علت این امر را از مدیر کل امور اداری آموزش و پرورش جویا شدیم و او هم توضیحاتی را ارائه کرد.
اما انتشار این خبر، واکنش فرهنگیان و غیرفرهنگیان را در پی داشت.
عده ای معتقدند معلم ها نباید از سایر کارمندان مستثنی باشند و این بخشنامه
به خوبی برای آن ها هم صادر شده و خود فرهنگیان اعتقاد دارند بالا رفتن
سطح علمی آن ها به نفع دانش آموزان و آینده کشور است و باید امتیازات ویژه
ای برای این امر قائل شد.
یکی از مخالفان این بخشنامه که از آن بسیار عصبانی است و حتی ضدحقوق
بشری می داند می گوید که با صدور این بخشنامه یاد دوره ساسانیان می افتد!
دیگری می گوید: بیچاره معلم ها...درست که دانشگاههای پول بیار مدرک
ببر زیاد شد و هر بیسوادی رفت شد ارشد و دکتری درسته آموزش پرورش پول نداره
حقوق واقعی ارشد دکتراهاش رو بده اما دلم به حال اونهایی میسوزه که تو این
سیستم ناکارآمد با دنیایی سواد دارن زجر می کشن و فکرش رو بکنید طرف معلمه
دانشجوی دکتری باشه و بخواد خدمت کنه در همین سیستم با همه ی این سختی ها
بعد این خبر رو میشنوه و چه حالی بهش دست میده یا باید بره و خودش رو راحت
کنه یا باید بمونه و زجر بکشه در بین همکاران بی فرهنگیش
کاربر دیگری به متعهدین خدمت اشاره می کند و می گوید: مشکل اصلی
متعهدین خدمت هستند که مدارکشان دست خودشان نیست و اصلا نمی توانند در
دانشگاه ثبت نام کنند چه برسد به اینکه مدارکشان اعمال شود. آقا ما می
خواهیم برای دل خودمان درس بخوانیم. سر کار هم کامل می آییم .به شما چه
ارتباطی دارد که ما در ساعات شخصی خود چه می کنیم. این بخشنامه وارد حوزه
خصوصی زندگی متعهدین خدمت شده و می گوید شما حتی برای دل خودتان هم نمی
توانید درس بخوانید.
که البته این نظر واکنش یک کاربر دیگر را در پی دارد. او در جواب
این نظر که بحث متعهدین خدمت را پیش کشیده می گوید: شما اون روزی که پول
گرفتی و رفتی دانشگاه درس خوندی یه برگه ای رو نخونده امضا کردی، حالا
میخوای بزنی زیرش اون روزی که پول میگرفتی و سربازی نرفته کارمند شدی و
سابقه برات رد شد واسه دلت نبود؟؟
مخالف دیگری معتقد است که انگیزه دانش اندوزی با این بخشنامه گرفته
شده است. او می نویسد: به نظر می رسد این طرح نه اینکه تعلیم و تعلم
فرهنگیان و ...را تخصصی نمی کند بلکه انگیزه فراگیری دانش را نیز در بین
انان از بین می برد. شاید به گزاف نباشد اگر ادعا شود که طراح این طرح یا
از محیط اموزش کاملا به دور بوده و یا این که فهم درستی از فضای اموزشی
نداشته؛ زیرا دانش دیگر ولو غیر مرتبط با فضای کاری بیشتر اوقات ایجاد بستر
در راستای بهینه سازی می نماید و یا به عبارت دیگر علم به علوم مختلف
کدهایی را به دست می دهد که در سایه ان، ان علم مورد نظر و یا ان دانش جوی
مورد نظر ارتقا پیدا می کنند و ما می دانیم که ارزش هر تخصص به مسندات علمی
ان، ارزش گذاری می شود.
