پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : مسیح مهاجری در سرمقاله روزنامه جمهوری اسلامی نوشت:
در دو دهه گذشته در حالی که مداحان اصیل و سنتی تا حدود زیادی از صحنه کنار گذاشته شده بودند، مداحان عامیانهخوان با مضامین خارج از متنهای تاریخی و مقاتل و با سبکهای کوچه بازاری و دون شان اهلبیت و دین و مذهب، صحنهگردان هیاتها و محافل عزاداری شدند.
این، انحراف شدیدی بود که در همان زمان با هشدارهای بعضی بزرگان و مراجع و مطبوعات مواجه شد ولی چون عزم جزمی برای برخورد با آن وجود نداشت، متاسفانه گسترش پیدا کرد و در بخشی از جامعه به یک فرهنگ تبدیل شد.
از این بدتر، ورود عدهای از مداحان به دعواهای سیاسی روز بود که به اعتبار و قداست عزاداریها ضربه سنگینی وارد کرد. اینکه بعضی افراد میگویند مداحان یا منبریها نباید وارد سیاست شوند، حرف درستی نیست. سیاست، بخشی از عزاداری است و اصولاً عزاداری اهلبیت، فلسفه سیاسی دارد.
اینکه امام خمینی بارها میفرمودند: «روضه سیدالشهدا برای حفظ مکتب سیدالشهدا است» به این معناست که چون قیام امام حسین علیهالسلام برای مقابله با حاکم ظالم و حاکم ساختن افراد صالح بر جامعه بود، همین هدف باید به عنوان مکتب سیدالشهدا دنبال شود. این، یعنی سیاست. ولی روشن است که سیاست با «سیاستبازی» تفاوت دارد. ورود به دعواهای سیاسی از مصادیق بارز «سیاستبازی» است و درست در نقطه مقابل سیاست قرار دارد. آفتی که به سراغ عزاداریها آمده، آفت «سیاستبازی» است. اینکه کسی با استفاده از نام امام حسین علیهالسلام افراد موردنظر خود را بکوبد و با سوءاستفاده از قداست مجالس عزاداری اهلبیت، اهداف باندی و جناحی خود را دنبال کند، نوعی پائین آوردن شان صاحبان عزا که اهلبیت علیهمالسلام هستند تا سطح یک باند وگروه و جناح قدرتطلب است. این کار به جای آنکه خدمتی به امام حسین واهلبیت و مکتب سیدالشهدا باشد، ضربه زدن به اعتقادات مردم است.
از این هردو بدتر، مطرح کردن این قبیل مداحان و کارهای سخیف آنان از طریق رسانه ملی است، کاری که در دهه محرم امسال متاسفانه از شبکههای مختلف این رسانه به وفور شاهد آن بودیم. اینکه یک مداح یا منبری، در یک جمع چنددهنفره یا چندصدنفره حرفی بزند یا شعری بخواند که محتوای درستی ندارد یا در سبک، تقلید از آهنگهای وارداتی مبتذل است و یا جانب یک جناح و باند و گروه سیاسی را گرفتن است، در عین حال که مایه تاسف است ولی فقط به حساب خود گوینده وخواننده گذاشته میشود، اما همین مطالب اگر از رسانه ملی پخش شود علاوه بر آنکه در سطح وسیعی بدآموزی دارد، به حساب نظام جمهوری اسلامی و دین و مذهب گذاشته میشود و روشن است که چه خسران بزرگی از رهگذر این کار متوجه اعتقاد مردم به مکتب و خود عزاداری خواهد شد. پخش مداحیهای عامیانه و مالامال از خرافات و بدعتهای بعضی مداحان از رسانه ملی صرفاً به خاطر اینکه آنان با یک گرایش خاص سیاسی همراهی میکنند، با هیچ منطقی قابل قبول نیست. اشکال فقط این نیست که این کار به اعتبار رسانه ملی لطمه میزند بلکه اشکال بالاتر اینست که این خرافات و بدعتها در میان بخش وسیعی از مردم که قدرت کافی برای تشخیص سره از ناسره را ندارند به باور تبدیل میشود و چیزی که به باور تبدیل شد، پاک کردن آن از ذهن کار بسیار دشواری است وگاهی اصولاً عملی نیست.
بر آن نیستیم که بگوئیم آنچه از رسانه ملی در حوزه عزاداریها دیدهایم عیب ونقص است، این رسانه قطعاً نقاط قوتی هم در همین حوزه مثل سایر حوزهها دارد. برای نمونه، انتخاب عزاداریهای پرجمعیت با سینهزنیهای منظم و نوحههای فاخر و دور از عوامگرائی وخرافات، از نقاط قوت رسانه ملی است که موجب گسترش این فرهنگ و تاثیرگذاری آن در جامعه میشود. سخن ما اینست که دستاندرکاران رسانه ملی این نقطه قوت را با پخش مداحیهای عامیانه وتوام با خرافات و دروغ، ضایع نکند. این، یک نگرانی کاملاً واقعی است که این قبیل عزاداریهای خارج از چارچوبهای معارف دینی نفوذ بیشتری در عوام دارد و اقدامات خوب را تحتالشعاع قرار میدهد. این ضایعه هنگامی بیشتر میشود که علاوه بر مطالب سخیف و نادرست، اغراض سیاسی وگروهی و جناحی نیز چاشنی عزاداریها و مداحیها شوند و رسانه ملی نیز آنها را پخش کند، اقدامی که متاسفانه در حال افزایش است. از اینها بدتر، پخش مطالب خلاف در زمینه اعتقادات به ویژه اعتقاد به وجود مقدس امام زمان علیهالسلام است که در قالب سخنرانی مذهبی یا مداحیها از رسانه ملی پخش میشوند. درباره این قبیل موضوعات، فقط صاحبنظران سطح بالای دینی میتوانند نظر بدهند و سپردن تریبون رسانه ملی به افراد کممایه غیر از دامن زدن به انحرافات فکری نتیجه دیگری ندارد.