پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : خراسان نوشت:
ظاهرا کار از دغدغه گذشته؛ بايد به صورت جدّي نگران
آينده باشيم. با حرف هايي که از اين طرف و آن طرف مي شنوم، به نظر مي رسد
که نه 25 سال بلکه فقط 10 سال ديگر براي تأمين آب مشهد و دشت مشهد فرصت
باقي است و . . . .
دشت مشهد به لحاظ موقعيت جغرافيايي و شرايط
اقليمي منطقه کم آبي است که متوسط بارندگي آن 280 ميلي متر و حجم آب تجديد
شونده آن حدود 1053 ميليون مترمکعب است که هر سال بيش از90 درصد اين آب به
مصارف کشاورزي مي رسد و متاسفانه 73 درصد آن تبخير مي شود .
توسعه
ناپايدار، رقابت حريصانه، سوءمديريت و اضافه برداشت از اين مخزن توسط چاه
هاي عميق طي چند دهه گذشته سبب شده که اين مـخزن با کسري حدود 135 ميليون
مترمکعب آب در سال مواجه شود و سطح آب زيـرزميني تا حدود يک متر در سال افت
کند. گرچه خشکسالي ها نيز در افت سطح آب زيرزميني نقش داشته اند ولي عامل
اصلي ايجاد بحران، برداشت بي رويه از اين سفره بوده است و اکنون کارشناسان
از نابودي قريب الوقوع آن مي گويند. اگر چنين شود چه بر سر دشت مشهد و اين
کلان شهر مي آيد؟
فاجعه پيش رو
"کيميا شايان"کارشناس آب در
اين باره مي گويد: برداشت بيش از حدّ آب از اين دشت چاره اي جز قرار
دادن"اقتصاد آب"در اولويت برنامه هاي کشور و به ويژه استان باقي نگذاشته
است. اقتصاد آب علم مديريت خردمندانه و عالمانه منابع آب است.
نتيجه
عملکرد مديريت اعمال شده بر بخش آب کشور حاکي از مصرف بي رويه بيش از ۹۰
درصد آب گران بهاي کشور در کشاورزي غيرعلمي، حدود ۶ تا ۷ درصد در بخش شرب و
۲ درصد در صنعت است( حقابه محيط زيست هم که مانند خود محيط زيست مظلوم
واقع شده و حقي ندارد).
وي توضيح مي دهد: اشتباه از آن جا شروع شد
که مهم ترين هدف خود را توليد هرچه بيشتر محصولات کشاورزي مطرح کرديم تا آن
جا که توانستيم چاه زديم، سد ساختيم و با توسعه اراضي تحت کشت، به افزايش
مصرف کودهاي شيميايي و مصرف بي رويه انواع و اقسام سموم و آفت کش هاي صنعتي
پرداختيم در حالي که بايد اولويت نخست، افزايش بهره وري از آب موجود در
بخش کشاورزي مي بود. نتيجه اين خطاي استراتژيک هم هماني شده که نبايد مي شد
و در شرايطي به سر مي بريم که نه تنها آب هاي زيرزميني خود را از دست داده
ايم ( طبق اعلام سرپرست مديريت زمين شناسي شمال شرق کشور در سال ۱۳۸۸، تا
۱۵ سال آينده هيچ آبي از چاه هاي زيرزميني دشت مشهد استخراج نخواهد شد)
بلکه اميدي به آب هاي سطحي نيز نداريم.
وي اضافه مي کند: به عنوان
مثال رودخانه هريرود که ۷۰ درصد نياز مشهد در ساليان اخير را تامين مي کند و
از کوهستان هاي افغانستان سرچشمه مي گيرد و سرنوشت آن در بالادست در
اختيار دارنده آب است و متاسفانه احداث سد سلما و ساير سدهاي در دست مطالعه
و بروز تغيير اقليم و خشکسالي ها باعث به حداقل رسيدن ذخيره سد دوستي شده
است که حکايت از آن دارد که آب هاي وارداتي قطعي و کوتاه مدت بوده و قابل
برنامه ريزي طولاني مدت نيست و اتفاق اخير باعث شد براي تامين آب شرب مشهد،
زودتر دنبال راه چاره باشيم.
شايان مي گويد: به دليل برداشت هاي
غيرمجاز و توسعه نامناسب کشاورزي، افت سطح آب زيرزميني به حدود ۲ متر در
سال رسيده و در ۷۰ دشت اصلي و بزرگ کشور و به ويژه دشت مشهد، فاجعه بسيار
خطرناک نشست زمين گسترش يافته که بي سابقه است.
