سایت اندیشکده رند نوشت: شکل گیری نوعی مبارزه درون خاندانی در ریاض، نشانه رفتن موشک های یمن به سوی پایتخت عربستان سعودی و افزایش نگرانی سعودی ها در برابر تقویت موقعیت ایران در خاورمیانه سبب ایجاد بی ثباتی شدید در این کشور شده است.
به گزارش «انتخاب»، جنگ بین دو قدرت بزرگ ممکن است در هر جایی از منطقه، از جمله در زیر سیستم خلیج فارس آغاز شود. لبنان ممکن است نقطه شروع این خطای استراتژیک و ایجاد یک زلزله احتمالی باشد. سعد حریری، نخست وزیر پیشین لبنان، اخیرا به ریاض احضار شد و موضع خود را با محکوم کردن آنچه "مداخله" ایران نامید، اعلام کرد. با این حال، گزارش ها حاکی از آن است که او تحت فشار سعودی ها قدرت را واگذاشته است. ریاض همچنین حزب الله، بزرگترین متحد ایران در منطقه را متهم کرده که با اقداماتش به نوعی علیه عربستان سعودی اعلام جنگ کرده است. آن گونه که مشخص است نگرانی اسرائیل از گسترش نفوذ ایران در سوریه و عراق و افزایش قدرت نظامی حزب الله، به عنوان عاملی مهم، در شکل دهی به یک همکاری میان آنها و سعودی ها برای سد نفوذ ایران، ایفای نقش می کند. نگرانی های اسراییل و عربستان در مورد قدرت ایران با دولت ترامپ مشترک است، که نه تنها از توافق هسته ای ایران انتقاد کرده، بلکه فشارهای شدیدی نیز علیه قدرت منطقه ای تهران اعمال می کند.
عربستان سعودی، که با مشکلات داخلی و جنگی سنگین در یمن روبرو است، ممکن است برای به عنوان راهی برای فرار از این بحرانها، با گزینه ایجاد یک مخاطره نظامی علیه ایران وسوسه بشود. شور و اشتیاق آنها برای استفاده از تسلیحات فراوانی که دارند، نیز ممکن است عاملی مشترک میان آنها، رهبری سیاسی اسرائیل و برخی از جرایانها در دولت ایالات متحده باشد.. با این وجود، جنگ علیه ایران ریسک بسیار بالایی دارد و غیر محتمل است که قدرت ایران را از بین ببرد یا جمهوری اسلامی را در خانه تضعیف و منزوی کند. ایران توانایی بی نظیر و زیرکانه ای برای بهره برداری از استراتژی ایالات متحده در خاورمیانه جهت بهبود و ارتقای منافع خود نشان داده است. اتخاذ رویکرد آمریکایی-سعودی- اسرائیلی پیش گفته شده، می تواند راه حلهای عبور از مساله کنونی را به شدت به عقب براند، و منطقه را به سوی هرج و مرج بیشتر و رقابت های عربی-فارسی بدون راه حل هدایت کند.
تهاجم ایالات متحده به عراق در سال 2003 نشان داد که ایران قدرتی در حال خیزش است و همین موضوع باعث افزایش حس اضطراب سعودی شده است. از آن همان زمان، تهران به عنوان یک قدرت بزرگ کارگزار در بغداد، دمشق و بیروت ظهور کرد. توافق هسته ای ایران و سیاست های رییس جمهور اوباما برای مشارکت با ایران، هر چند برای منافع آمریکا مفید بوده، اما سعودی ها با سوء ظن عمیق به آن نگریستند. رهبری جدید عربستان سعودی، به هدایت شاهزاده محمد بن سلمان، سیاست تهاجمی علیه ایران در سراسر منطقه را آغاز کرده است.
