هر جشنواره و همایش و نمایشگاهی که برگزار میشود؛ برچسب بینالمللی را بر پیشانی خود دارد. این تب واگیر در مراسمهای داخلی کشور تا آنجا پیش رفته که حتی جشنوارهها؛ همایشها و نمایشگاههایی که هیچ اثری را در هیچیک از بخشهای خود نیز ندارند باز بینالمللی خوانده میشوند. مشخص نیست آیا این برچسب؛ وسیلهایست برای گرفتن پول و بودجه یا پزی که وقتی ملی باشد؛ توخالی و پوچ از کار درمیآید.
به گزارش انتخاب؛ سینما هم پر است از این جشنوارههای بینالمللی. توماری که هر روز به تعداد آن افزوده میشود بیآنکه هیچیک تعاریف؛ ابعاد؛ ویژگیها و بسترهای بینالمللی بودن را دارا باشند. حتی به اذعان کارشناسان؛ جشنواره فیلم فجر هم بهعنوان مهمترین اتفاق سینمایی کشور؛ ظرفیتهای لازم برای بین المللی بودن را ندارد حال به این عنوان جشنوارهای اضافه کنید الی ماشاءالله جشنوارهی سینمایی. البته همین کارشناسان دو جشنواره فیلم کودک و مستند را مستثنا دانسته و معتقدند این دو جشنواره هم در تقویم جشنوارههای خارجی به ثبت رسیدهاند و هم اعتبار خاصی در محافل سینمایی جهانی کسب کردهاند.
جشنواره بینالمللی فیلم ویدیویی- یاس، جشنواره بینالمللی فیلم مقاومت، جشنواره بینالمللی فیلم پروین اعتصامی، جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه، جشنواره بینالمللی فیلم کودک و نوجوان؛ جشنواره بینالمللی فیلم مستند، جشنواره بینالمللی سینما و تئاتر دانشگاهی، جشنواره بینالمللی سینما حقیقت، جشنواره بینالمللی فیلم رویش، جشنواره بینالمللی فیلم شهر، جشنواره بینالمللی فیلم تلویزیونی، جشنواره بینالمللی فیلم انیمیشن، جشنواره بینالمللی فیلم نهال، جشنواره بینالمللی وارش، جشنواره بینالمللی فیلم فجر، جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران و....
ما در این گزارش و گزارشهای بعدی با موضوع "بینالمللی بودن چه حلاوتی دارد؟" با برخی دستاندرکاران سینما به گفتگو نشست تا از آنها بپرسد؛ چند درصد از جشنوارههای سینمایی کشور به درستی برچسب بینالمللی بودن بر پیشانی خود دارند و چرا این همه جشنواره اصرار دارند بینالمللی باشند؟!
ساداتیان: از استاندارد بینالمللی خبری نیست
جمال ساداتیان(تهیه کننده) میگوید: جشنواره بینالمللی استاندارد در دنیا تعریف دارد که ما خیلی از آن استانداردها دور هستیم. ما در برگزاری جشنوارههای داخلی و ملیمان نیز به لحاظ کیفی مشکل داریم چه رسد به جشنوارههای بینالمللی. جشنوارههای ما با نمونههای خارجی خود اصلا قابل مقایسه نیست. به صرف اینکه دو میهمان خارجی دعوت میکنیم یا چند فیلم خارجی در برنامهی جشنوارهها میگنجانیم؛ نمیتوانیم بگوئیم بینالمللی هستیم.
ساداتیان میگوید: در همه جای دنیا برای همین کلمه بینالمللی کلی برنامهریزی میشود. به صرف برگزاری یک جشنواره نمیگویند جشنواره بینالمللی برگزار کردهایم. در کشورهای اروپایی بیشتر جشنوارهها اتفاق محلی هستند که هم از نظم ظاهری بسیار زیادی برخوردارند و هو اعتبار قابل توجهی در کشور خود دارند. اعتبار آنها از بسیاری از جشنوارههای بینالمللی در کشور ما برگزار میشود هم بیشتر است.
