یادم می آید در 17 خرداد 86 ، جامعه ی سیاسی و
رسانه ای خسته بود از جیغ های بنفش و فحاشی های یک زن حامی سرسخت دولت، ناخرسند بود و آزار می دید؛ آن روز
با یادآوری حکایت شیرین سعدی علیه الرحمه
در گلستان از "ناخوش آوازی" گفتم که قران می خواند"... صاحبدل بر او
گفت: گر تو قرآن بدین نمط خوانی، ببری رونق مسلمانی!
نگارنده البته "نقد" هر نوع تفکر را نیاز مهم جامعه دانسته و
نوشت: هر تاریخی نقدپذیر است، تا نقد نشود، در مرداب سکون خود راکد
میماند و گندیده میشود. نقد شدن، نشانه زنده بودن است. پدیدهای که نقد
نشود دیگر از فعالیت و نفوذ بازمانده است، اما آن گاه که حرمت و ادب در
برخورد با بزرگان و حتی خطا کنندگان زیر چکمههای تحجر له شود و از دایره
نقد فراتر رفته و نفی را در بر گیرد، دفاع از شخصیت این بزرگان، وظیفه هر
فرد با هر تفکر سیاسی است.
فاطمه رجبی همسر الهام و سخنگوی دولت
نهم، گمنام نویسنده بود که در
دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد در دولت نهم، به مدد تندخویی، هتاکی و فحاشی
های کم نظیرش و ادعاهای سخیف و بی سندش در عالم سیاست و البته ابوالمشاغلی شوهرش، شهره ی شهر شد و
تا می توانست به منتقدان دولت تاخت! آنان را شاه و دزد و کثیف و ضد انقلاب و
حرامی و مال اندوز و.... خواند و رییس دولت نهم را به عرش برد، احمدی نژاد را "پاکترین، مقتدرترین اما مظلومترین رئیسجمهور" خواند و نام
"معجزه ی هزاره
سوم" بر او نهاد!
.... و چنین بود که همه ی منتقدان دولت (از کوچکترین ها تا بزرگان و استوانه ها، بن پارهها و شالودههای انقلاب و نظام مانند آیت الله هاشمی) متهم شدند به انواع اتهامات؛ هر
شخصیت و رسانه ای، کوچکترین نقدی نثار دولت می کرد؛ سر و کله ی او با ماشین
"هتاکی و
فحش سازی هایش" پیدا می شد! اتهامات منتقدان دولت به زعم همسر الهام، "ضدیت
با
آرمان های انقلاب، ولایت فقیه ، امام، رهبری و..." بود و شاید کمتر کسی بود
که توانست سرسلامت از "زیر تیغ و تهمت و فحش و ناسزای" سرکار خانم بیرون
آورد!
گذشت! دولت دهم سرکار آمد, باز هم به ریاست معجزه ی هزاره سوم! معجزه ای که
به مدد گستاخی ها و تندخویی های همسر الهام و با پنهان شدن در پس الفاظ
انقلابی، دیگر آن احمدی نژاد سابق نبود، رییس جمهوری که متکی به مجموعه ای
از خصیصه های
خاص، عدالت محور، مردمدارانه و ولایت یذیری بود، اینک، غرور و توهم محبوبیت و "باد بزرگی و پیروزی بر غبغب هایش" رهایش نمی کرد، خود را مبرا از خطا و اشتباه می دانست،
کوچکترین نقد و توصیه ای را در نطفه خفه می کرد و دیگر حتی، وعده هایش را
هم به یاد نمی آورد، وعده هایی که شاید اصلی ترین عامل تعداد آرای
انتخاباتی وی بود.
اینک اما، احمدی نژاد سابقه ی تمرد چند روزه از حکم حکومتی در ماجرای معاون اولی
مشایی را دارد؛ او سابقه ی 11 روز قهر به خاطر "مخالفت رهبری در ماجرای عزل
وزیر اطلاعات" را دارد؛ احمدی نژاد اینک اطرافیانی دارد که خود، همواره قول و
وعده ی "محو" آنان را می داد. افرادی که هم دارای پرونده های متعدد مالی
هستند و هم عضوی از جریانی هستند که امروز "انحرافی" و "بنی صدری" خوانده می شوند!
