arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۱۵۶۳۳۶
تاریخ انتشار: ۴۱ : ۱۵ - ۲۴ فروردين ۱۳۹۳

چرا برای تخریب «فرای» عکس امام و رهبری را بالا می برید؟

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :  در مطلب انتقادی سایت تابناک با عنوان «چرا برای تخریب فرای عکس امام و رهبری را بالا می برید؟» آمده است:حتی اگر موافقت رؤسای جمهور سابق با دفن فرای در اصفهان را به دلایل سیاسی نادیده بگیرید،بین آنهایی که این روزها با دفن وی موافقند، شخصیت هایی هستند که اگر بیش از معترضین،حق ادعای پیروی از خط امام را نداشته باشند،کمتر از آن ها چنین حقی ندارند.

در این یادداشت می خوانید: از درگذشت ریچارد فرای، ایران شناس شهیر آمریکایی در هفتم فروردین تاکنون، کمی بیش از دو هفته گذشته است، ولی وصیت وی برای دفن در اصفهان در حالی با سرنوشتی نامعلوم روبه رو شده که در آخرین تحولات در این مورد، جمع کوچک و چند ده نفره ای از اهالی اصفهان با در دست داشتن پلاکاردهایی با اشاره به وصیت امام(ره) و ضمن توهین به وی خواهان جلوگیری از اجرایی شدن وصیت فرای شده اند.

ریچارد فرای مانند بسیاری دیگر از غربی های مرتبط با ایران و یا شخصیت های بزرگ فرهنگی ایران با معمای هویت ساخته شده توسط جناح های سیاسی ایران روبه روست.

از سویی وی بزرگ ترین ایران شناس معاصر یا آخرین بازمانده نسل ایران شناسان بزرگ و یا یک ایران دوست واقعی نامیده می شود و از سوی دیگر، برخی او را پیش از مرگش «بزرگ ترین جاسوس زنده خاورمیانه» می نامند!

اگر برای روایت نخست مستنداتی چون تألیفات فرای، آشنایی وی به چندین زبان زنده و تأیید چند دولت و رئیس جمهور ایران و تشویق و تأیید وی در جشنواره خوارزمی یا به وسیله مسئولان دانشنامه جهان اسلام وجود دارد، برای جاسوس و خائن نامیدن وی جز اتهامات روزنامه ای و رسانه ای و البته تهدید خشن سوزاندن جسد و به بیابان انداختن آن وجود ندارد.

آن گونه که از وصیت داستان وار فرای برمی آید، وی از دهه ها پیش به دنبال دفن در ایران بوده و هر چند به خواست اولیه خود برای دفن در شیراز نرسیده، موفق شده تأیید و موافقت دو رئیس جمهور ایران، یعنی سید محمد خاتمی و محمود احمدی نژاد برای دفن در اصفهان را به دست آورد، ولی خود هم می دانسته که احتمالا این وصیتش با مشکلاتی همراه شود.

با وجود ارتباطات وسیع فرای با مقامات سیاسی ایران و حضور گسترده وی در مجامع فرهنگی، احتمالا هیچ نهاد امنیتی در این ارتباطات مشکلی نمی دیده است که در صدد قطع کردن آن ها بربیاید، ولی روایت جاسوس بودن وی حتی با کمترین مستندات ارائه شده، هوادارانی در میان فعالان ستادی و میانی سیاسی به دست آورده است.

در حالی که معدودی از نمایندگان کنونی و سابق اصفهان در مجلس با راهزن فرهنگی و جاسوس دانستن فرای مقامات دولتی را از دفن وی در اصفهان بر حذر می دارند، جمع کوچکی از مردم چند میلیونی اصفهان در روزهای تعطیل هفته گذشته با آسیب رساندن به محل احتمالی دفن فرای ـ که اکنون پوپ دیگر ایران شناس آمریکایی در آن دفن شده ـ خواستار آن هستند که اجازه دفن فرای در اصفهان داده نشود.

استکبارستیزی بخش مهمی از هویت مردم ایران در همه سال های اخیر بوده است و مبارزه آگاهانه با استعمار و عوامل جای تقدیر دارد، ولی با اینکه حق اعتراض در مسائل گوناگون کشور و ابراز عقیده در مورد مسائلی از این دست را نمی توان به هیچ بهانه ای انکار و نفی کرد، موارد متعددی از نقد به رفتار روزهای گذشته در اصفهان وجود دارد.

نخست آسان شدن ایراد اتهام جاسوسی به دیگران است.

چگونه است که در غیاب موضع گیری نهادهای رسمی در این باره ـ که قاعدتا تأیید کننده ارتباط مقامات ایرانی با فردی مانند فرای نیز بوده ـ عده ای بدون ارائه سندی خاص وی را به جاسوسی متهم می کنند؟

دوم آنکه این پرسش مطرح است که چه دلیلی می تواند توجیه کننده آسیب رساندن به محل دفن پوپ باشد که خود نیز بنایی با ارزش تاریخی است؟

مهم تر از همه این ها شیوه استفاده از نمادهای مهمی از جمله تصاویر رهبران نظام جمهوری اسلامی، مسائل مربوط به شهدا و وصایای امام راحل است.

حتی اگر موافقت رؤسای جمهور سابق با دفن فرای در اصفهان به دلایل سیاسی نادیده گرفته شود، در بین آنهایی که در روزهای اخیر با دفن وی اعلام موافقت کرده اند، شخصیت هایی مانند علی مطهری، آیت الله موسوی بجنوردی و آیت الله محقق داماد هستند که اگر بیشتر از معترضین، حق ادعای پیروی از خط امام را نداشته باشند، کمتر از آن ها چنین حقی ندارند.

به زبان دیگر، استفاده از نمادهای فوق، گونه ای از زور گفتن یک اقلیت کوچک به بخشی بزرگ تر است.
نظرات بینندگان