صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۰۱ دی ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۶۱۲۴۱۴
تاریخ انتشار: ۴۲ : ۱۸ - ۲۵ فروردين ۱۴۰۰
البته آقایان انتظار دارید و در این انتظار نیز محق هستید که تصور فرمایید همان‌طور که دولت در خلع‌ید شرکت اقدام نمود، بایستی به فوریت در فروش محصولات نفتی هم اقدام می‌کرد که این بحران کنونی پیش نیاید این منظور شما عین مطلوب دولت نیز بوده و هست ولی چه باید کرد که پیش‌آمدهایی رخ داد که کاملا غیرمنتظره بود و نمی‌شد قبلا پیش‌بینی نمود... متاسفانه مشکلات به حدی بوده است که تا حال نتوانستیم از نظر اقتصادی کامیاب شویم...  ما تصور می‌کردیم اگر به عواید نفت احتیاج داریم، دولت انگلیس هم به نفت ما نیازمند است... ولی متاسفانه دولت انگلیس احتیاجات خود را به وسیله کمک آمریکا برطرف نمود.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

سرویس تاریخ «انتخاب»؛ روز شنبه ۲۳ فروردین ۱۳۳۱ دکتر مصدق در نخستین جلسه دور هفدهم مجلس شورای ملی نتیجه مطالعات یک‌ساله دولت و مشکلات داخلی و خارجی را شرح داد. مشروح سخنان وی که همان روز در روزنامه اطلاعات منتشر شد به این قرار بود:

بعد از تشکر و اظهار امتنان از آقایان نمایندگان محترم که بیش‌تر آن‌ها از راه دور تحمل زحمت نموده و اینجانب را سرافراز فرموده‌اند اجازه می‌خواهم مطالبی را که به نظر این‌جانب واجد اهمیت بوده و لازم به عرض می‌دانم در این‌جا بیان نمایم.

مطالب منظوره جزو اسرار نیست ولی علاج آن‌ها از مشکلاتیست که باید به همت و کمک قاطبه ملت که امروز شما آقایان نماینده آن‌ها هستید صورت بگیرد البته آقایان انتظار دارید و در این انتظار نیز محق هستید که تصور فرمایید همان‌طور که دولت در خلع‌ید شرکت اقدام نمود، بایستی به فوریت در فروش محصولات نفتی هم اقدام می‌کرد که این بحران کنونی پیش نیاید این منظور شما عین مطلوب دولت نیز بوده و هست ولی چه باید کرد که پیش‌آمدهایی رخ داد که کاملا غیرمنتظره بود و نمی‌شد قبلا پیش‌بینی نمود.

روزی که تصمیم گرفته شد اتباع انگلیس از خوزستان خارج شوند و قسمتی از خاک کشور را که قبضه کرده بودند ترک کنند، پاره‌ای مشکلات پیش‌بینی می‌شد.

تصور می‌شد به جای سی و دو میلیون تن مواد نفتی که در سال اخیر شرکت سابق نفت تهیه می‌کرده ما بتوانیم خودمان لااقل پنج میلیون تن تهیه کنیم که قسمتی از حاصل فروش صرف مخارج بهره‌برداری شده و قسمت دیگر آن احتیاجات مالی ما را مرتفع کند و کارشناسان خارجی هم تصدیق می‌کنند که بدون کمک دیگران می‌توانیم این مقدار نفت را تهیه کنیم.

متاسفانه مشکلات به حدی بوده است که تا حال نتوانستیم از نظر اقتصادی کامیاب شویم و این مشکلات بعضی داخلی و برخی خارجی است که لازم می‌دانم هر یک از آن‌ها را توضیح و تشریح کنم.

ما می‌دانستیم آن‌هایی که به واسطه حمایت بیگانگان و فساد دستگاه ما که آن هم معلول دخالت اجنبی در امور داخلی است موفق شده‌اند ثروت هنگفتی به دست آورند کوچک‌ترین کمکی در این موقع تنگ‌دستی به دستگاه این دولت نخواهند کرد و غلبه ملت را بر اجنبی موجب اضمحلال خود می‌دانند و بنابراین در مبارزه ملت ایران یا اجانب محال است که به کمک ملت خود برخیزند کما این‌که اوراق قرضه ملی را به جز معدودی از متمکنین اشخاصی خریدند که به هیچ وجه استطاعت مالی نداشتند.

