arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۷۲۶۹۰۰
تاریخ انتشار: ۲۱ : ۱۸ - ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۲

پیشنهادی در مورد چگونگی تحریم جمعی ورزشی اسرائیل / یادداشتی از هادی برهانی

 هادی برهانی: تحریم ورزشی یک کشور ناقض حقوق بشر، هم مسبوق به سابقه است (مورد آپارتاید آفریقای جنوبی) و هم اینک در دستورکار کشور‌های غربی (علیه روسیه و تیم‌های ورزشی آن) قرار دارد. شعار جدایی سیاست از ورزش عمدتا حربه‌ای سیاسی برای استفاده علیه کشور‌های مخالف اشغالگری اسرائیل است. در عمل قدرت‌های جهان، از جمله کشور‌های غربی، بار‌ها از این اهرم استفاده کرده اند. پرونده بین المللی اسرائیل در زمینه نقض حقوق بشر، در مقایسه با روسیه (و هر کشور دیگری در جهان)، به گواهی قطعنامه‌های سازمان ملل بسیار سنگین‌تر است. بیشترین تعداد از قطعنامه‌های سازمان ملل متحد در باره نقض حقوق بشر علیه اسرائیل صادر شده است. تحریم ورزشی یک رژیم نژادپرست و اشغالگر راهی مشروع، مسالمت آمیز و غیرخشن برای فشار بر سیاست‌های زورگویانه و جنایتکارانه آن به منظور متوقف ساختن این سیاستهاست.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

 هادی برهانی، استاد مطالعات اسرائیل در دانشگاه تهران:  موضوع تحریم ورزشی اسرائیل در هفته های اخیر یکبار دیگر خبرساز شد. خبر محرومیت اندونزی از میزبانی مسابقات فوتبال جوانان جهان به دلیل مخالفت با حضور اسرائیل در این مسابقات در مطبوعات کشور و منطقه منعکس گردید. این مخالفت پس از اعتراضات مردمی در جاکارتا و شهرهای دیگری در اندونزی علیه حضور تیم اسرائیلی صورت گرفت.

  اخبار تحولات تحریم ورزشی اسرائیل و تبعات آن به مورد بالا محدود نمی شود. در طول ماهها و سالهای گذشته رویدادهای متعددی در این حوزه اتفاق افتاده که بخش عمده آن توسط کشورهای اسلامی یا ورزشکاران مسلمان رقم خورده است. این اتفاقات کشورهای اسلامی متعددی از جمله اردن، عربستان، کویت، مالزی، الجزایر، مصر، لبنان و امارات را درگیر کرده است. در جریان برخی از این اتفاقات، ورزشکاران تحریم کننده تحت فشار قرار گرفته یا محروم شدند اما تیمهای ملی این کشورها محرومیتی عمومی را تجربه نکرده اند.

  اما در این دوره زمانی، مشخصا جمهوری اسلامی ایران بیشترین هزینه را پرداخته و ورزش ملی کشور به دلیل سیاست موجود به لبه پرتگاه تحریم بین المللی کشیده شده است. محرومیت تیم ملی جودو و تعدادی از ورزشکاران و مربیان کشور و سایه سنگین محرومیت بر سر سایر تیمهای ورزشی از جمله کشتی و شطرنج بخشی از این هزینه هنگفت بشمار می آید. به دنبال این تحولات دهها نفر از قهرمانان ملی به کشورهای دیگر پناهنده شده یا راه مهاجرت در پیش گرفته به تیمهای کشورهای بیگانه پیوسته اند، تا آینده و سرنوشت ورزشی خود را از تبعات منفی این مسئله دور نگاه دارند. اینک ورزش کشور با یک بحران و بن بست حقیقی روبرو شده است.

  هزینه های کشور از این ناحیه به هزینه های ورزشی محدود نمی شود بلکه هزینه های سیاسی، بین المللی، روانی و حتی اقتصادی سنگینی نیز بر کشور تحمیل می نماید. از نظر بین المللی، تحریم تیمهای ورزشی کشور و اخراج آنها از مسابقات بین المللی نشانه ای مشخص از انزوای کشور در جهان، ناتوانی آن در تاثیرگذاری بر محیط بین المللی و افول برند ایرانی در جهان به شمار می آید. از نظر سیاسی، این هزینه های گزاف بر نارضایتی مردم و افکار عمومی از عملکرد نظام افزوده و به ویژه نسل جوان را از نظام دور می نماید. 

