کارشناس مسائل بینالملل بر این اعتقاد است که اکنون دولت روحانی همانند سال 92 نمیتواند اجماع را پیرامون اتخاذ تصمیم بزرگ در سیاست خارجی اتخاذ کند؛ حتی اصلاحطلبان که متحدان دولت بودند، به صورت واضح در حال جدا کردن حساب خود از دولت هستند. لذا بعید به نظر میرسد که دولت در دو سال آینده کاری ماندگار در عرصه سیاست خاحی انجام دهد
رحمان قهرمانپور، تحلیلگر مسائل بینالملل، پیرامون تهدیدات اخیر کشور فرانسه برای بهرهگیری از «مکانیسم ماشه» یعنی بازگشت خودکار تحریمها در صورت تداوم کاهش تعهدات ایران به برجام، به خبرنگار «انتخاب» گفت: «در بازه زمانی کوتاه مدت یعنی قبل از اینکه ایران گام بعدی کاهش تعهدات برجامی خود را بر دارد و یا اینکه سطح غنیسازی هستهای را به 20 درصد برساند، بسیار بعید به نظر میرسد، کشورهای اروپایی از مکانیسم ماشه استفاده کنند. پیرامون فرانسه باید توجه داشت که این کشور نمیتواند به صورت منفرد، سیاست هستهای در قبال ایران داشته باشد، بلکه پاریس نیازمند نوعی وحدت، تایید و همراهی سران کشورهای انگلستان و آلمان باشد.»
وی افزود: «اگر فرض را بر آن بگیریم این سه کشور تصمیم بگیرند مکانیسم ماشه را اجرایی کنند، وضعیت پیشرو بسیار مشخص است. بدین معنی که تحریمهایی که بر اساس قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل تعلیق شده، بر خواهند گشت. به نوعی ما به دوران قبل از برجام بازخواهیم گشت. در عمل نیز تمامی کشورها از برجام خارج و مرگ برجام فرا خواهد رسید.»
این کارشناس مسائل بینالملل در ادامه پیرامون تاثیرات احتمالی پایان برجام بر وضعیت کشورمان در سطوح مختلف تاکید کرد: «در شرایط کنونی پیشبینی و هر نوع سخنراندن پیرامون اینده بعد از برجام و تاثیرات آن بسیار دشوار به نظر میرسد؛ در نتیجه بایستی جانب احتیاط را رعایت کرد. اولا، زمانی که ما وارد برجام شدیم تحریمهای یکجانبه آمریکا در این سطح گسترده نبود.در مقطع زمان پس از خروج آمریکا از برجام دو تحریم به صفر رساندن فروش نفت ایران و قرار دادن سپاه پاسداران انقلاب و برخی دیگر از شخصتهای سیاسی کشور در لیست تحریم واشنگتن اتفاق افتاده است. در دوران پیش از توافق برجام چنین روندی وجود نداشت. واقعیت این است که شدت تحریمهای یکجانبه دولت دونالد ترامپ، به نوعی تحریمهای بینالمللی پیش از برجام را تحت الشعاع خود قرار داده است. یعنی در تحریمهای بینالمللی پیش از ترامپ، بحث کاهش خرید نفت از ایران مطرح بود اما اکنون بحث به صفر رساندن مطرح شده است. در تحریمهای پیش از ترامپ حرفی از تحریم سپاه و شخصیتهای سیاسی ایرانی مطرح نبود که اکنون وجود دارد. بنابراین، بر خلاف سال 94 در شرایطی هستیم که میران شدت و وسعت تحریمهای بینالمللی، از شرایط دوران وجود تحریمهای بینالمللی فراتر رفته و اگر تحریمهای شورای امنیت نیز برگردند، شاید شرایط چندان تغییری نکند.»
