صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۰۲ دی ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۶۳۶۰۵۷
تاریخ انتشار: ۵۹ : ۱۹ - ۱۳ شهريور ۱۴۰۰
محمد ساعد مراغه‌ای، ساعدالوزرا، به روایت خودش؛
حدود سال ۱۹۱۰ بود... در آن زمان روس‌ها... با اِعمال فشار مردم را وادار می‌کردند که املاک خود را به آن‌ها بفروشند یا اجاره‌ی ۹۹ ساله بدهند و مردم بی‌چاره و مستاصل این کار را می‌کردند. هدف آن‌ها این بود که بعد از مدتی ادعای مالکیت سرزمین‌های خریداری‌شده را بکنند... وثوق‌الدوله گفت: «نگذارید که مردم املاک خود را به آن‌ها بفروشند و یا اجازه دهند. این‌ها بعدا کونه می‌کنند و مملکت را می‌خورند.»... وقتی مظفرالدین‌شاه فوت شد بادکوبه را تعطیل کردند سه روز عزاداری اعلام کردند در مساجد و کلیساها برایش ختم گذاشتند.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

سرویس تاریخ «انتخاب»؛ از وثوق‌الدوله به یاد می‌آورم، وزیر خارجه بود، من به سمت کارگزار اردبیل تعیین شده بودم و منصورالملک رئیس اداره‌ی امپراتوری روس بود. هنوز انقلاب نشده بود، حتی جنگ اول جهانی هم درنگرفته بود، حدود سال ۱۹۱۰ بود. رفتم از وثوق‌الدوله اجازه‌ی مرخصی بگیرم، منصورالملک هم در آن‌جا حاضر بود از هر طرف صحبت کردیم، منصورالملک با حال تاثر و تاسف گفت: «شما به اردبیل تشریف ببرید افسوس که اردبیل اسما مال ماست و رسما مال ما نیست.» وثوق‌الدوله با همه‌ی دوستی و نزدیکی که با منصورالملک داشت برآشفت و خطاب به او گفت: «ای پیرمرد! چرا پیش جوان‌ها این حرف‌ها را می‌زنی؟! اردبیل اسما و رسما مال ماست و معنا و تاریخا به ما تعلق دارد. حالا اگر چند روزی روس‌ها به زور اردبیل را اشغال کرده‌اند این دلیل قاطعی نمی‌شود که ما اشغال آن‌ها را بپذیریم.» بعد رو به من کرد و گفت: «حق با ماست، اردبیل مال ماست، کاری کنید که حق ما را بگیرید. زور عمر طولانی ندارد. جلوی تجاوزات و زیاده‌روی‌های کنسول روس را بگیرید.» در آن زمان روس‌ها تصمیم عجیبی گرفته بودند؛ با اِعمال فشار مردم را وادار می‌کردند که املاک خود را به آن‌ها بفروشند یا اجاره‌ی ۹۹ ساله بدهند و مردم بی‌چاره و مستاصل این کار را می‌کردند. هدف آن‌ها این بود که بعد از مدتی ادعای مالکیت سرزمین‌های خریداری‌شده را بکنند.

وثوق‌الدوله گفت: «نگذارید که مردم املاک خود را به آن‌ها بفروشند و یا اجازه دهند. این‌ها بعدا کونه می‌کنند و مملکت را می‌خورند.»

 

زمان انقلاب مشروطه کجا بودید؟

وقتی مظفرالدین‌شاه فوت شد بادکوبه را تعطیل کردند سه روز عزاداری اعلام کردند در مساجد و کلیساها برایش ختم گذاشتند.

 

[سوالم را تکرار می‌کنم] زمان انقلاب مشروطه کجا بودید؟

در قفقاز بودم آقا قفقاز.

 

از رهبران انقلاب مشروطه چه کسانی را به خاطر دارید؟

هیچ‌کدام را.

 

ستارخان را دیده بودید؟

نخیر.

 

تقی‌زاده را چطور؟

بله بله خیلی زیاد.

 

او را می‌شناختید؟

خیلی خوب، چون با هم دوست بودیم.

 

آیا صحت دارد که تقی‌زاده در ابتدا با مشروطه‌خواهان بود و بعد از این‌که به لندن رفت و برگشت و آب تایمز خورد انگلیسی شد؟

[رنجیده‌خاطر نگاهم می‌کند جواب می‌دهد] تقی‌زاده به لندن تبعید شد، خودش به آن‌جا نرفت.

 

چطور چنین چیزی ممکن است؟ مگر دهخدا تبعید نشد چرا او به لندن نرفت؟

[جواب مرا نمی‌دهد] بله به اتفاق معاضدالسلطنه پیرنیا و امیرالحکما که بعدها وزیر پست و تلگراف هم شد به بادکوبه آمدند و از آن‌جا به لندن رفتند.

 

[با سماجت سوالم را تکرار می‌کنم] مرحوم دهخدا هم بود؟

نه آن‌ها فقط سه نفر بودند.

 

درست است که مرحوم تقی‌زاده پس از مراجعت در زندگی سیاسی دنباله‌روی انگلیس‌ها شد؟

من اطلاعی ندارم تقی‌زاده اصولا انسان مبارز و وطن‌پرستی بود.

 

ادامه دارد...

 

منبع: خواندنیها، شماره‌ی ۹۰، سال سی‌ودوم، سه‌شنبه ۳ مرداد ۱۳۵۱، ص ۳۱ و همان شماره‌ی ۹۱، سه‌شنبه ۷ مرداد ۱۳۵۱، ص ۲۷ به نقل از کیهان سال ۱۳۵۰.