صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۰۳ دی ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۵۵۱۹۵۱
تاریخ انتشار: ۱۹ : ۱۹ - ۰۷ خرداد ۱۳۹۹
روزنامه گردی در «انتخاب»:
مهندس بازرگان: آن راه‌پیمایی‌هایی که به پشتیبانی از دولت شد و به دستور و فرمان امام انجام گرفت و امام گفت: انجام دستور‌های این دولت فریضه مذهبی است، آن‌ها چه شده؟ البته شما وظیفه دارید که انتقاد کنید ما نمی‌گوییم اگر شما در فلان محل عیب یا نقص یا دزدی و خلافی دیدید دهن‌تان را ببندید، نه چنین انتظاری از شما نداریم، ولی انتقاد باید به صورت نصیحت دوستانه نه به صورت دخالت باشد. /‌ای کاش بعد از انقلاب پیروزمندانه شعار مملکت به جای انتقام می‌شد انضباط. انتقام بس است، به حد کافی انتقام گرفتیم و حالا باید انضباط را پیشه کنیم تا بتوانیم به کار‌ها بپردازیم.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

سرویس تاریخ «انتخاب»: شامگاه دوشنبه هفتم خرداد ۱۳۵۸ مهندس بازرگان، نخست‌وزیر دولت موقت، طی مصاحبه‌ای تلویزیونی از مشکلات و مصائبی که برخی بر سر راه دولت موقت ایجاد می‌کردند، به تندی انتقاد کرد و گفت: «متاسفانه حالا در مملکت هم تفرقه وجود دارد و هم تعدد مراکز قدرت یعنی قطب‌ها و مراکز تشخیص و تصمیم به قدری زیاد است که خیلی کار‌ها را فلج می‌کند.» فراز‌هایی از سخنان او که فردای آن روز در روزنامه اطلاعات منتشر شد به این شرح بود:

مشکلی که شاید مهم باشد، نبودن وحدت در آراء و عقاد و اصول است
مشکلی که شاید مهم باشد، نبودن وحدت در آراء و عقاد و اصول است که بین مردم چه آن‌ها که در سطوح بالا و مسئولیت‌های جلوی انقلاب و اداره مملکت هستند و چه آن‌هایی که در سطح عقب‌تر قرار دارند وجود دارد، یک جور هم عمل نمی‌کنند؛ و از همه خطرناک‌تر در سربازخانه‌ها دیده یا شنیده می‌شود که درجه‌داران اصلا تمکین و تبعیت از فرمان یا دستور افسران نمی‌کنند و می‌گویند شما مثل ما هستید و چرا ما از شما تبعیت کنیم؟ شما باید به دستور ما باشید. یا اگر فرمانی داده می‌شود که هواپیمایی پرواز کند به فلان نقطه مرزی، عقیده دارند که باید موضوع را به آن‌ها بگویند تا در شورای خودشان مشورت کنند و ببینند آیا اعزام یک چنین هواپیمایی صحیح است یا خیر و اگر تشخیص دادیم صحیح است این کار را می‌کنیم؛ و اصلا افسر، سرباز و درجه‌دار یعنی چه همه ما مساوی هستیم. افسر هم با درجه‌دار یکی است، جز این‌که فرمان از یک طرف صادر می‌شود.

بیشتر بخوانید

 

صرف‌نظر از این‌که این طرز فکر ناشی از رشد اجتماعی فکری اخلاقی باشد و اصلا درست باشد یا نباشد، مسلم است که با چنین تفرقه و تشدد و این‌که هر شخصی یا هر مقامی و یا هر واحدی به میل خود عمل کند بار مملکت بار نخواهد شد.
این نوع عدم انضباط در هیچ کشوری اعم از سرمایه‌داری؛ سوسیالیستی یا کمونیستی وجود ندارد. ما اکنون در برابر وجدان خودمان و یا در برابر خدا مسئول هستیم، چون مسئول هستیم باید تشخیص بدهیم و دستوری که به ما داده می‌شود به وجدان خود عرضه بکنیم ببینیم اگر جواب مثبت داد، انجام بدهیم.
در قرآن سه بار اطاعت از خدا، رسول خدا و کسانی که صلاحیت امر و نهی را بر مردم دارند تاکید شده است.