تجارت نافرجام آب
مهندس"طاهري"معاون
طرح و توسعه آب منطقهاي خراسان رضوي نيز در اين باره مي گويد: شهر و
جمعيت مشهد متناسب با منابع آبي گسترش نيافته است. در واقع از سال 1348 که
برداشت آب از دشت مشهد براي مصارف کشاورزي ممنوع اعلام شد، مساحت و جمعيت
شهر 5 يا 6 برابر شده ولي منابع آبي به هيچ عنوان متناسب با اين رشد،
افزايش پيدا نکرده است. دشت مشهد مساحتي کمتر از يک دهم استان را شامل مي
شود ولي بيش از 55 درصد جمعيت استان و 80 درصد صنعت استان را در خود جاي
داده است. طي تمام اين سال ها ما منابع آب را به تاراج برديم و نوعي"تجارت
نافرجام"را آغاز کرديم.
از وي مي پرسم ورودي و خروجي آب به سفره هاي
آب زيرزميني اين دشت چگونه است؟ مهندس طاهري توضيح مي دهد: دشت مشهد
توانايي جذب سالانه يک ميليارد متر مکعب آب را دارد ولي ميزان برداشت به
ويژه طي سال هاي اخير خيلي بيشتر از اين حد بود. به گونه اي که هم اکنون
اين ميزان سالانه يک ميليارد و 150 ميليون متر مکعب است. به بيان دقيق تر
از 40 سال پيش تا کنون حدود 5 ميليارد متر مکعب آب از اين دشت بدون
جايگزيني برداشت شده است. نتيجه اش هم آن شد که در دهه 80 با پديده نشست
زمين در دشت مشهد مواجه شديم و شانس آورديم که اين نشست به صورت متقارن و
يکپارچه صورت گرفت وگرنه خسارات و فجايع زيادي رخ مي داد. متاسفانه نشست
زمين غير قابل برگشت و جبران است.
طاهري مي گويد: با اين اوضاع و با
توجه به اين که 90 درصد آب موجود يعني حدود 800 ميليون متر مکعب در سال،
صرف کشاورزي مي شود من اين سوال را از دوستان جهاد کشاورزي استان دارم که
با توجه به تأکيدات مقام معظم رهبري بر افزايش بهره وري آب در بخش کشاورزي و
نيز بحران آب در دشت مشهد، جهاد کشاورزي استان چه اقدام موثر و مفيدي در
اين زمينه انجام داده است؟
از وي در باره چاه هاي غير مجاز در اين
عرصه و اقدامات سازمان متبوعش در اين باره مي پرسم. طاهري ميگويد: ما ۲
نوع چاه غير مجاز داريم. چاه هاي بزرگ که در استان به 60 تا 70 حلقه مي رسد
و چاه هاي کوچک که تعدادشان بيش از صدها حلقه است ما هر ماه تعدادي از آن
ها را مسدود مي کنيم. در باره چاههاي بزرگ که نگراني اصلي ماست، در
سالهاي 85 و86 حرکت بزرگي صورت گرفت و با وجود دشواري هاي زياد از 120
حلقه چاه بزرگ، 60 حلقه پلمب شد. سعي ما بر اين بود که کار را تا انتها
ادامه دهيم ولي با فشارهايي که به ما وارد شد ناچار شديم کار را متوقف
کنيم. در حالي که اين چاه ها هنوز در حال مکيدن آب با ارزش با حجم بسيار
زيادي هستند و از نظر ما هنوز غير مجازند.از طاهري مي پرسم، شنيده ها حاکي
از آن است که سفره هاي آب زيرزميني دشت مشهد در صورت ادامه اين روند حداکثر
تا 10 سال ديگر موجودي دارند و پس از آن با فاجعه اي روبه رو ميشويم.
شمااگر بخواهيد مهلت يا زماني را براي اتمام آب دشت مشهد بيان کنيد، آن
زمان کِي هست؟ اين مقام مسئول در پاسخ مي گويد: سوال بسيار سختي است. شايد
زماني را مشخص نکنيم بهتر باشد. فقط ميتوانم بگويم همين حالا هم وضعيت
بحراني است و اگر اقدام عاجلي صورت نگيرد و اگر در پي اصلاح وضعيت موجود و
جبران اشتباهات نباشيم،"فاجعه"خيلي نزديک خواهد بود.