کاربر دیگری که فرهنگی هم هست خودش را با یک کارمند بانک که نیازی
به دانش اندوزی ندارد مقایسه می کند و می گوید: عزیز من معلم کارمند بانک
نیست که فقط با آشنایی یک نرم افزار حسابداری کارش را انجام دهد و نیازی هم
به ادامه تحصیل نداشته باشد معلم نیاز دارد که هر از چندگاهی علمش را به
روز کند آن هم در دانشگاه نه بصورت ضمن خدمت, سازمان مدیریت متاسفانه در
این بخشنامه اصلا به این موضوع توجه نکرده است نه تنها به معلم باید اجازه
تحصیل بدهند بلکه باید این اجازه را هم داشته باشند تا در صورت داشتن شرایط
لازم عضو هیئت های علمی دانشگاهها هم شوند متاسفانه در حال حاضر اگر یک
فرهنگی مدرک دکترا و شرایط دیگر را هم داشته باشد اجازه خروج از آموزش و
پرورش به او داده نمی شود و در صورت خروج سوابقش از بین می رود. واقعا هیچ
انگیزه ای برای پیشرفت و ترقی برای معلمان وجود ندارد.
کامنت دیگری مشابه همین نظر را دارد: با سلام و درود فراوان قوانینِ
مربوط به ارتباط و شرایط ادامه تحصیل با توجه به نیاز آموزش و پرورش ،
قبول ؛ سوال ِ من ِ معلم اینست ؛ اصولا چرا بیش از یک مدرک نباید ارتقا
پیدا کنم ؟ آیا واقعا دولت از مقدار بسیار ناچیزی به به حقوق کارمندانش می
افزاید ،عاجز است ؟ آیا بی انگیزگی معلمان و تباهیِ نسل آینده این قدر کم
ارزش است ؟ من در کارخانه ی عروسک سازی کار نمی کنم که با یک مواد خاصی فقط
سر و کارداشته باشم که در صورت نیاز با یک دوره ی ضمن خدمت بتوانم با مواد
و تکنولوژی جدید کار کنم ؛ من مهندس ِ انسان هستم ؛ انسانی که هر آن در
حال تغییر و تحول است و هر چه حرفه ای تَر باشم باز هم جای تعالی دارد
افسوس...
فرد دیگری می گوید اگر می دانست یک روز این طور تصمیم گیری می شود،
هرگز پایش را در آموزش و پرورش نمی گذاشت. او می نویسد: بنده با این خیال
وارد آموزش و پرورش شدم که شرایط ادامه تحصیل و ارتقای علمی برای معلمان
آزاد بود. شاید اگر از این بخش نامه قبلا اطلاع داشتم هرگز پایم به آموزش و
پرورش باز نمی شد. بنده آلان در حال تحصیل در مقطع دکترای دانشگاه دولتی
هستم. حداقل می توانستند برای سال آینده بخش نامه را زمینه سازی و اجرا
کنند. وگرنه باید در مورد افرادی که به تازگی یا قبلا تحصیلات خود را تمام
کرده و مدرکشان اعمال شده هم اجرا گردد. گرچه قلبا این امر را نمی پسندم.
با توجه به سابقه و سن و سالی که دارم منتظر جای دیگر هم نیستم که بخواهم
از آموزش و پرورش خارج شوم. ضمنا اضافه حقوقی هم که بابت ارتقای مدرک به
معلمان داده می شود بسیار ناچیز است و بنده به عشق یادگیری، تحصیل می کنم.
اما در هر حال نسبت به این بخشنامه اعتراض دارم.
این بخشنامه البته موافقانی هم دارد. یکی از این موافقان می نویسد:
اتفاقا بهترين تصميم آموزش و پرورش در طول تاريخش همين تصميم است. بايدهم
فرهنگيان محترم ناراضي باشند اما غير فرهنگيان بسيار راضي اند. ماها از سن
18 سالگي آمديم دانشگاه و بدون هيچ پشتوانه اي تا دكترا درس خونديم و
بيكاريم اما فرهنگيان عزيز كه كار و درآمد هم دارند بي دغدغه تا 40 سالگي
دكترا هم ميگيرند و اگر دلشان خواست فرهنگي مي ماندند يا براحتي با حداقل
20 سال سابقه و زندگي كه ساخته اند استعفا مي دهند و رقبل ماها در استخدام
هيئت علمي مي شوند و بسياري مواقع بجاي ما هيئت علمي هم مي شوند. بقيه
وزارت خانه ها هم بايد يادبگيرند از آموزش و پرورش. يا كار يا ادامه تحصيل.
