حجت الاسلام والمسلمین مصطفی پورمحمدی با بیان اینكه « زود است بگوییم جریان انحرافی، از بیرون هدایت میشود » ،گفت : این نوعی فرافكنی است. من اساساً در كل با این نوع نگاههای فرافكنانه موافق نیستم.
اهم اظهارات وی در گفتوگو با نشریه حزب موتلفه چنین است:
*من به دشمن خیلی حساس هستم. من در زمره افرادی
در كشور هستم كه به شكل حرفهای در باره دشمن كار كردهام و جزو مدیران
ارشد كشور هستم كه در مبارزه با دشمن، تجربیات طولانیمدت دارم . شاید
بتوانم بگویم كه در این زمینه از دیگران كارشناستر هستم. خیلیها در یك
فضای كلی و تصویر و شبحی از دشمن حرف میزنند، ولی من با دشمن جنگیده و
مبارزه كرده و سالها پنجه در پنجه دشمن داشتهام و كارهای ریز او را
میشناسم كه چگونه حمله میكند، چگونه پاتك میزند، چگونه دور میزند، از
چه عوامل و ابزاری به چه شكل استفاده میكند، چگونه ما را زمینگیر میكند،
چگونه برای ما جریان انحرافی درست میكند و جنگ و گریزهایی كه در این
دوران طولانی و در شرایط سختی چون جنگ تا فضای دوم خرداد با دشمن
داشتهایم.
*با تمام اینها من دشمن را اینقدر بزرگ نمیبینم. بعضی اوقات احساس میكنم داریم دشمن را خیلی قدرتمند طراحی میكنیم و هر اتفاقی كه پیش میآید، دست دشمن است، این بزرگ كردن دشمن است كه واقعبینانه هم نیست.
* من از روی مصلحتاندیشی نمیگویم كه باید دشمن
را كوچك دید، بلكه دارم واقعبینانه صحبت میكنم. من روی دشمن بسیار جدی و
حساس هستم و در هر موضعی سرانگشتان او را میبینم و تعقیب میكنم، اما هر
اتفاقی را هم كه در كشور میافتد، به دشمن نسبت نمیدهم، چون از تحلیل
واقعی وقایع دور میمانیم و برای اینكه زود سرمنشاء قضایا را نشان بدهیم،
میگوییم كار دشمن است، درحالی كه این ضعف تحلیل و ضعف شناخت حوادث و
ارزیابی ماست.
*انحرافاتی كه در تاریخ اسلام پیش آمد، از خارج
بر او تحمیل شد؟ آیا در كل تاریخ اسلام میتوانیم انحرافاتی به بزرگی
انحرافات صدر اسلام را رقم بزنیم و بشناسیم؟ از مقابلههایی كه با
پیامبر(ص) شد مقابلههای سختتری را میتوانیم ببینیم؟ اما ریشه همه این
انحرافات در درون امت اسلامی بود، نه خارج از آن.
* گاهی اوقات در اثر بیتوجهی به جریانات اجتماعی
خود، بهمحض اینكه انحرافی را میبینیم میگوییم مگر میشود پنج نفر
بنشینند و اینطور نقشه بكشند؟ خیر، این حتماً دست خارجی در كار است،
درحالی كه اینطور نیست. اینطور نیست كه دشمن در ایجاد این انحرافات خیلی
قَدَر و قوی باشد. دشمن فقط خوب بلد است بهرهبرداری كند و ابزارهایش برای
این كار آمادهاند. عواملش را بسیج میكند تا در فرصتهای مناسب بیاید و
محصولش را بردارد. هنر ما باید این باشد كه این فرصتها را از دشمن بگیریم.
عوامل او را دقیقاً رصد كنیم و اجازه تركتازی به آنها ندهیم، اجازه اتصال
به نقاط رخنه و آسیب ندهیم.
* همه چیز را نمیشود به تحریم و فشار دشمن نسبت
داد. نخیر! بد عمل كردن و بد تصمیم گرفتنهای ما هم هست، اما آیا فقط تحریم
و بد عمل كردن و بد تصمیم گرفتن است كه در ایجاد این معضلات تأثیر دارند؟
خیر! جریان انحرافی هم هست. دخل و تصرفهای مفسدانه جریان انحرافی هم هست.
وقتی خیلی جنجال در باره این جریان راه میافتد، به ما پوزخند میزند كه ما
اینقدر خرابكاری بلد نبودیم راه بیندازیم و راست هم میگوید. جریان
انحرافی عددی نیست كه اینقدر بزرگش میكنیم. من اصلاً این بزرگنماییها را
قبول ندارم. من میخواهم در یك فضای واقعی و واقعبینانه حرف بزنم. عدهای
از بزرگان ما میگویند جریان انحرافی از صدر اسلام تا كنون به این شكل
سابقه نداشته! بزرگترین خطری است كه نظام اسلامی را تهدید میكند! من فكر
نمیكنم جریان انحرافی اینقدر توان داشته باشد. شاید در اثر ضعفهای ماست
كه اثرگذاری جریان انحرافی میتواند زیاد باشد.
* شاید خیلی از دوستان از این تحلیل من خوششان
نیاید، ولی من فكر میكنم باید خیلی دقیقتر و جامعتر به موضوع نگاه كرد،
یعنی پنجتا آدم ضعیف میتوانند بنشینند و در انقلاب، انحراف ایجاد كنند؟
میتوانند مبانی انقلاب را سست كنند؟ میتوانند پایههای تفكر عمیق ولایی
ما را كه در طول تاریخ شكل گرفته متزلزل كنند؟ شاید ایدهها، خواستها،
تمایلات و توهماتی برای خودشان دارند، اما ما بر كوره آنها ندمیم و بیهوده
بزرگشان نكنیم. بیتوجه نباشیم و غفلت نكنیم، اما بیتوجهیها و
خوشبینیها و غفلتهای خودمان را هم ببینیم.
اين جريان تا همين الان هم ضربات جبران ناپذيري به نظام زده است
فعلاً كه همين 4 يا 5 ضعيف جنابعالي را از وزارت انداختن شما هم هيچ كاري نتونستين انجام بدين