راست آنست که همسرالهام "به خودی خود" نه کسی است و نه چیزی در چنته دارد،
اما برای اینکه بدانیم, چه شد که روزگارمان این شد" خوب است مطلع باشیم
"شرایط امروز"، حاصل زحمات شبانه روزی و توهمات
کودکانه و بی ریشه ی کسانی است" که سرمست قدرت و شهرت بادآورده، جولان می
دادند و این و آن را بدون ارائه مدرک و سندی، متهم می کردند و خود در مقام
قضاوت، حکمی سنگین و غیرعادلانه می دادند... آنانی که اولی ترین اصول
انسانی و اسلامی را
لگدمال کردند به بهانه های مختلف، "حفظ قدرت" را بر "حفاظت از اصول دینی و ملی" ترجیح دادند و نتیجه، شد آنچه شد!
گو آنکه گذشته و عملکرد نداشته او و بسیاری از همفکران معدودش که امروزه بی
محابا
پایههای نظام را مورد یورش قرار می دهند، گویاتر از آن است که بتوان
پذیرفت
بندبازیهای او به قصد "اصلاح امور" و "حفظ انقلاب" بود که اگر بود؛ امروز
باید همسر الهام را مقابل جریان انحرافی و راس آن می دیدیم.. (البته
حقیقتاً از رییسی که خود در مقابل 60 میلیون ایرانی، رواج تهمت و بی اخلاقی
می کند، وجود حامی سرسختی چون "همسر الهام" نه اتفاقی جعلی و بی پشتوانه
که عین صحت و حقیقت است.)
اما سئوال این است، امروز که بالاترین مقام اجرایی کشور، راست راست می
چرخد و از "جریان انحرافی" حمایت می کند، با حکم رهبری مخالفت می کند، قهر می
کند و .... چرا خبری از آن جیغ ها و تندخویی ها نیست؛ آن داد و فریادها
نیست؛ از
ایستادن مقابل ضد ولایت ها و انحرافیون خبری نیست، از خیلی چیزهای دیگر
خبری نیست...
گویی همسر الهام و رفقایش با آن سطح از درک اولیات سیاسی، فهمیده اند که
حضور در عرصه سیاست، نیازمند "توهمات و تحلیل
سازی ها یک شبه" نیست که به عقبه ای سنگین علمی محتاج است! احتمال دیگری
برای عاقبت ناگوار این جماعت و حامیانش نیز است, شاید او خود را به
خاطر تحلیل های خلق الساعه اش در کتاب "معجزه هزاره سوم" مورد لعن
قرار می دهد؟ همان معجزه ای که باعث تیره شدن روابطش با پدرش نیز شد و پدر
نیز "ناخرسند از رفتار او" از دنیا رفت...
بله! از خانم فاطمه رجبی (همسر الهام) ، آن "شیرزن جبهه حامیان دولت" که از
قضا مدعی "اندیشه" نیز بود، خبری نیست!
*
مصطفی فقیهیمدیرمسئول و سردبیر
مهران مدیری قراره در سریال جدیدش از ایشون استفاده بکنه آخه ذاتا ایشون دارای طنز هستن ...
ان شاءالله
اونهم ملتی نجیب مثل ایرانیها که همیشه برای حفظ نظام همه کار کردند....
البته چنین افرادی در جامعه هنوز وجود دارند فقط ایشان نبود که با سرعت تمام ازیک جریان دفاع کردند و حالا با همان سرعت علیه همان جریان سخن پراکنی می کنند ما در جامعه خود هنوز را ه زیادی داریم تا ادبیات سیاسی را یاد بگیریم بعضی ها به محض اینکه یک تریبون تصاحب کردند سریع شروع به اظهار نظرات خود کرده بدون اینکه توجه کنند کجای قافله سیاست قرار دارند
مملکت داری به زیاده حرف زدن نیست به درست عمل کردن است
حتی اگه از تمام ملت ایران تک به تک حلالیت بخواهید بازم جایگاهی بهتر از دوزخ نصیب شما نمیشود به خاطر آنهمه دروغ و تهمت و افترا و نشان دادن راه گمراهی یه مردم به جای راه خدا /
اگه عذاب و جهنم برای شما نباشه پس برای چه کسی خواهد بود آق پدر و لعنت عیال الله و آنهمه گناه هر کسی را وادار به خود کشی میکند و راهی جهنم/ الا آنهایی را که 800 متر مربع رو داشته باشن شما موجب انحراف شدید و ولایت از حرافی شما آسیب دید
پیش از شما
به سان شما
بی شمارها
با تار عنکبوت
نوشتند روی باد
کین دولت خجسته ی جاوید زنده باد
نام خانوادگی پدر : دوانی
نام خانوادگی همسر : الهام
ببخشید بالاخره کدوم نام خانوادگی درسته ؟؟!!