ما وارث ۳۰ میلیارد تومان حاتم‌بخشی و ریخت و پاش‌های دولت گذشته هستیم
بعد از سخنرانی دفعه قبل که خطاب به کارمندان بود اظهار نظر‌هایی به صورت نامه یا مقاله می‌شود که نشان می‌دهد به بعضی از آقایان کارمندان و کارگران گران آمده است که چرا صحبت از صرفه‌جویی یا زیادی مخارج و یا عدم آمادگی‌ها برای قبول هرج و مرج در هر چیزی می‌شود. قبل از هر چیز باید گفت: دولت نه خسیس است که خرج نکند و نه دزد و دغل و کلاه‌گذار است که بخواهد در جیب خود بریزد. پس اگر می‌گوییم نمی‌توانیم از عهده خیلی از مخارج و درخواست‌ها بربیاییم برای این است که نداریم و مردم استدلال می‌کنند که یک قلم آن دزدی‌ها و خاصه‌خرجی‌های دولت‌های گذشته را که شما نمی‌کنید و هزینه‌های دیگر، مانند مسافرت و اجاره‌های گذشته را ندارید و از سوی دیگر پول و درآمد هم دارید. این استدلال درست است؛ اما، ولی دارد! یکی آن‌که بودجه سال گذشته که ۱۰۰ میلیارد تومان کسری داشت و از خارج وام می‌گرفتند و این وام به گردن ما مانده است و بعد اسکناس چاپ می‌کردند و یا وام‌های داخلی می‌گرفتند که در حال حاضر دولت مبالغ هنگفتی به بانک مرکزی یا بانک‌های دیگر داخلی بدهی دارد و بالاخره هرکسی باید روی پای خودش بایستند. ما در خیلی از مخارج زاید صرفه‌جویی کرده و می‌کنیم و در برابر آن وارث ۳۰ میلیارد تومان حاتم‌بخشی و ریخت و پاش‌های دولت گذشته هستیم. ما وارث قرارداد‌ها و سفارش‌هایی هستیم که نه می‌توانیم آن‌ها را ندیده بگیریم و نه از آن طرف به راحتی و سادگی انجام دهیم که این‌ها برای امور عمرانی از قبیل: سیلو، برق، معدن، کارخانه وهواپیما و ... است؛ و تمام قرارداد‌ها به صورتی بسته شده که وقتی به آن‌ها رسیدگی شود به نفع طرف است و به ضرر ما و چنین چاه‌های ویلی که دستگاه‌های گذشته کنده‌اند مملکت ناچار باید درون آن بیفتد و خفه شود. ما باید این چاه‌ها را با مخارج جدید پر کنیم و بسازیم. پول نفت و درآمد آن نباید دود بشود.

خداوند روح مصدق را شاد بدارد
از ابتدای ملی شدن نفت که خداوند روح و نام مصدق را که این خدمت فوق‌العاده عظیم را به مملکت ما و خاورمیانه و دنیا کرد جاوید و شاد بدارد، تصمیم بر این بود که عواید دیگری غیر از عایدات نفت صرف پرداخت حقوق و امور جاری شود و تمام این‌ها به مصارف امور عمرانی برسد و آن‌چه تا به حال از عایدات نفت خرج کار‌های جاری شده دود هوا شده و ما باید سعی کنیم تا آن‌جا که می‌توانیم این درآمد را به صرف امور عمرانی برسانیم تا باز داخل این مملکت بماند نه این‌که صرف هوا و هوس و صرف خوراک و مصارف از این قبیل بشود. وظیفه یک دولت مسلمان و ملی و دلسوز این است که صرفه‌جویی کند تا درآمد به هدر نرود.

اگر پول داشتیم که کشکول گدایی به طرف کارمندان دراز نمی‌کردیم
ما اگر پول داشتیم که کشکول گدایی به طرف کارمندان دراز نمی‌کردیم تا از یک درصد حقوق خود به ما کمک کنند. چطور می‌شود دولت همه کار‌ها را انجام بدهد، به بیکار‌ها پول بدهد، بیماران را معالجه کند، راه بسازد، آب را تامین کند، مرز‌ها و سرحدات را حفظ کند، در داخل کشور نگذارد توطئه بشود، امنیت را برقرار سازد، اما شما پاسدار اگر دلت خواست بروی و اگر نخواست نروی و شما افسر اگر میل‌تان کشید هواپیما را پرواز بدهی؟! شما مسئول هستید.

آن راه‌پیمایی‌هایی که به پشتیبانی از دولت می‌شد چه شد؟!
آن راه‌پیمایی‌هایی که به پشتیبانی از دولت شد و به دستور و فرمان امام انجام گرفت و امام گفت: انجام دستور‌های این دولت فریضه مذهبی است، آن‌ها چه شده؟ البته شما وظیفه دارید که انتقاد کنید ما نمی‌گوییم اگر شما در فلان محل عیب یا نقص یا دزدی و خلافی دیدید دهن‌تان را ببندید، نه چنین انتظاری از شما نداریم، ولی انتقاد باید به صورت نصیحت دوستانه نه به صورت دخالت باشد. این حرفی را که بعضی از درجه‌داران و کارکنان می‌گویند [که]باید انتخاب فرماندهان و مدیران با مشورت آن‌ها باشد عملی نیست. در زمان پیغمبر اکرم وعلی (ع) تمام فرماندهان از سوی آنان تعیین می‌شدند. این به معنای آن نیست که بقیه از نظر دادن محروم باشند، امروز ارتش ما ارتشی که بیش از هر چیز به آن نیاز داریم ارتش امروز ما بیش از مسلسل و فشنگ نیاز به روحیه دارد.‌
می‌گویند ما جامعه توحیدی را می‌خواهیم و اسلام طبقه را نمی‌شناسد. آیا آن کسی که مدیریت می‌داند، اسلحه را می‌شناسد و جنگ دیده است با آن کسی که تازه وارد ارتش شده و این تخصص و معلومات را ندارد مساویست؟ البته این صحیح است که همه برادر و مساوی هستند، اما علم کار، خدمت، تقوی، جهت و کوشش برتری را به کسی می‌دهد که بیش‌تر دارای این صفات باشد.

