سرویس بین الملل انتخاب: محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه کشورمان در شرایطی که مقرر شده بود دیروز -یکشنبه- عازم تور آسیایی خود با سفر به پکن پایتخت چین شود، مسیر پاریس را در پیش گرفت و وارد فرودگاه بیاریتز، محل برگزاری نشست گروه 7 شد. این سفر در شرایطی است که تنها دو روز قبل ظریف در فرانسه با وزیر امور خارجه و رئیسجمهوری این کشور سفر کرده بود. طی یک ماه اخیر مباحث فراوانی پیرامون طرح ابتکاری امانوئل مکرون، برای میانجیگری در مناسبات ایران و فرانسه مطرح شده و حتی گزارشهایی پیرامون موافقت اعضای جی 7 با طرح پیشنهادی رئیسجمهوری فرانسه منتشر شده است. در ارتباط با اهداف سفر وزیر امور خارجه کشورمان به پاریس و دیدار او با ژان ایو لودریان همتای فرانسوی خود و احتمالات پیشرو در مذاکرات، «انتخاب» دیدگاه قاسم محبعلی، کارشناس مسائل بینالملل و مدیرکل پیشین خاورمیانه وزارت خارجه را جویا شده است.
محبعلی، در ارزیابی خود از سفر ناگهانی و بدون اعلام قبلی محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه کشورمان به محل برگزاری نشست سران هفت کشور صنعتی جهان، بر این باور است که طرح موردنظر فرانسویها در چند وقت اخیر مطرح شده و پاریس تماسهای زیادی را پیرامون آن با تهران برقرار کرده است. در آخرین نوبت نیز در جریان سفر ظریف به پاریس، مکرون پیشنهادات خود را به ایران داد و به نظر میرسد وزیر امور خارجه کشورمان، این پیشنهادات را در تهران با سران کشور در میان گذاشته است. لذا میتوان سفر ناگهانی ظریف به فرانسه را احتمالا پاسخ ایران به پیشنهاد مکرون ارزیابی کرد.
وی افزود: «از ظواهر امر چنین بهنظر میرسد که پیشنهادات فرانسویها به ایران تا حدود زیادی مثبت ارزیابی شده است و باید علیرغم گزارشهای رسانهای، در انتظار واکنش رسمی وزارت خارجه بود. این مساله که ایران بتواند حجم قابل توجهی از نفت را صادر و پول آن را نیز دریافت کند؛ همزمان نیز سطحی از مذاکرات میان ایران و آمریکا به صورت محدود شروع شود، پیشنهادی است که احتمالا در بیانیه پایانی نشست جی 7 ابعاد روشنتری از آن مشخص شود.»
مدیرکل پیشین خاورمیانه وزارت خارجه در ارتباط با احتمال نرمش چشمگیر دونالد ترامپ، در برابر ایران تاکید کرد: «در ارزیابی امکان نرمش آمریکا در برابر ایران باید اندکی با تامل به مساله نگریسته شود. در ابتدای امر ترامپ در روانشناسی شخصیت خود ثبات ندارد و گاها چرخشهای یکبارهای را انجام میدهد. همچنین، در درون حلقه قدرت کاخ سفید نیز مواضع یکسانی نسبت به نوع تعامل با تهران وجود ندارد. با این وجود، به نظر میرسد اگر چارچوبی منطقی برای مذاکره میان دو طرف ایجاد شود، آمریکاییها نسبت به مذاکره رغبت داشته باشند.»
این کارشناس مسائل بینالملل، در ادامه تصریح کرد: «در روند مذاکرات میان تهران با واشنگتن دو مشکل بزرگ وجود دارد. یکی اینکه در آمریکا و متحدین این کشور در سطح بینالملل دیدگاههای مختلفی نسبت به ایران وجود دارد و نوعی رقابت پنهان در میان آنها وجود دارد. دیگری اینکه آمریکای عصر دونالد ترامپ، علاقهای به مذاکرات چندجانبه ندارد و کانون تمرکز آنها بر مذاکرات دوجانبه است. نمود این امر را میتوان در مذاکرات دو جانیه آمریکا و کره شمالی مورد مشاهده قرار داد. این روند تا حدود زیادی مورد استقبال و خوشایند کشورهای اروپایی نیست. آنها روندی همچون برجام را بیشتر از مذاکرات دوجانبه ترجیح میدهند. ایران نیز مشتاق است که دیگر بازیگران بینالمللی در مذاکرات احتمالی آینده حضور داشته باشند و نوعی توازن در روند گفتگوها ایجاد شود.»
قاسم محبعلی، در بخش پایانی از گفتههای خود در ارتباط با امکان آغاز مذاکره میان ایران و آمریکا، بدون تحقق خواستههای ایران شامل بازگشت آمریکا به برجام و لغو تمامی تحریمها، گفت: «واقعیت این است تمامی کشورها، اعم از ایران و آمریکا، در مواضع اعلامی بر خواستههای حداکثری خود تاکید میکنند اما در عرصه معادلات عینی همگی دنبال این امر هستند به آنچه که ممکن است دست پیدا کنند. این مساله که آمریکا مجددا به برجام برگردد و تحریمها به طور کامل لغو شود، تا حدودی غیرممکن به نظر میرسد؛ همانگونه که پذیرش شروط 12 گانه مایک پمپئو نیز ناممکن است. بنابراین، اگر مذاکرهای اتفاق بیافتد، همچنان خواستههای حداکثری وجود دارند ولی کانون تمرکز دو طرف بر آنچه که ممکن است معطوف خواهد شد. منافع ملی نیز این است که به سمت صلح و توسعه گفتگو حرکت کند.»