هزاران بار خدا را شکر که زودتر از انچه فکرش را می کردم چهره واقعی بعضی ها رو شد و نتایج آن دفاع ها و آن حمایت های کور کورانه از معجزه قرن و برعکس حملات ناجوانمردانه به طرف مقابل و یاران قدیم امتحان پس داده گریبان سینه چاکان خداشناس معجزه قرن را گرفت
در مورد سوالت هم بايد بگم - اينها گستاخ تر از اين هستند که کتاب بنويسند و معجزه هزاره چهارم بهش نگن . چون شهامت عذر خواهي از مردم رو ندارند و پول و قدرت بهشون مزه کرده و قربونت برم شهوت مقام خيلي بده خيلي بد .
به نظر بنده ، مردم فهیم ما خیلی ها را نمی شناسند!
چه رسد به این که تحت تاثیر حرف ها و دیدگاه های
ضعیف آنان قرار گیرند و یا به هتاکی ها و حرمت شکنی هاشان اعتنایی کنند ، گر چه بی تردید احساسات مردم جریحه دار می شود از این که ببینند افرادی بی ریشه و بدون دارا بودن عقبه ای روشن و بدون شناخت از تعالیم عالیه اسلام و در تقابل آشکار با ارزش های انقلاب و آرمان های امام راحل ، اجازه یابند این گونه رفتار نمایند.
یادمان نمی رود آن پیر سفرکرده ، در اوج خفقان ستمشاهی که بی هیچ واهمه ای بر آن نظام فاسد
می تاخت ، طاغوت زمان را " آقای شاه " خطاب می کرد و پس از به بار نشستن قیام خدایی و مردمی اش هم
از پهلوی ها با واژه های " آن پدر و پسر " یاد می کرد و هیچگاه زبان به ناسزا نمی آلود .
آری هموطنان عزیزم که هر یک نظری مطرح کرده اید و همگی محترم است ؛ اما بنده عرض می کنم آنگاه که در برابر دیدگان حیرت زده میلیون ها نفر مردم این جامعه اسلامی و در مناظره ی انتخاباتی ، اخلاق آن گونه به مسلخ برده شد ، دیگر " فاطمه رجبی " ها کیانند؟
واقعا چرا ما حد اعتدال را رعایت نمی کنیم؟؟؟؟
چرا ما باید دکتر را تا مالک اشتر علی بالا ببریم که حال بخواهیم او را بنی صدر2 بنمامیم؟؟
به شرفم قسم بعضی از مردمان ما از کوفی جماعت بدتر و جفا کارترند .
گاهی با خود فکر میکنم ما شدیم مهره های شطرنج دشمن که با دست خودمان خود را با چند حرکت دیگر مات میکنیم.......
باید خدا را شاکر باشیم که کله پوکان و خشک مغزانی مانند اوو امثال ایشان مانند شریعتمداری ها و رسائی ها در جامعه در حد انگشت شمارند در غیر این صورت ، زندگی به جهنمی تبدیل می شد که بقول قرآن مجید حماله الحطب ( هیزم جمع کن) آن یعنی همین گروه، آرامش را از ابناء البشر می ربودند .
او ديگر آماده پريدن است.
گنجشک پر ! کلاغ پر
کلاغ باغ بالا پر !
البته ادامه بده بچه ای یه وقت بهونه می گیری
خوب .... احمدی نژاد تو امثال و تو خاتمی..... رو می ارزه لاقل غیرت داره ه ه ه که شما اصلا" بویی از غیرت و مردانگی نبردین
البته همچین " اسراری " هم نبود ! دروغگویی آقای احمدی نژاد " اظهر من الشمس " بود البته برای " اولوالابصار " ( صاحبان بصیرت ) ولی افسوس که اصولگرایان " اکثر هم لا یعلمون " !!!