نصرت الله تاجیک، کارشناس مسائل بین الملل در ارزیابی خود از اخراج جان بولتون از سمت مشاور امنیت ملی، با اشاره به اینکه علت اصلی مساله را میتوان در اختلافنظرهای ترامپ با بولتون مورد ارزیابی قرار داد، تاکید کرد: «اختلافنظر بولتون و ترامپ پیرامون مسائل امنیت جهانی همانند کرهشمالی، ونزوئلا، ایران و... آنچنان که از توئیت ترامپ بر میآید، جدی بوده است.»
این دیپلمات اسبق وزارت خارجه ایران در گفتگو با «انتخاب» اظهار داشت: دو بازیگر اصلی تعیینکننده سیاست خارجی آمریکا، کاخ سفید (مشاوران و کارمندان اداره امنیت ملی) و وزارت خارجه هستند اما به نظر میرسید در چند وقت گذشته، وزارت خارجه از تحولات کنار گذاشته شده بود و بیشتر نقش را حلقه کاخ سفید عهدهدار بودند. در تحولات جدید روند معادلات نشان میدهد که مایک پمپئو، وزیر امور خارجه به ترامپ نزدیکی بیشتری پیدا کرده است. پمپئو حرف شنوی بیشتری از ترامپ دارد و تلاش میکند کمتر مایه رنجش خاطر او شود، در نتیجه شاهد سنگینی کردن کفه ترازو به سمت پمپئو بودیم.»
این کارشناس مسائل آمریکا در ادامه تصریح کرد: «واقعیت این است که با حذف بولتون نقشآفرینی وزارت خارجه در تعیین استراتژی امنیت ملی و دیپلماسی آمریکا پیدا خواهد کرد. با این وجود، اخراج مشاور امنیت ملی آمریکا، میتوان بیشتر در قالب اختلاف سلیقه مورد ارزیابی قرار داد لذا نمیتوان از تغییر رویکرد کلان سیاسی خارجی این کشور نسبت به مسائل جهانی سخن به میان آورد. بولتون نماینده فکری جریانی بود که در مقطع کنونی در دستگاه سیاست خارجی آمریکا صاحب نفوذ هستند و نقشآفرینی میکنند. سیاست خارجی آمریکا را نهادها تعیین میکنند و نه اشخاص؛ در نتیجه امر به نظر نمیرسد که راهبرد کلان سیاست خارجی این کشور ایجاد شود. هر چند نزدیک شدن به انتخابات ریاست جمهوری 2020 ترامپ را در مسیر عدم تنشآفرینی و بازگشت ثبات در برخی از مسائل بینالملل ترغیب میکند تا بازتابی بر آرای عمومی نداشته باشد.»
تاجیک، همچنین در ارتباط با اینکه اخراج بولتون تا چه اندازه میتواند به زمینهای برای دیدار حسن روحانی با دونالد ترامپ در سازمان ملل تبدیل شود، بر این باور است که برکناری بولتون با وجود اینکه میتواند به عرصه دیپلماسی فضای تنفس دهد اما در ارتباط با بحث دیدار ترامپ و روحانی آنچنان پیوندی پیدا نمیکند. این فرضیه که انجام چنین اقدامی سیگنالی مثبت به ایران برای مذاکره بوده، دور از واقعیت و نادرست به نظر میرسد. بنابراین، استدلال برخی از تحلیلگران در این زمینه تا حدودی واقع بینانه نیست. اگر استراتژی ترامپ نسبت به ایران را بخواهیم در آیینهای بزرگتر تبیین نماییم عبارت است از «تداوم فشار حداکثری به مردم و شوراندن آنها علیه حکومت.» حال چه بولتون یا هر شخصی دیگری مجری این راهبرد باشد تفاوتی در صورت مساله ایجاد نمیشود. در مجموع، به دیدار میان روحانی با ترامپ در سازمان ملل نیز نباید خوشبین بود.
وی در بخش پایانی از گفتههای خود تاکید کرد: «خمیرمایه فکری جان بولتون خشونتطلبی، جنگطلبی و افراطگرایی بوده و همواره بر طبل جنگ کوبیده است. بنابراین، برکناری این شخص را میتوان همچون تنفسی جدید برای دیپلماسی ارزیابی کرد. همینکه از جنگ فاصله گرفته شود و ایران در تحولات جدید بتواند با گفتمانی جدید وارد تعامل با آمریکا شود، بسیار مثبت است. باید موضوع را هم مثبت دید و هم واقعبیانه مساله را مورد خوانش قرار داد. از منظر واقعبینی تغییر در استراتژی کلان سیاست خارجی آمریکا بسیار بعید بهنظر میرسد و از منظر مثبت دیدن مساله، ضروری است ما طراحی و اقدامی جدید را در عرصه دیپلماسی داشته باشیم. معتقد هستم ترامپ اهداف و برنامه مشخصی برای منطقه خاورمیانه ندارد، بنابراین نباید نسبت به امکان مذاکره و سازش بسیار خوشبینانه نگریست. هر چند توجه به حل مشکلات داخلی نیز ضروری بهنظر میرسد اما در بخش سیاست خارجی ضرورت دارد گفتمانی جدید در عرصه تعامل با آمریکا در دستگاه دیپلماسی کشورمان طراحی شود.»