تازه فرهنگيان محترم قانون مرخصي بدون حقوق را كه همزمان با تحصيل بايد
اجرا مي شد با لطايف الحيلي ناديده ميگرفتند.
یکی دیگر از موافقان هم می گوید: من هم با نظر شما موافقم. فرهنگیا
با خیال راحت در این شرایط که دانشجو دکترا و فوق لیسانس بهترین دانشگاه ها
بیکار هستند به شغلشون ادامه میدن و زندگیشون رو میسازن و بعد با خیال
راحت میرن در دانشگاه آزاد اون هم در رشته های بدون کنکور ادامه تحصیل میدن
و بعد میان جای همین جوان های با استعداد که حقشون خورده میشه رو میگرن.
امید وارم این قانون در تمام ادوار دولتی محکم اجرا بشه.
جالب این که در بین نظرات، نظر فرهنگیانی که موافق این طرح هستند هم
به چشم می خورد. یکی از این موافقان می نویسد: من به عنوان یک فرهنگی
کاملا موافق طرح هستم.چون ادامه تحصیل بیشتر از یک مقطع هیچ تاثیری بر نحوه
ی تدریس ندارد.
فرد دیگری که موافق این بخشنامه است به این که معلم ها
اگر درس بخوانند تمرکزشان را از تدریس برمی دارند اشاره می کند و می گوید:
خیلی کار خوبیه. والله معلما همشون دانشجوی ارشد و دکتری شدن و عوض اینکه
تمرکزشونو بذارن روی رشد علمی بچه ها دائم دنبال پیچوندن کلاسها واسه درس
خوندن خودشونن. معلم دختر من پارسال سوالای امتحان رو میداد دبیر دیگه ای
طرح کنه چون خودش درس داشت و سر جلسات امتحانم حاضر نمیشد. بچه های ما هیچی
از زیست شناسیشون نفهمیدن چون خانم دانشجوی ارشد بود.
یک مخاطب موافق دیگر می نویسد: در این شرایط کنونی ایران خیلی هم
خوب هست. فرهنگیا با خیال راحت در این شرایط که دانشجو دکترا و فوق لیسانس
بهترین دانشگاه ها بیکار هستند به شغلشون ادامه میدن و زندگیشون رو میسازن و
بعد با خیال راحت میرن در دانشگاه آزاد اون هم در رشته های بدون کنکور
ادامه تحصیل میدن و بعد میان جای همین جوان های با استعداد که حقشون خورده
میشه رو میگرن. امیدوارم این قانون در تمام ادوار دولتی محکم اجرا بشه.
با توجه به این که این بخشنامه برای همه دستگاه های اجرایی لازم
الاجراست، بعید به نظر می رسد که فرهنگیان از این قاعده مستثنی شوند. این
که ادامه تحصیل فرهنگیان در افزایش کیفیت تدریس آن ها موثر است یا از آن
طرف، موجب می شود که تمرکزشان را از تدریس بردارند و به درس خواندن اختصاص
دهند، چیزیست که کارشناسان و تصمیم گیران حوزه آموزش باید به آن پاسخ دهند.
متاسفم برای خودم که باید همچین کسانی باید برای آینده کاری من تصمیم بگیرند
متاسفم برای خودم که چاره ای جز گذاشتن کامنت در سایت شما ندارم چون حتی حاضر نیستید نظرات را روی سایت بگذارید
حداقل این را از سال 95 اجراکنند
بقیه ادارتهم کارکنانشان درخصوص ادانه تحصیل وارتقا سطح دانش به مشکل خوردند
واین مصداق بارز جلوگیری از پیشرفت است