صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۲۹ شهريور ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۵۴۴۲۹۶
تاریخ انتشار: ۰۰ : ۱۶ - ۰۴ ارديبهشت ۱۳۹۹
روزنامه‌گردی در «انتخاب»؛
محل غیبت رئیس شهربانی را می‌دانم، ولی بر فرض اطلاع دادن و معرفی خود اطمینان به این‌که تعقیب نشوم ندارم، لذا نام و محل غیبت را در این دو بیت به طور معما گنجانیده‌ام تا اگر از طرف ستاد ارتش جایزه پنجاه هزار تومانی برای حل‌کننده این معما تعیین شود من هم شرکت کنم و جواب را بگویم و به این طریق شناخته بشوم. اینک دو بیت: از راه صد و بیست چه بگذشت نهان شد/ آن کوچه و آن خانه که او هست عیان شد/ گوینده این بیت چنین نام وی آمد/ عین اول و دال آخر و ما هم به میان شد»
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

سرویس تاریخ انتخاب: ساعت ۹ شب دوشنبه ۳۱ اردیبهشت ۱۳۳۲ تیمسار سرتیپ افشارطوس، رئیس کل شهربانی، به طرزی عجیب در خیابان خانقاه تهران مفقود شد. صبح روز سه‌شنبه یکم اردیبهشت ۱۳۳۲ به محض این‌که ناپدید شدن رئیس شهربانی به دکتر مصدق، نخست‌وزیر، اطلاع داده شد، ایشان بلافاصله به معاون خود، دکتر ملک‌اسماعیلی، دستور داد برای بازجویی و تحقیقات اقدام کنند. نخستین هیات بازرسی تحت ریاست دکتر ملک‌اسماعیلی و با شرکت فرماندار نظامی، معاون شهربانی، رئیس کلانتری ۲ و چند تن دیگر به خیابان خانقاه، همان خیابانی که راننده تیمسار افشارطوس وی را برای آخرین بار در آن‌جا پیاده کرده بود، رفتند و به بازرسی و جستجوی منطقه پرداختند. اما چیزی دستگیرشان نشد.
گام بعدی پلیس محاصره محل و جستجوی خانه به خانه بود که از نیم‌روز سه‌شنبه یکم اردیبهشت ۱۳۳۲ آغاز شد، همچنین طبق دستور فرماندار نظامی به هیچ‌کدام از اتومبیل‌هایی که تا ساعت ده همان روز در این ناحیه متوقف بودند، اجازه حرکت داده نشد و همه مورد بازرسی قرار گرفتند.
دکتر مصدق در ظهر این روز، یکم اردیبهشت، آقایان سرپاس سرداری (ادیب‌السطنه) رئیس اسبق شهربانی و آقای بهرامی رئیس سابق اداره آگاهی که سمت بازرس شهربانی را به عهده داشت، احضار کرد و به آن‌ها دستور داد که عملیات مربوط به جستجوی رئیس شهربانی را زیر نظر گرفته و ماموران را راهنمایی کنند.
جزئیات ناپدید شدن تیمسار افشارطوس را دو روز (دوم اردیبهشت ۹۹) پیش به روایت روزنامه اطلاعات مورخ یکم اردیبهشت ۱۳۳۲ به اطلاع خوانندگان عزیز رساندیم، اکنون جزئیات جستجوی خانه به خانه و ادامه ماجرا تا ساعت سه بعدازظهر روز چهارشنبه دوم اردیبهشت ۳۲، به روایت روزنامه اطلاعات مورخ همین روز:

شش ساعت بازرسی بدون نتیجه
در اخبار دیروز، [سه‌شنبه یکم اردیبهشت ۱۳۳۲] به طور تفصیل نوشتیم که یک ناحیه چهل هزار متری تحت محاصره و مراقبت مامورین نظامی و شهربانی قرار گرفته و پلیس مشغول جستجوی خانه‌های واقع در این ناحیه شده است.
کاوش از ساعت نیم بعدازظهر آغاز شد، زیرا از این ساعت به بعد حلقه محاصره کاملا به دور ناحیه خیابان هدایت و خیابان خانقاه و کوچه‌های فرعی آن استوار شده بود.
یک پاسبان و یک سرباز، به درون خانه‌ها می‌رفتند اطاق‌ها را بازرسی کرده و از اهل خانه بازجویی مختصر می‌کردند و سپس به خانه دیگر سرکشی نموده و این وظیفه را دنبال می‌کردند.
بازرسی منازل که به وسیله چندین واحد مختلف آغاز شده بود مدت شش ساعت به طول انجامید، ولی نتیجه کلیه این تحقیقات منفی بود و اثری از رئیس شهربانی در ناحیه خیابان خانقاه به دست نیامد.