علیخانی: جز فجر هیچ جشنوارهای را قبول ندارم
عبدالله علیخانی(تهیه کننده) هم میگوید: به هیچ جشنوارهای جز جشنواره فجر اعتقاد ندارم. ما اصل را رها کردهایم و به حاشیه چسبیدهایم. مد شده که چند نفر کنار هم جمع شوند و یک بودجهای معلوم نیست از کجا به دستشان میرسد؛ دست و پا میکنند و جشنوارهای راه میاندازند بعدهم برچسب بینالمللی به آن سنجاق میکنند.
علیخانی تاکید میکند: به صرف اینکه دوستانمان را بر سر سفرهای دعوت کنیم که پهن شده، حق نداریم نام بینالمللی را خرج کنیم. باید سینمایی وجود داشته باشد که بتواند چندین جشنوارهی بینالمللی برگزار کند. امروز درد ما این است که اصلا سینما نداریم و زیرساخت سینمای کشور ما بسیار آسیبپذیر است. بجای اینکه پولهای سرسامآور را خرج جشنوارههایی کنیم که فقط پز بینالمللی بودن دارد؛ بهتر است به زیربنای سینمای کشورمان فکر کنیم.
این تهیه کننده معتقد است: بجای اینکه روی جشنوارهها تمرکز کنیم باید به فکر سالنهای سینما باشیم. خجالت میکشیم در شهرستانها فیلمی را به تماشا بنشینیم. کافیست یکی از دوستان فکر کنند یکی از مثلا همان میهمانان بینالمللیشان بخواهد فیلمی را در یکی از شهرستانها تماشا کند. آیا همین دوستان میتوانند دست یک خارجی را بگیرند و به یکی از سالنهای سینما ببرند؟
علیخانی؛ جشنواره فیلم فجر را آئینهی تمام نمای سینمای ایران میداند و میگوید: جشنواره فیلم فجر میتواند وجاهت داشته باشد چون در آن میبینیم در طول یک سال در سینمای ایران چه اتفاقی افتاده و روند فیلمسازی در کشور به کجا میرود. دیگر نیازی نیست این همه جشنواره جوراجور داشته باشیم.
فرحبخش: ما ایدئولوژیکیم پس بینالمللی بیمعنا است
حسین فرحبخش(کارگردان و تهیه کننده) میگوید: ما کشور ایدئولوژیکی داریم و طبیعتا نمیتوانیم هر فیلم خارجی را بدون سانسور و بدون تطبیق با موازین اسلامی اکران کنیم. بنابراین مجبوریم فیلمهای سایر کشورها را سانسور کنیم و در جشنواره بینالمللیمان نمایش دهیم که عملا ممکن نیست. تصور کنید فیلمسازی را دعوت کنید و بخواهید فیلمش را با سانسور برای خودش پخش کنید. هیچ فیلمسازی علاقه ندارد فیلمش را به جشنوارهای بسپارد که سانسور شود. پس همین ابتدای راه به این مطلب میرسیم که کلمه بینالمللی بیمعناست.
او ادامه میدهد: عدهای سودجو که میخواهند پولهایی به جیب بزنند به همین خاطر یک کلمه بینالمللی؛ میتوانند به سفرهی پهنی دست یابند.
وی تاکید میکند: به جز جشنواره فیلم فجر، فیلم کودک و جشنواره ویدئویی؛ بقیه جشنوارهها بیخودند و هیچکدام به معنای واقعی کلمه پتانسیل اینکه بینالمللی باشد را ندارد.
فرحبخش میگوید: وقتی در کشور ما چیزی بنام سینما وجود ندارد؛ این جشنوارهها چه معنی دارد؟ مردم این روزها نمیروند فیلم تماشا کنند و این مسئله به فیلمسازان هم ربطی ندارد بلکه ارتباط مستقیم با دولتمردان دارد، زیرا اجازه نمیدهند فیلمساز فیلمی که دوست دارد را بسازد و حرف خودش را بزند.