ما می‌دانستیم که بین ارباب جراید و نمایندگان مجلسین کسان معینی هستند که در خدمت و حمایت بیگانگان آن‌قدر تعصب دارند که از هیچ‌گونه ناسزا و افترا نسبت به هم‌وطنان خود خودداری ندارند.

بعد از خاتمه تحصیلاتم یک روز قبل از جنگ بین‌المللی اول وارد تهران شدم و با این‌که سا‌ل‌ها از سیاست دور بودم و انتخابات تهران هم چند ماه قبل از ورود من به تهران صورت گرفته بود، شبی در یکی از جراید خواندم که اعتبارنامه یکی از نمایندگان تهران را در یکی از شعب مجلس می‌خواهند به واسطه تطمیع در انتخابات رد کنند و یکی از کارمندان مجلس که در شعبه برای تحقیقات دعوت شده بود از او سوال کرده بودند در لیست آن نماینده که موقع انتخابات می‌داده اسم چه اشخاصی نوشته می‌شد آن کارمند گفته بود: «اسم دکتر مصدق جزو یکی از دوازده نفری بوده که آن نماینده به مردم می‌داده است.» این خبر در من به قدری تاثیر نمود که مرا مبتلا به تب کرد مادرم به سراغم آمد و از چگونگی حالم سوال نمود پس از ذکر علت گفت: «تو که آن‌قدر فاقد قوه مقاومتی چه خوب بود که درس طبابت می‌خواندی و از ورود در سیاست مطلقا احتراز می‌کردی تو باید بدانی که وزن اشخاص در جامعه به قدر شدایدی است که در راه مردم تحمل می‌کنند هر قدر در این باره به تو بیش‌تر سخت بگذرد و هر قدر قوه مقاومت تو بیش‌تر باشد مردم قدر تو را بیش‌تر می‌دانند.» این حرف به گوش من فرو رفت و از آن وقت کمر خدمت برای جامعه بستم و دانستم که از هر حرفی نباید متاثر شد خصوصا این‌که گوینده مغرض و حرف او بی‌اساس باشد.

بدیهی است اشخاصی که از حرف و عمل من متضرر می‌شوند قبل از هر چیز می‌خواهند به حرف مرا از میدان به در کنند و حتی تا پای جان من هم ایستاده‌اند و روز و شب توطئه‌هایی درباره خنثی نمودن مساعی این‌جانب راجع به حل مشکل نفت دارند و هر روز با ایجاد آشوب‌های رنگارنگ و خطرناک که با نیات خارجیان بیش‌تر بستگی دارد می‌خواهند زحمات یک‌ساله را به هدر داده راه جدیدی برای استفاده خود باز نمایند.

و اما راجع به مشکلات خارجی ما تصور می‌کردیم اگر به عواید نفت احتیاج داریم، دولت انگلیس هم به نفت ما نیازمند است، چه نفت ما علاوه بر سوخت برای او در حکم کالایی بود که از انگلستان به ممالک دیگر صادر می‌کرد و بدین‌وسیله از فروش نفت ایران تحصیل ارز می‌نمود و احتیاجات دیگر خود را از سایر کشورها مرتفع می‌کرد، ولی متاسفانه دولت انگلیس احتیاجات خود را به وسیله کمک آمریکا برطرف نمود یعنی از آمریکا دلار گرفت و نفت مورد احتیاج را خریداری کرد و نتیجه این شد که بتواند ما را تحت فشار قرار دهد، یعنی هرکسی خواست از ما نفت بخرد او را از معامله با ما منصرف و دستگاه نفت ما را متوقف کرد به طوری که هرکسی هم که تاکنون با ما قراردادی بسته آن را اجرا نکرده است و اکنون ما در سر یک دوراهی واقع شده‌ایم که فی‌المثل یکی ما را به جهنم می‌برد و آن دیگری به بهشت.