این سیاست پرهزینه حتی از چشم انداز حمایت از حقوق ملت فلسطین نیز قابل دفاع نیست. زیرا نه تنها فشار جدی بر اسرائیل وارد نمی نماید و موجب انزوای اسرائیل نشده است بلکه نتیجه ای معکوس به بار آورده، موجب جسارت اسرائیل و حمله آن به موفقیتهای ورزشی ایران شده، اسباب انزوای ایران در میادین ورزشی و بین المللی را فراهم ساخته و سیاست فلسطینی ایران را تحت فشار قرار است.‍ یک دلیل مشخص این امر کیفیت اجرای این سیاست یعنی رفتار  غیرصادقانه فدراسیونهای ورزشی کشور است که از اعلام صریح و علنی عدم شناسایی اسرائیل واهمه دارند و به بهانه های ساختگی (که ربطی به موضع شرافتمندانه عدم شناسایی اسرائیل و حمایت از حقوق مردم فلسطین ندارد) از صحنه مسابقه فرار می کنند. رفتار خجولانه و ذلت آلود فدراسیونهای ورزشی در طفره رفتن از مسابقه با حریفان اسرائیلی از طریق تمارض و یا مجبور کردن قهرمانان ملی به باخت با اعتراض صریح و شجاعانه به حضور اسرائیل (در میادین ورزشی) به دلیل سیاستهای ضدانسانی این رژیم فرسنگها فاصله دارد. اتفاقا این سیاست ناراست و ناپسند به اسرائیل فرصت داده که تمامیت و حقانیت تحریم ورزشی اسرائیل را زیر سوال برده و آن را در چشم دیگران و جهانیان بدنام نماید.

  علاوه بر آن، نارضایتی شدید قشر جوان از این رویه ناراحت کننده، آنها را به سیاست فلسطینی کشور بدبین نموده و میزان حمایت از آرمان فلسطین را در معرض فرسایش سهمگینی قرار داده است. این مهم یکی از دلایل جدی کاهش محبوبیت آرمان حمایت از حقوق ملت فلسطین در کشور و به ویژه در میان نسل جوان ارزیابی می گردد.

  به رغم همه این هزینه ها و خسارتها مسئولین کشور همچنان در این مسیر حرکت کرده و فکری اساسی برای متوقف کردن این خسارتها و اصلاح امور نمی نمایند. شاید تصور آنها این است که راهی موفق و آبرومند برای خروج از این بن بست وجود ندارد. این فرضیه ای نادرست و عمدتا ناشی از ناآگاهی نسبت به ظرفیتهای منطقه ای و بین المللی موضوع (تحریم ورزشی اسرائیل) است.

  کشورهایی که اسرائیل را به رسمیت نمی شناسند به ایران محدود نمی شود. حدود سی کشور که بخش عمده آنها کشورهای عربی و اسلامی هستند همچنان این موضع را حفظ کرده اند. به رغم عادی سازی روابط اسرائیل با هفت کشور عربی، پانزده کشور عرب از جمله عربستان رابطه رسمی با اسرائیل ندارند. روابط اسرائیل با هفت کشور عربی یاد شده نیز به دلیل سیاستهای افراطی کابینه جدید نتانیاهو و تحولات اخیر سرزمینهای اشغالی در معرض فرسایش قرار گرفته است. علاوه بر این کشورها، که به دلیل عدم شناسایی اسرائیل رابطه ورزشی با آن ندارند، ورزشکاران بسیار دیگری در جهان، اعم از مسلمان و غیرمسلمان، به دلیل سیاستهای اسرائیل علیه فلسطینی ها و اشغال خانه و کاشانه آنها و تداوم جنایات علیه این ملت مظلوم تمایلی به روابط ورزشی یا انجام مسابقه با نمایندگان این رژیم ندارند. مخالفت با حضور تیمهای اسرائیلی در همه جای جهان حتی در اروپا جدی است. برافراشتن پرچم فلسطین از سوی هواداران تیمهای باشگاهی اروپایی مانند تیم سلتیک انگلستان، و همچنین هواداران تیمهای ملی این قاره (مانند تیم ملی فوتبال ایرلند)، همه و همه، نشانه گستردگی مخالفت با اسرائیل و رابطه ورزشی با آن است. مبارزات مردم فلسطین همواره مورد حمایت ورزشکاران مردمی و پرآوازه ای چون دیه گو مارادونا، محمدعلی کلی و کریستین رونالدو بوده است. نمونه اعلای این تحولات در آخرین جام جهانی فوتبال (در دوحه) تجربه شد که حمایت از فلسطین و برافراشتن پرچم آن به نمادی برای دفاع از آزادی و مخالفت با ظلم و اشغال بدل گردید.