پنج نفر مورد سوءظن پلیس قرار گرفتند
نتیجه بازرسی خیابان خانقاه این شد که پنج نفر مورد سوءظن پلیس واقع شده و توقیف گردیدند از این پنج نفر یک نفر همان شاگرد بقالی بود که دیروز جریان دستگیری او را نوشتیم و چهار نفر دیگر از اهالی منازل بازرسی شده بودند.
یک مقام مطلع شهربانی گفت: «تحقیقات از این پنج نفر به نتیجه نرسیده و شاگرد بقال در بازجویی گفته است که: «در حدود ساعت ۹ بعدازظهر یک افسر بلندقامت لاغراندام به دکان من آمد و سراغ آدرس منزل یک نفر را گرفت که من از آن اطلاع نداشتم.» شاگرد بقال هنوز نتوانسته است نام آن شخص را که افسر مزبور آدرسش را می‌خواسته به مامورین بگوید، زیرا فراموش کرده است و همچنین نمی‌تواند بگوید که آیا آن افسر رئیس شهربانی بوده یا شخص دیگر.

تیمسار افشارطوس را به چشم خود دیدم!
مقام مطلع مزبور در جواب این سوال که: «بازجویی‌ها و تحقیقات عصر دیروز و دیشب تا چه حد این معما را روشن کرده است؟» گفت: «البته به نتیجه نرسیده‌ایم، ولی قرائنی به دست آمده که موجب شده دامنه تحقیقات خود را به نقاط دیگری جز ناحیه خیابان خانقاه توسعه دهیم و اکنون بازرسی در نقاط مشکوک مزبور نیز آغاز شده است. به علاوه عقیده من آن است که تیمسار افشارطوس مدتی پس از آن‌که وارد خیابان خانقاه شده این ناحیه را یا به تنهایی و یا در اثر فشار و زور عده‌ای ترک گفته و به نقطه نامعلوم دیگری نقل‌مکان کرده است و دلایل این حدس و فرضیه نیز بدین قرار است:
اولا تحقیقاتی که از پاسبان‌های پست حدود خیابان هدایت و شاه‌آباد [جمهوری کنونی – انتخاب]و صفی‌علیشاه شده کم و بیش نشان می‌دهد که هیچ‌یک از آن‌ها به طور واضح خروج رئیس شهربانی را از این ناحیه ندیده‌اند، فقط پست خیابان باغ سپهسالار با تردید اظهار داشته است که «ساعت نه‌و‌نیم دیشب یک تاکسی که نمره آن را به خاطر ندارم با سرعت زیاد از خیابان خانقاه وارد باغ سپهسالار شد و سرعت آن موجب سوءظن من گردید و وقتی دقت نمودم در درون آن کلاه یک افسر به چشم خورد، ولی قیافه صاحب کلاه را تشخیص نداده‌ام.»
ثانیا ساعت یازده امروز آقای حسین دادفر، مدیر مجله شرقی، در منزل آقای نخست‌وزیر حضور یافته و به آقای دکتر ملک‌اسماعیلی، معاون نخست‌وزیر، اطلاع داده است که ساعت یازده‌و‌نیم پریشب از یک میهمانی به منزل مراجعت می‌کرده و در خیابان هنرستان کمال‌الملک که پشت پمپ‌بنزین بهارستان قرار دارد و در قسمت جنوبی خیابان خانقاه واقع است تیمسار افشارطوس را به چشم خود دیده که به اتفاق سه نفر که لباس شخصی به تن داشته‌اند داخل یک اتومبیل نشسته و اتومبیل نیز پس از ورود به خیابان مقابل پمپ به طرف شمال، یعنی دروازه شمیران، حرکت نموده است. آقای دادفر متوجه نشده است که اتومبیل مزبور شخصی بوده یا کرایه‌ای.