اکر ما به حیثیات ملی خود پشت پا بزنیم و آزادی و استقلال خود را از دست بدهیم و از تمام مفاخر تاریخی خود صرف نظر نموده، طوق بندگی و رقیت را به گردن نهیم و با هرگونه شرایطی که بانک‌های بین‌المللی به ما تحمیل کنند موافقت کنیم، این همان راهی است که ما را به جهنم می‌برد و گمان ندارم چنین فرض شومی مورد رضای پادشاه محبوب شما و یا مجلس هفدهم و سنا باشد.

این نکته مسلم است در هر اقدامی که به ضرر یک طرف قوی صورت پذیرد، حصول نتیجه از آن اقدام آن‌قدرها آسان نیست.

ملل رنج‌دیده که دچار پنجه‌های غدار و طماع دول استعماری هستند باید فداکاری‌ها بنمایند تا بتوانند آزادی و استقلال کامل خود را تامین کرده و منابع خداداد کشور خویش را از دست دیگران به در آورده، استفاده‌هایی را که دیگران از کشور آن‌ها می‌بردند خودشان ببرند نیل به این مقصود مقدس در ابتدای شروع به عمل مستلزم محرومیت‌ها و از خودگذشتگی‌ها و ناکامی‌ها می‌باشد. «نابرده رنج گنج میسر نمی‌شود».

تاریخ نشان نداده است که ملتی بدون تحمل شداید در تامین آزادی و استقلال خود توفیق حاصل کند. اگر کسانی تصور کنند که ممکن بود نفت این منبع زرخیز کشور را به آسانی از زیر سلطه بیگانه بیرون آورد و با نهایت سهولت مورد استفاده قرار داد و مسیر سیل طلا را از لندن متوجه تهران نمود یقین است که فکری خطا و ناروا کرده‌اند. یا ما بایستی به همان سهمیه ناچیز خود از نفت اکتفا کرده و اقدامی نمی‌نمودیم و یا وقتی که اقدام کرده‌ایم چاره‌ای جز این نداریم که انواع تشبثات و ضدیت‌ها و کارشکنی‌های حریف را تحمل نماییم.

آقایان محترم اگر درست دقت فرمایند ملاحظه خواهند کرد که تنها سبب بدبختی ما قطع درآمد نفت نیست بلکه سختی زندگانی و بحران‌های ما را دیرزمانی است که همان دست‌های مرموز نفتی در این کشور به وجود آورده بودند تا ملت را به قدری ناتوان نمایند که هیچ‌گاه یارای مقاومت با آن‌ها نداشته باشند.

موارد دخالت‌های بی‌رویه شرکت سابق را مکرر شرح داده‌ام ولی من‌باب مثال در این‌جا به ذکر یکی دیگر از مشکلاتی که برای ملت ایران ایجاد می‌نمودند قناعت می‌کنم. در سنوات اخیر همان‌طور که می‌دانید صادرات ایران بسیار کم و واردات بسیار زیاد بود و تفاوت واردات و صادرات از ۲۰ میلیون لیره تجاوز کرده است یعنی ایران برای تامین واردات خود هر سال احتیاج به ۲۰ میلیون لیره ارز داشته است. این میزان ارز برابر است با ارزی که شرکت سابق نفت برای بهره‌برداری از دستگاه‌های نفت ناچار بود به ایران وارد نموده به فروش برساند معلوم است که اگر صادرات ایران ترقی می‌کرد و با واردات معادله می‌نمود و ۲۰ میلیون لیره کسر تجارت خارجی ما از بین می‌رفت دیگر بازار ایران احتیاج به عرضه ۲۰ میلیون لیره در سال از طرف شرکت سابق نداشت و بنابراین غیرممکن بود که نرخ لیره به طور مصنوعی در ۹۰ ریال ثابت بماند و طبق قانون عرضه و تقاضا نرخ لیره تنزل فاحش نکند و در نتیجه شرکت سابق نفت مجبور شود برای رفع حوایج ریالی خود دو برابر یا بیش‌تر از سابق لیره در بازار ایران به فروش برساند، یعنی ضرر شرکت سابق شاید به بیست یا سی میلیون در سال بالغ می‌گردید.

بنابراین نفع شرکت سابق مانع بود که اقتصادیات ایران ترقی کند و صادرات افزایش پیدا کرده توازن تجارت خارجی برقرار گردد.