گرچه ریاض ممکن است ژستهای قدرتمندانه بیشتری هم بگیرد، اما سیاست هایش برای آنکه بتواند با ایران یا متحدانش مقابله کند، شکست خورده است. حکومت اسد با کمک گسترده ایران و روسیه از جنگ داخلی ویرانگر، پیروز بیرون آمد. یمن با آنکه با گرسنگی گسترده مواجه بوده، اما حوثی ها قدرت خود را حفظ کرده اند. شبه نظامیان شیعه در مشارکت و همکاری با ایران در شکست دادن دولت اسلامی و دولت منطقه ای کردستان در عراق نقش مهمی ایفا کرده اند. دولت مرکزی عراق پیاده نظام و گروگان ایران نیست، اما به جای همسایگان عرب اش، ترجیح می دهد به ایرانی با اکثریت جمعیت شیعه گره بخورد.
بنابراین، ریاض گرچه ممکن است لبنان را به عنوان هدفی وسوسه انگیز برای مجازات ایران مدنظر قرار دهد. اما ائتلاف سیاسی دولت حریری با حزب الله، مشروعیتی به نفوذ ایران در بیروت داده و این امر موجب شده که یک فشار قوی تر علیه حزب الله در آمریکا، اسرائیل و عربستان سعودی ایجاد شود. با خروج حریری از این ائتلاف، ریاض می تواند فشار سیاسی و اقتصادی اش علیه حزب الله را اعمال کند و در همان حال اسرائیل اقدام نظامی علیه توانایی های موشکی حزب الله را افزایش می دهد. حزب الله با دخالت اش در جنگ سوریه، ممکن است توسط بسیاری از مخالفان اش آسیب پذیر تر از گذشته به نظر رسد.
اما استراتژی ریاض خطر بزرگی در خود دارد. حزب الله ممکن است تحت فشار قرار گیرد، اما کاملا مسلح است و از سوی متحدان ایران در سوریه حمایت می شود. اقدام نظامی ارتش اسرائیل علیه حزب الله، با وجود برتری نظامی متعارف اسرائیل، سریع و قاطع نخواهد بود. حتی با وجود توانایی موشک های ضد بالستیک اسراییل، حزب الله با هزاران موشکی که در اختیار دارد قادر به حمله به اسرائیل است، این واقعیت را باید در نظر گرفت که حزب الله اغلب در زمانهای جنگ و بحران رشد کرده است، مشکلات منطقه باید در میز مذاکره حل شود.
درگیری اسرائیل با حزب الله، که با پشتیبانی واشنگتن و ریاض بوده است، می توانست به سرعت به ایران منتقل شده و در کل خلیج فارس، که یکی از مسلح ترین مناطق در جهان است، منتشر شود، جنگ بین ایران و عربستان سعودی به احتمال زیاد موجب تخریب اقتصادی عمده، نابودی منابع انرژی و ورود اقتصاد جهانی به یک دوره رکود بزرگ دیگر خواهد شد. عربستان سعودی هر چند با یک نیروی هوایی پیشرفته مسلح است، اما ایران هم بزرگترین موجودی موشکی منطقه را ساخته است و در حال حاضر ده ها هزار شبه نظامی آماده به جنگ را هدایت می کند. حتی آن دسته از ایرانیانی که عمیقا با جمهوری اسلامی مخالف هستند، احتمالا در کنار دولت شان در مبارزه با عربستان سعودی و شرکای آن قرار خواهند گرفت.
در نهایت، مشکلات منطقه باید در میز مذاکره حل شود. هیچ یک از بازیگران اصلی نمی توانند از نیروهای نظامی مربوطه به خود برای حل مسائل ریشه ای مانند حکومت اقتدارگرا، فساد اقتصادی، ضعف اجتماعی، و تعصب مذهبی و ایدئولوژیک استفاده کنند.
ایالات متحده باید تهران و ریاض را تشویق کند تا اختلافات خود را حل و فصل کنند، نه آنگه اقدامات تهاجمی عربستان را تسهیل کند. در غیر این صورت، منطقه بی درنگ در یک بحران بزرگتر درگیر خواهد شد.
شلیک موشک حوثیها به سوی ریاض بی شک حادثه گذرایی محسوب نمی شود؛ این اتفاق تحولی چشم گیر در منطقه ایجاد کرده است که به برگزاری نشستی فوق العاده در قاهره منتهی شد؛ نشستی که وزرای 6 کشور عربی در آن غایب بودند و این امر دلیلی برای شکاف موجود در بین دولتهای عربی است.