ما به وظيفه مان عمل کرده ايم
آن
چه مسلّم است وقت زيادي براي جبران اشتباهات و اصلاح وضعيت موجود و حتي
تأمين منابع آبي جديد نداريم. ولي هنوز اين سوال مطرح است که جهاد کشاورزي
طي اين مدّت تا چه حدبراي اصلاح وضعيت موجود و افزايش بهره وري آب کشاورزي
گام برداشته است؟
مهندس"شريعتي"مسئول واحد آب و خاک سازمان جهاد
کشاورزي خراسان رضوي در پاسخ اين سوال ميگويد: اوّل خود دوستان آب منطقه
اي بايد به اين سوال پاسخ بدهند که چگونه 600 حلقه چاه سال 1340 اکنون به 6
هزار حلقه رسيده است؟ چه کسي مجوّز حفر اين چاه ها را داده است؟ چه کسي
اجازه برداشت آب از اين چاه ها را داده است؟ آن ها نبايد تقصير را به گردن
ديگران و کشاورزان بيندازند. تازه فهميده اند اشتباه کرده اند و همين ميزان
برداشت فعلي را نيز هر از گاهي کم مي کنند. اگر دوستان معتقدند اين روش
کشاورزي با توجه به ميزان مصرف آب به صرفه نيست، خوب چرا نمي آيند آب
کشاورزان را از آن ها بخرند؟
ولي گذشته از اين موضوع سوال من هنوز
پا برجاست که جهاد کشاورزي در اين راستا چه کرده است؟ شريعتي مي گويد: ما
هم با اين هدف که مصرف آب کشاورزي 10 درصد کاهش يابد کاملا موافقيم و در
اين راه اقدامات خوبي هم انجام داده ايم. از جمله اين که تا سال 1389
سالانه 4 هزار هکتار را زير پوشش آبياري تحت فشار مي برديم. اين ميزان در
سال 1390 که اعتبارات مناسب بود به 14 هزار هکتار رسيد و در سال 1391 به 9
هزار هکتار کاهش يافت. براي امسال نيز 12 هزار هکتار را در دست اجرا داريم
ولي وضعيت اعتبارات در ۲ سال اخير افت شديدي داشته است. ما معتقديم با توجه
به اين که آب از مهم ترين منابع طبيعي است، نبايد اعتبارات مربوط به
افزايش بهره وري در مصرف آب را کاهش دهند.
از وي در باره سرانجام
الگوي کشت استان مي پرسم. اين مقام مسئول پاسخ مي دهد: مطالعات اين طرح در
يکي دو دشت استان از جمله دشت"مه ولات"شروع شده است. اگر اعتبارات لازم به
موقع تأمين شود، بايد ظرف ۲ يا ۳ سال آينده کار جمع شود. سپس بر اساس اين
طرح به کشت هايي که متناسب با اين الگو نيست خدمات و تسهيلات کمتري ارائه
مي کنيم.
مي پرسم، ولي چندين سال از موضوع تعيين الگوي کشت مي گذرد و
با وجود آن که در شرايط بحراني به سر مي بريم، تازه مطالعات آن آغاز شده
است؟ مهندس شريعتي در پاسخ مي گويد: بايد اعتبارات لازم مهيّا باشد تا کار
به اتمام برسد. ضمن اين که نمي دانم تا چه حد بحراني بودن وضعيت، صحّت
دارد. اگر وضعيت آن گونه ادّعا مي کنند بحراني است، چرا استانداري جلساتي
در اين باره برگزار نمي کند؟
مي گويم تا جايي که من مي دانم
استانداري تا کنون چندين جلسه در اين باره داشته است . شريعتي پاسخ ميدهد:
منظورم جلسه فوق العاده اي است که تکليف همه چيز را روشن کنند. در واقع
بودجه لازم براي الگوي کشت و اقدامات لازم را براي صرفه جويي تعيين مي
کنندو تخصيص مي دهند در حالي که تا کنون چنين کاري نکرده اند. بنابراين
اوضاع عادّي است. البته در برخي جلسات گفته اند اوضاع بحراني است ولي اين
حرف دردي را دوا نمي کند. بيايند بودجه بدهند و زمان تعيين کنند تا ما هم
کار کنيم.