این حربه‌ای بود که برای روز مبادا ذخیره کرده بود که هر روز ملت ایران بخواهد از قید اسارت خود را رها کند، واردات و صادراتش توازن را از دست بدهد و به مضیقه ارزی گرفتار شود و به عواقب زیادی که این دو مطلب به ضرر اقتصاد کشور دارند مبتلا و دچار گردد.

اما ملت ایران با علم به تمام مشکلات چون رهایی خود را از چنگ استعمار در چشم‌پوشی از تمام دانه‌هایی که برای به دام انداختن دائمی او بود یافت وقعی به این ضررها نگذاشت. چنان‌که در تاریخ دیده‌ایم هر وقت پیمانه صبرش لبریز شود و به اصطلاح کارد به استخوان برسد با یک جنبش مردانه قید اسارت را شکسته و حق خود را گرفته است اکنون هم چنان‌که مشاهده می‌نمایید در یکی از آن ادوار تاریخی هستیم که همت مردانه ملت ایران کار خود را کرده است.

اکنون که درآمد نفت از میان رفته مثل این است که یک پرده سیاه و ضخیمی از جلوی صحنه واقعی زندگانی ملی ما به عقب زده شده و منظره خوف‌ناکی از زندگانی حقیقی این ملت ستمدیده را به ما نشان می‌دهد که در تمام طول مدت استفاده از این درآمد چندان متوجه آن نبوده‌ایم و حالا می‌بینیم که تنها علت این فقر عمومی و بحران اقتصادی کشور ما از میان رفتن درآمد نفت نبوده بلکه موضوعات ذیل نیز در تهیه مشکلات کنونی ما سهم بزرگی داشته‌اند:

۱- جنگ خانمان‌سوز جهانی اخیر و تحمیلات متفقین بر جامعه فقیر ما که با وجود وعده‌های صریح سران معظم آن‌ها که بعد از جنگ کلیه خسارات ما را جبران و کمک‌های شایانی هم به پیشرفت اقتصادیات ما خواهند نمود. تاکنون کمک که نکرده‌اند سهل است مبلغ هنگفتی هم از قیمت اجناس و اجرت خدمات ما را هم نداده‌اند.

۲- مالیات‌های متنوع و انحصارات که متناسب با درآمد ملی ما نمی‌باشد و در مقابل آن‌ها هزینه‌های بی‌موردی که پرداخت آن‌ها باعث جار و جنجال زیادی می‌شود و تقلیل آن‌ها به آسانی میسر نیست.

۳- عدم توازن واردات و صادرات و مخصوصا عدم توجه به توسعه و ازدیاد محصولات و مصنوعات صادراتی کشور.

نظر به مراتب فوق اکنون برای اصلاح امور خود باید به دو اقدام دست بزنیم:

تعدیل بودجه و اصلاحات اقتصادی مطالعات و مشاورات این‌جانب با متخصصین مالی و اقتصادی موجود کشور به این‌جا رسیده است که تا فداکاری‌ها و استقامت‌هایی از قاطبه ملت خاصه طبقات کارمند به ظهور نرسد، حل این مشکل غیرممکن است.

ما به لطف خداوند به خارج کشور خود وامی‌نداریم و هر قدر هم خواسته‌اند از این راه قیدی در دست و پای فعالیت ما بگذارند قبول نکرده‌ایم و تنها وامی که داریم به ملت خودمان است و اگر بعد از این هم وامی پیدا کنیم باز به خود او خواهد بود.

برای کسر بودجه که بدان اشاره شد به سه طریق می‌توان عمل نمود:

یکی تقلیل مخارج، دیگری تزیید عایدات و طریقه سوم آن‌که حتی‌المقدور از مخارج کاسته و معادل کسری که باقی می‌ماند بر عواید افزود و این طریقه اولی و انسب است.

چه مادام که ممکن است از مخارج کسر نمود، بر عواید نباید افزود، چه افزایش بر مالیات موجب گرانی و گرانی سبب می‌شود که ارقام مخارج بیش از آن‌چه بر عایدات افزوده شده بالا برود و در توازن بودجه توفیق حاصل نگردد.