انتقام بس است، به حد کافی انتقام گرفتیم
نباید فکر کنیم که انقلاب تمام شده است و کار به پایان رسیده. جنگ انقلاب و تلاش ادامه دارد و بنابراین محرومیت و قبول مشکلات ادامه دارد و اگر کسی فکر کند حکومت اسلامی و دولت ملی است پس باید تمام ناراحتی‌ها رفع شود این فکر خطر بزرگی برای مملکت به شمار می‌رود. اگر این چیز‌هایی را که باید در طی سال‌ها انجام شود، در دو یا سه ماه از دولت بخواهند عملی نیست.
کارمندان می‌گویند: «۷۵۰ تومان را نگیرید»، من نگفته بودم می‌گیرم.‌ای کاش بعد از انقلاب پیروزمندانه شعار مملکت به جای انتقام می‌شد انضباط. انتقام بس است، به حد کافی انتقام گرفتیم و حالا باید انضباط را پیشه کنیم تا بتوانیم به کار‌ها بپردازیم.
مردم باید با دولت در انجام وظایفی که به عهده دارد همکاری کنند و این وظایفی که امام به دولت فرمان داد، تصرف دولت و استقرار وزارت‌خانه‌ها که از سطح بالا شروع کردیم، بعد از انجام رفراندوم که به نحو احسن انجام شد و بعد قانون اساسی که شورای طرح‌های انقلاب مشغول کار روی آن است که پس از عرضه به مردم از طریق رفراندوم به تصویب خواهد رسید و بعد تشکیل شورا‌ها و انتخاب مجلس و رئیس‌جمهوری و مردم باید تا انجام این وظایف با دولت همراهی کنند و در این مدت هر اندازه که دولت توانست خواست‌ها را پیش ببرد کوتاهی نخواهد کرد و هر اندازه نتوانست مردم باید ببخشند و این‌قدر به دولت فشار نیاورند.
انتظار دولت به نمایندگی از ملت و رهبری انقلاب این است که عوض دست بگیر داشتن دست بده داشته باشند و قبول مشکلات و مسئولیت‌ها را بکنند.

رئیس‌جمهوری شدن چندان آش دهن‌سوزی نیست
این موضوع [ریاست‌جمهوری] برای بنده چندان مطرح نیست، چون شخص باید بداند که رئیس‌جمهوری چه تکالیف و وظایف و اختیاراتی دارد و آیا می‌تواند خدمت کند یا نه و این امر مادامی که قانون اساسی به تصویب نهایی نرسیده باشد تشخیص آن خیلی مشکل است. به علاوه به نظر بنده علاوه بر این‌که رئیس‌جمهوری شدن چندان آش دهن‌سوزی نیست، اصولا صرف تعیین و انتخاب رئیس‌جمهوری مشکلات و مسائل و درد‌های ما را درمان نمی‌کند.
البته وقتی قانون اساسی تصویب و رئیس‌جمهوری تعیین شد لااقل تکلیف قدری روشن می‌شود و لااقل مردم حس می‌کنند که از حالت موقت و بلاتکلیفی بیرون آمده‌اند و هرکسی وظیفه و کارش چه باید باشد. همین‌قدر که قانون اساسی تکلیفش معین شد معلوم می‌شود که مرکز و مجرایی وجود دارد که همه امور باید از از طریق این مرکزِ هدایت کنترل شود، ولی متاسفانه حالا در مملکت هم تفرقه وجود دارد و هم تعدد مراکز قدرت یعنی قطب‌ها و مراکز تشخیص و تصمیم به قدری زیاد است که خیلی کار‌ها را فلج می‌کند و در افکار و آرا هم که تفرقه فراوان است که امیدواریم با مشخص شدن وضع مملکت با تصویب قانون اساسی، وظایف و مسئولیت‌های هرکس مشخص شود. ولی اگر چنین روحیه و تفرقه‌ای در آینده هم وجود داشته باشد مملکت در معرض خطر بزرگی است.

- مهندس بازرگان در پایان این مصاحبه از مقام رهبری انقلاب، شورای انقلاب و دولت به عنوان سه قطب عمده تصمیم‌گیر یاد کرد.