قهرمانپور در بخشی دیگر از سخنان خود اظهار داشت: «مهمترین تمایز و تفاوت میان تحریمهای یکجانبه و ترحیمهای بینالمللی، بحث مشروعیت تحریمهای شورای امنیت است. قاعدتا، برخی کشورها همانند ترکیه، هند، چین، روسیه و... که اکنون در برابر تحریمهای یکجانبه آمریکا مقاومت میکنند و سطحی از مراودات تجاری با تهران را دارند، در شرایط بازگشت تحریمهای شورای امنیت، ناچار هستند به صورت دورهایی به شورای امنیت گزارش رسمی بدهند؛ همین امر موجب ایجاد فشار بر این کشورها برای کاهش مناسباتشان با ایران خواهد شد.»
وی در ادامه پیرامون ضرورت در پیش گرفتن دیپلماسی و نگاه درست ایران به مذاکره با جهان خارج گفت: «نگاه به دیپلماسی را نمیتوان بر اساس رویکرد صفر و صد مورد توجه قرار داد. این نیست که بگوییم تحت هر شرایطی باید مذاکره در جریان باشد یا تحت هر شرایطی نباید با جهان مذاکره کرد. رویکرد درست بهرهگیری از رویکردی میانی است؛ بدنی معنی منافع ملی یک کشور ایجاب میکند زمانی مذاکره صورت گیرد و زمانی رویکرد نظامی گری. کشوری که قدرت نظامی نداشته باشد در مذاکره چارهایی جز کوتاه آمدن ندارد و در سوی مقابل کشوری که قدرت نظامی داشته باشد اما توان مذاکره با خارج را نداشته باشد، احتمالا به عنوان تهدیدی برای امنیت جهانی قلمداد میشود. در کشور ما نیز عدهایی معتقدند ما نیازی به تقویت توان نظامی نداریم، زیرا موجب حساسیت جهانی میشود. عدهایی دیگر میگویند ما نیازی به مذاکره نداریم. واقعیات میدانی نشان میدهد که ما به هر دو قدرت نیاز داریم اما هنر دولتمردان این است که چگونه این دو نوع قدرت را به یکدیگر تبدیل کنند.»
این کارشناس مسائل بینالملل در بخشی دیگر از سخنان خود، در ارتباط با آینده سیاست خارجی کشورمان در چند سال آینده یا حداقل تا پایان دوران ریاست جمهوری حسن روحانی، تاکید کرد: «به نظر میرسد در شرایط کنونی دولت تلاش میکند شرایط داخلی کشور، به دلیل موضعگیریهای سیاست خارجی، دچار تنش نشود؛ زیرا ایجاد فشار و تنش در داخل را به ضرر خود میداند. در این میان، تجریه نشان میدهد که غالب دولتمردان در پایان دوران ریاست خود نمیتوانند به دلیل عدم اجماع داخلی، اقدامی بزرگ را انجام دهند. این روند در کشور ما که همواره برای یک تصمیمگیری بزرگ نیازمند حضول توافق داخلی است، تا حدود دشوارتر نیز میباشد.»
وی در پایان تاکید کرد: «اکنون دولت روحانی همانند سال 92 نمیتواند اجماع را پیرامون اتخاذ تصمیم بزرگ در سیاست خارجی اتخاذ کند؛ حتی اصلاحطلبان که متحدان دولت بودند، به صورت واضح در حال جدا کردن حساب خود از دولت هستند. لذا بعید به نظر میرسد که دولت در دو سال آینده کاری ماندگار در عرصه سیاست خارجی انجام دهد. این مساله پیرامون تنشزدایی با عربستان، نیازمند همین اجماعنظر داخلی است. با تحولاتی که در آبان ماه در کشور صورت گرفته، جریان اصولگرا و اصلاحطلب، تمایلی به حمایت از دولت جهت انجام اقدامی بزرگ در عرصه سیاست خارجی ندارند. بنابراین، به نظر میرسد دولت روحانی تلاش خواهد کرد دو سال پایانی خود را بدون اتفاق منفی سپری کند اما واقعیت این است که ساعت صفر برجام هر لحظه نزدیکتر میشود و اگر دولت بتواند تا انتخابات مجلس در اسفند وارد غنیسازی 20 درصد نشود، لاجرم بعد از این دوران باید تصمیم بزرگ پیرامون برجام اتخاذ شود که این مساله پیامدهای خاص خود را در داخل کشور خواهد داشت.»