لذا برای نیل به مقاصد خود دولت در نظر دارد که با کمک کارمندان دل‌سوز وطن‌پرست خود اقدامات زیر را بنماید:

یکی این‌که در وصول درآمدهای دولتی بدون این‌که کمترین اجحاف و تبعیضی نسبت به مودیان مالیاتی بشود، جدیت بیش‌تری مبذول گردد که تمام مالیات و عوارض قانونی وصول شود.

یقین است که با صمیمیت و حسن‌نیت مامورین وصول اگر تمام مالیات‌ها و عوارض قانونی به صندوق دولت برسد دولت از هر اقدام دیگر بی‌نیاز خواهد بود.

دوم این‌که در سازمان‌ها و ادارات دولتی به کمک عموم کارمندان هر سازمان و اداره به قدر کافی در بودجه مربوطه صرفه‌جویی نموده از کارمندان متمکن و یا آن‌ها که کارهای مستقلی در خارج دارند و زندگانی خود را از راه کسب و صنعت و کشاورزی تامین کرده‌اند تقاضا شود که به میل و رضای خود تا مدتی از گرفتن حقوق دولتی و یا قسمتی از آن موقتا خودداری نمایند.

سوم تهیه مقدمات الغای محدودیت‌هایی که مانع اقدامات اقتصادی مردم است برای این‌که مردم دارای کار و کسب و مشاغل مفیدی شده، با ازدیاد دارایی خود به ازدیاد درآمد دولت کمک کنند و دولت هم از تحمل بار گران بودجه‌های اقتصادی و تکفل عده زیادی که روز به روز روی به تزاید دارند آسوده گشته بیش‌تر وقت پیدا کند که به کارهای اصلی و اساسی خود برسد.

چهارم دولت در نظر دارد که در ازدیاد محصولات و مصنوعات کشور با کمک سرمایه‌داران و ملاکین و کارگران و زارعین کشور اقداماتی بنماید مخصوصا در ازدیاد کاشت چغندر و محصول قند و سیمان و منسوجات و سایر مصنوعات و هم‌چنین به توسعه کشت و صادرات پنبه و برنج و گندم و خشکبار و تهیه مقدار زیادتری پشم برای صدور و بهبود وضعیت قالی و ازدیاد و صادرات آن و غیره و غیره بکوشد.

از مراتب وطن‌پرستی و استقلال‌دوستی هم‌وطنان انتظار کامل دارم که دولت را در این مرحله تقویت نموده نگذارند منویات سودبران خارجی و طرفداران داخلی آن‌ها پیشرفت نماید و عملیات یک‌ساله ملت و دولت را خنثی نماید.

مطالعات عموم علاقه‌مندان به این‌جا رسیده است که مشکل نفت صرفا با صبر و تحمل حل‌شدنی است اولین دوا و آخرین علا را در این دانستند. زیرا هر امری به نسبت عظمت خود متضمن مشکلات عظیم است و فعلا در برنامه دولت و ملت ایران موضوع نفت واجد عظمت خاصی است که در راه‌حل آن طبعا به موانع عظیم برخورد کرده و می‌کنیم ولی ما آن‌ها را باید از میان برداریم خردکننده صخره‌های موانع تنها استقامت و پایداری و از خود گذشتگی است. این‌جانب به نوبه خود تا حال عمل کرده‌م و همین انتظار را از همه نیز دارم.

موضوع دیگری که تذکر آن در این موقع لازم می‌باشد این است که در بین هم‌وطنان عزیز کسانی هستند که در مرکز و شهرستان‌ها سرمایه و قدرت مالی کافی برای اقدام جدی در راه تولید و بهره‌برداری از منابع بی‌کران ثروت دست‌نخورده کشور دارند ولی به جهاتی از جمله بیم از عدم امنیت قضایی در انتظار نشسته و دست به فعالیت مفید اقتصادی نمی‌زنند و یا آن‌که غالبا سرمایه‌های خود را در راه سفته‌بازی و یا داد و ستدهای بی‌مورد مصرف می‌کنند و به جای ایجاد کار و فعالیت مفید اقتصادی که موجب استفاده برای خودشان و سایر هم‌وطنان باشد باعث بالا رفتن هزینه زندگی و سختی معیشت آنان نیز می‌گردند.

