که کلیت نظام باید تصمیم لازم و ضروری را اتخاذ کند. به هر حال تصور من این است که گاهی برای حل و فصل تمامی بحرانهای بینالملل، علی الخصوص موضوع تنش میان ایران و آمریکا، دولتها میتوانند در تصمیمگیریای استراتژیک بر موانع غلبه کنند به توافق دست پیدا کنند. واقعیت این است که دولت ایران به گفتگو متمایل است و در آمریکا نیز چنین ارادهای وجود دارد اما باید توجه داشت که بحث دستاوردها بسیار مهم است و باید توجه داشت اگر منافع کشورمان تامین شود، باید وارد مذاکره شویم. باید توجه داشت بحث بر سر موضوعاتی همانند اینکه ایا در کمتر از دو سال آینده دولت روحانی میتواند با امریکا وارد مذاکره شود یا خیر، بحثهای فرعی است؛ اساس مساله اراده و تصمیم کلان نظام جمهوری اسلامی ایران است که میتواند تاثیری مستقیم بر تنشهای میان تهران با واشنگتن داشته باشد.»
کارشناس مسائل بینالملل بر این باور است که در مقطع کنونی اولویت سیاست خارجی آمریکا در مسیر مهار کشور چین متمرکز شده و میداند مناقشه با ایران این کشور را از رسیده به هدف خود در شرق آسیا دور خواهد کرد، بنابراین، آنها نیز به بحث مذاکره و حل اختلافات توجهی ویژه دارند. از طرف دیگر،مذاکره و حل تنشها به نفع ایران نیز است؛ زیرا ما نیز از اینکه لبه تیغ درگیری در صحنه بینالمللی باشیم خارج خواهیم شد و قاعدتا مردم ایران هستند که از چنین روندی سود خواهند برد.