چه بايد کرد؟
گذشته از اين حرف ها اکنون اين سوال مطرح است که چه بايد کرد؟ چگونه مي توان راهي براي برون رفت از اين بحران يافت؟
مهندس"طاهري"معاون
طرح و توسعه آب منطقه اي خراسان رضوي در اين باره مي گويد: بايد از ۳ بٌعد
به اين معضل پرداخت. مهم ترين و بزرگ ترين معضل در بخش کشاورزي است که 90
درصد اين آب را به خود اختصاص داده ولي بهره وري آن 25 درصد بيشتر نيست.
وي
اضافه مي کند: تنها با 10 درصد صرفه جويي در بخش کشاورزي مي توان به
اندازه آب سد دوستي آورده آب تامين کرد و اين شدني نيست مگر با اقدامات به
جا و به موقع سازمان جهاد کشاورزي و همکاري کشاورزان. متاسفانه در همه بخش
ها پيشرفت کردهايم ولي کشاورزي ما سنتي مانده و همين امر باعث شده که در
اين بخش فقط آب را تلف کنيم.
وي سپس به نياز آبي بخش صنعت اشاره مي
کند و ميگويد: اگر پساب حاصل از فعاليت هاي صنعتي را به درستي تصفيه کنيم و
به عرصه بازگردانيم مي توان از آن در مصارف کشاورزي و حتي تغذيه سفره آب
زيرزميني بهره برد ولي متاسفانه سالانه چيزي حدود 10 ميليون متر مکعب
فاضلاب تصفيه نشده وارد عرصه مي شود و روزانه فقط از شهرک صنعتي توس نيز 6
هزار متر مکعب فاضلاب راهي تصفيه خانه مي شود که پساب حاصل از آن نيز کيفيت
استاندارد را ندارد.
وي در باره فضاي سبز شهري نيز انتقاداتي دارد:
ما با توسعه فضاي سبز مخالف نيستيم ولي مي گوييم فضاي سبزي که آب کمي نياز
دارد توسعه يابد نه آن که درختهايي کاشته شود که به آب زياد نياز دارند
يا چمن که براي هر هکتار به 50 هزار ليتر آب نياز دارد. به جاي چمن مي
توان"فرز"کاشت که يک صدم آن ميزان به آب نياز دارد.
طاهري سپس به
بخش بهداشت و شرب اشاره ميکند و مي گويد: سرانه آب شرب در مشهد 230 ليتر
در روز است که ما معتقديم مي توان آن را تا حد 180 ليتر کاهش داد بدون آن
که مشکلات بهداشتي براي شهروندان پيش بيايد. ما براي همه اين پيشنهادها راه
حل و برنامه داريم و آماده همکاري با دوستان هستيم. چون هر روز که مي گذرد
بيشتر به خطر نزديک ميشويم.
کيميا شايان، کارشناس آب نيز در اين
باره چند پيشنهاد ارائه مي کند: ابتدا بايد به بخش کشاورزي پرداخت و مصرف
آب را در اين بخش بهينه کرد.
يکي از راه حل هاي تحميلي در خصوص
کنترل حجم برداشت وتغييرات آن از منابع زيرزميني نصب کنتورهاي جمعي و
هوشمند بود که پس از نصب تعدادي از آن ها متاسفانه نصب بقيه کنتورها متوقف
شده است.
وي اضافه مي کند عدم توسعه فضاي سبز مشهد و تقليل آن- با
توجه به وضعيت بحراني شهر مشهد از نظر تامين آب و نياز آبي بالاي فضاي سبز
مشهد (حدود ۱۰۰ ميليون متر مکعب در سال)، آب مورد نياز اين بخش و کمربند
سبز مشهد مي بايست از منابع باکيفيت پايين (نظير پساب ها تصفيه شده، منابع
آب نامتعارف و...) تامين شود و ضمن جلوگيري از توسعه فضاي سبز از کاشت
گياهان کم آب طلب و مقاوم به خشکي استفاده شود.
«شايان» تأکيد مي
کند: اين بحران بايد با ديد ملّي مورد توجه قرار گيرد نه منطقه اي. تا
زماني که نگاه ها به اين بحران به صورت جهادي و ملّي نباشد، مشکل رفع
نخواهد شد.
ولي اين سوال مطرح مي شود که آيا واقعاً چنين چيزي ممکن
است؟ آيا مي توان به اين هماهنگي و هم دلي حتّي در مجموعه استان خوش بين
بود چه رسد به کشور!