در صورتی که در این موقع مخصوصا به واسطه قطع شدن قسمتی از فعالیت صنعت نفت بحران بی‌کاری در کشور شدت یافته، بر عموم سرمایه‌داران فرض است که با به کار انداختن سرمایه خود در راه تولید ثروت در ایجاد کار و فعالیت اقتصادی با یکدیگر توحید مساعی نمایند.

البته دولت هم بیش از پیش در ایجاد امنیت قضایی و رفع محظورات و فراهم کردن تسهیلات قدم برمی‌دارد و در نظر است که با ایجاد موسسات اعتباری مخصوص به تولیدکنندگان مساعدت لازم بنماید.

یقین دارم که در این راه اگر از روی صمیمیت و علاقه‌مندی قدم‌های جدی و مثبت از طرف عموم ملت مخصوصا کارمندان دولت و سرمایه‌داران برداشته شود، دیری نخواهد گذشت که حتی بدون درآمد نفت سعادت همگان تامین و نام ایران عزیز در جهان بیش از پیش به نیکی یاد خواهد شد.

بنا بر آن‌چه به عرض رسید به قدر ممکن درد تشخیص و دوا نیز معلوم گردید و می‌توان از مطالب بالا نتیجه گرفت که هر دولتی بعد از این دولت بخواهد به مصلحت کشور قدم بردارد، ناچار است به مطالب ذیل که خلاصه گفته‌های بالا است توجه داشته باشد:

۱- تجدید نظر در کلیه ارقام بودجه به منظور تعدیل و توازن بودجه.

۲- تجدید نظر در قوانین مالیاتی که لوایح آن تهیه شده است به منظور ازدیاد درآمد.

۳- دادن اعتبار کافی برای کارهای تولیدی طبق نقشه‌ای که تنظیم شده است به منظور ازدیاد تولید و جلوگیری از بی‌کاری.

۴-  تجدید نظر در سازمان‌های اداری به منظور تقلیل بودجه و تسریع و تسهیل در کار مردم.

۵- لغو کلیه مقرراتی که مزاحم و مانع فعالیت اقتصادی افراد است.

۶- تنظیم برنامه برای استفاد از قسمتی از افراد و وسایل شرکت ملی نفت برای امور تولیدی به نحوی که به اساس کار شرکت لطمه وارد نیاید.

به نظر این‌جانب مطالبی که گفته شد دوران مطالعه‌ای را که نمایندگان محترم در امور اقتصادی باید بفرمایید قدری کوتاه خواهد ساخت، زیرا نتیجه مطالعات یک‌ساله دولتی است که در دوره تصدی خود مواجه با تمام مشکلاتی بوده که دولت‌های سلف او در برابر یکی از آن‌ها تاب مقاومت نداشته‌اند ولی دولت به پشتیبانی ملت غیور ایران در عین مواجه با آن‌ها توانسته است تا امروز دوام کرده و نتیجه تجربیات خود را به این شرح خلاصه نماید.

آقایان نمایندگان باید بدانند که تشنجات حاصله فعلی بر اثر کارشکنی‌های اقلیتی است که از منافع سرشار بیگانگان برخوردار بوده و ترک عادت برای او بسیار ناگوار است. ولی اقتضای عدالت این است که عده‌های کوچک‌تر فدای عده‌های بزرگ تر شوند، خاصه که عده‌های کوچک‌تر اتصال به خارجی داشته و آلت مقاصد شوم آن‌ها بوده باشند.

امیدوارم افکار روشن نمایندگان محترم راهنمای دولت‌های بعدی بوده و آن‌ها را از هر انحراف و انعطافی باز وارد و با مصلحت حقیقی ملت و افکار عالیه شاهنشاه خیرخواه در تمام مراحل منطبق باشد.

آقایان محترم نطقی که قبلا تهیه شده بود به انتها رسید و اکنون می‌خواهم یادداشتی که قبل از تشکیل جلسه تهیه شده است به استحضار برسانم.