 راه خروج از تنگنای فعلی ورزش قهرمانی کشور، ترک موضع تکروانه، منزوی و بی فایده کنونی در زمینه تحریم ورزشی اسرائیل، و پیوستن به دریای مخالفت موجود با اسرائیل در سطوح منطقه ای و جهانی است. در چنین فضایی، هماهنگی و هم افزایی میان کشورهای اسلامی و همکاری با سازمانهای بین المللی (که علیه اشغال، نژادپرستی، آپارتاید و نقض حقوق بشر فعالیت می کنند)، و سایر نیروهای ضداشغال می تواند جبهه واحدی علیه اسرائیل تشکیل داده و ظرفیت بزرگ و موثری برای تحریم واقعی و موثر ورزش اسرائیل و همچنین مصونیت طرفهای تحریم کننده (از تبعات منفی فعلی) فراهم نماید.

تحریم ورزشی یک کشور ناقض حقوق بشر، هم مسبوق به سابقه است (مورد آپارتاید آفریقای جنوبی) و هم اینک در دستورکار کشورهای غربی (علیه روسیه و تیمهای ورزشی آن) قرار دارد. شعار جدایی سیاست از ورزش عمدتا حربه ای سیاسی برای استفاده علیه کشورهای مخالف اشغالگری اسرائیل است. در عمل قدرتهای جهان، از جمله کشورهای غربی، بارها از این اهرم استفاده کرده اند. پرونده بین المللی اسرائیل در زمینه نقض حقوق بشر، در مقایسه با روسیه (و هر کشور دیگری در جهان)، به گواهی قطعنامه های سازمان ملل بسیار سنگین تر است. بیشترین تعداد از قطعنامه های سازمان ملل متحد در باره نقض حقوق بشر علیه اسرائیل صادر شده است. تحریم ورزشی یک رژیم نژادپرست و اشغالگر راهی مشروع، مسالمت آمیز و غیرخشن برای فشار بر سیاستهای زورگویانه و جنایتکارانه آن به منظور متوقف ساختن این سیاستهاست.

  در پرتو آشتی ایران و عربستان و تقویت فزاینده و مبارک روابط ایران با سایر کشورهای عربی و اسلامی، اینک زمینه هم افزایی و اقدامی دسته جمعی در زمینه تحریم ورزشی اسرائیل فراهم شده است. همه کشورهای اسلامی از ناحیه عدم شناسایی اسرائیل و تحریم ورزشی آن تحت فشار هستند اما به دلیل عدم همکاری و هماهنگی به تنهایی با تبعات آن دست و پنجه نرم می کنند. مشورت و هماهنگی کشورهای اسلامی می تواند موضعی منزوی و تنها را به موضع دسته جمعی حداقل سی کشور مهم جهان تبدیل نماید. همراهی تعداد بسیار بیشتری از کشورها با این سیاست نیز امر بعیدی نیست. آنها ممکن است خود به تحریم نپیوندند اما می توانند آن را حق کشورهای تحت ستم برای مقابله با تجاوزات اسرائیل بشمار آورند. اگر چنین هماهنگی صورت پذیرد و کشورهای اسلامی موضع واحدی در این زمینه اختیار نمایند، می توانند مانع فشار اسرائیل و حامیان غربی آن بر تحریم ورزشی اسرائیل شوند.

  ایران می تواند و باید از این فرصت استفاده کرده و خود را از مخمصه موجود خلاص نماید. برای این کار، لازم است ایران از پیله تنهایی خود درآمده و به کشورهای دیگر و نیروهای ضدصهیونیستی که در سطح بین المللی فعال می باشند، بپیوندد. با آنها مشورت نماید. کشورهای اسلامی مانند قطر و سازمانهای بین المللی علاقه مند به موضوع مانند بی دی اس (جنبش بین المللی تحریم اسرائیل) یا عفو بین الملل می توانند محل مشورت قرار گیرند. هدف از این مشورتها رسیدن به موضعی مشترک، معقول و موجه در زمینه تحریم ورزشی اسرائیل است که از بیشترین حمایت منطقه ای و بین المللی برخوردار بوده و کمترین اصطکاک را با حقوق بین الملل و رویه های مورد قبول در دنیای ورزش داشته باشد. چنین سیاستی ضمن تامین منافع ملی و ورزشی کشور، می تواند بر سیاستهای استعماری اسرائیل فشاری جدی آورده و از حقوق مردم فلسطین به شکلی موثر و قابل دوام دفاع نماید.

نظرات بینندگان