یکی از معلمین ما در سوئیس ملل عالم را از حیث تربیت و تعلیم به سه درجه تقسیم می‌کرد: ملت دانا و نادان و ملت متوسط. دانا به قومی می‌گفت که خود می‌تواند مصالح خویش را تشخیص دهد و اراده اجرای آن را هم داشته باشد و نادان به ملتی اطلاق می‌کرد که افراد و اقوامی به هر طرف که می‌خواهند او را هدایت نمایند و متوسط مللی را می‌دانست که صاحب تشخیص باشند ولی نه آن را می‌توانند به کار برند و نه خود صاحب عزم و اراده باشند.

در بدو مشروطیت یک عده از مردم خیرخواه ملت را به هر طرفی که صلاح بود هدایت می‌نمودند و نتیجه این شد که رژیم استبداد برطرف و مشروطیت و قانون اساسی برقرار و تنظیم شود. دوره سوم تقنینیه که بعد از خاتمه تحصیلاتم به ایران آمدم درست مصداق حرف آن معلم را دریافتم که تشخیص مردم نه آن‌قدر کم بود که بتوانند آن‌ها را هدایت کنند و نه تصمیم آن‌ها آن‌قدر زیاد بود که خود آن را به موقع عمل گذارند، ولی قبل از انتخابات نمایندگان طهران برای دوره ۱۶ تقنینیه که این‌جانب دعوتی از هم‌وطنان عزیز برای تقدیم عرض‌ حال به دربار کردم معلوم و مسلم شد که مردم می‌توانند مصالح خود را خوب تشخیص دهند و عزم و اراده برای اجرای تشخیصات خود دارند.

از این مقدمه می‌خواهم این نتیجه را بگیرم که شما منتخبین ملتی هستید که نیک را از بد تمیز و تشخیص می‌دهد و شما نمایندگان مردمی هستید که هیچ‌کس در صحت تشخیص آن‌ها تردید ندارد بنابراین خوب می‌توانید پی به مشکلات کنونی ببرید و خوب می‌توانید وسایل رفع مشکلات را فراهم نمایید.

روز قبل گزارشی رسیده است که بعد از رفتن آقای کاردار سفارت انگلیس به شیراز اوضاع و احوال آن استان دارد فرق می‌کند و من به دو دلیل نمی‌خواهم به این گزارش وقعی بگذارم و شما را از ان بابت نگران نمایم. یکی این است که آقای میدلتون کاردار محترم تاکنون ماموریت‌های استعماری نداشته و شخص دانا و مجربی است و دیگر اعتماد و اطمینانی است که به فهم و وطن‌پرستی هم‌وطنان عزیز آن استان دارم. امیدوارم که من در تشخیص خود دچار اشتباه نشده و مرور ایام هم آن را تایید نماید.

اکنون بر شماست که انتظار افتتاح مجلس را نکشید. ما آن‌قدر گرفتاریم و مطالب لاینحل داریم که شما باید خواب و خوراک را بر خود حرام نموده و ساعتی فارغ و آسوده به سر نبرید. عدم افتتاح مجلس سبب نمی‌شود که شما با دولت تماس نگیرید و بودجه و لوایح تنظیم‌شده را یکی بعد از دیگری بخواهید و در آن‌ها مطالعات کافی نمایید و زمینه را طوری حاضر کنید که بلافاصله بعد از افتتاح مجلس تصمیماتی که لازم است عاجلا اتخاد نمایید.

شما باید بدانید که رویه ادوار تقنینیه سابق مطلوب نیست و چنان‌چه بخواهید همان مشی سابق را تعقیب کنید دیر یا زود مردم را از خود مایوس می‌سازید کارها باید خارج از جلسات بحث و فحص شود و در جلسات پس از یک نطق از طرف مخالفین و موافقین تصمیمی که در صلاح مملکت باشد اتخاذ نمایید و غیر از این وقت مجلس ضایع می‌شود و در آخر دوره هم کاری نکرده‌اید که به ملت ارائه نمایید.

بیش از این لازم نیست چیزی عرض کنم و یقین دارم که نمایندگان ملت دانا می‌دانند چطور عمل کنند که کشتی طوفان‌دیده وطن خود را به ساحل نجات برسانند.