کمیسیون تحقیق تا ساعت چهارونیم بعد از نصف شب کار کرد
ساعت هفت بعدازظهر دیروز [سه‌شنبه یکم اردیبهشت ۱۳۳۲] پس از آن‌که مامورین انتظامی از یافتن رئیس شهربانی در حدود خیابان خانقاه مایوس شدند و گزارش اقدامات خود را تسلیم وزیر کشور نمودند بلافاصله کمیسیونی با حضور آقایان وزیر کشور، تیمسار مدبر فرماندار نظامی تیمسار ریاحی، رئیس ستاد ارتش، رئیس رکن دوم ستاد ارتش و روسای ادارات آگاهی و کارآگاهی تشکیل شد تا نقشه جدیدی برای جستجوی رئیس شهربانی مفقودشده شهربانی تنظیم شود.
این کمیسیون تا ساعت چهارونیم بعد از نصف شب به کار خود ادامه و وزیر کشور نصف شب برای استراحت به خانه خود رفت و بقیه اعضا کماکان [به]رسیدگی گزارشات ادامه دادند و در ساعت چهارونیم بعد از نیمه شب پس از دستوراتی که برای واحد‌های انتظامی صادر کردند به استراحت پرداختند و مجددا ساعت هفت‌و‌نیم صبح امروز [چهارشنبه دوم اردیبهشت ۳۲]کار خود را از سر گرفتند و آقای دکتر صدیقی وزیر کشور نیز ساعت هفت صبح به منزل نخست‌وزیر رفت و گزارش تحقیقاتی را که تا دیشب به عمل آمده بود به اطلاع آقای نخست‌وزیر رسانید.

پیام تهدیدآمیز به جانشین افشارطوس
چون در اثر گم شدن تیمسار افشارطوس شهربانی کل احتیاج به رئیس و یا سرپرست داشت، بعدازظهر دیروز [سه‌شنبه یکم اردیبهشت ۳۲] تیمسار سرتیپ مدبر، فرماندار نظامی تهران، با حفظ سمت به سرپرستی شهربانی کل کشور منصوب و مشغول کار شد.
اولین شایعه‌ای که بلافاصله پس از انتصاب سرتیپ مدبر در کریدور‌های شهربانی شیوع یافت این بود که گفته می‌شد ساعت نه شب گذشته ناشناسی به وسیله تلفن به سرپرستی جدید شهربانی گفته است: «اگر می‌خواهی به سرنوشت افشارطوس مبتلا نشوی فورا از ریاست شهربانی استعفا بده و الا عاقبت خوشی نخواهی داشت.» تیمسار مدبر شخصا به خبرنگار ما گفت: «این شایعه صحت ندارد.»

پنجاه هزار تومان مژدگانی برای یابنده 
به طوری که رادیو تهران اعلام نمود ستاد ارتش مبلغ پانصد هزار ریال به عنوان مژدگانی تعیین نموده تا هرکس که از محل رئیس شهربانی اطلاعی به دولت بدهد و این اطلاع موجب پیدا شدن نامبرده گردد این مبلغ به عنوان مژدگانی به وی تسلیم خواهد شد.
انتشار این خبر موجب شده که از دیشب تا به امروز عده زیادی به شهربانی و منزل نخست‌وزیر مراجعه کرده و درباره محل تیمسار افشارطوس اطلاع ضد و نقیضی در اختیار مامورین گذاشته‌اند. یک مامور تحقیق در این باره به خبرنگار ما گفت: «دیشب تاکنون قریب چهل نفر به شهربانی اطلاع داده‌اند که از محل مفقود شده مطلع هستند، ولی اغلب این اطلاع صحت نداشته و پاره‌ای نیز واهی و خیالی بوده و هیچ‌یک نتوانسته اطلاع موثقی برای پلیس باشد؛ بنابراین تحقیقات و بازرسی کماکان ادامه دارد.»

نام و محل غیبت را در این دو بیت به طور معما گنجانیده‌ام!
علاوه بر اطلاعاتی که اشخاص به شهربانی داده‌اند، چندین نامه هم با امضا و بدون امضا به دفتر روزنامه اطلاعات رسیده که فرستندگان آن‌ها درباره محل رئیس شهربانی پیش‌بینی‌هایی نموده‌اند. ما یکی از این نامه‌ها را نقل می‌کنیم:
«اداره روزنامه شریفه اطلاعات
محل غیبت رئیس شهربانی را می‌دانم، ولی بر فرض اطلاع دادن و معرفی خود اطمینان به این‌که تعقیب نشوم ندارم، لذا نام و محل غیبت را در این دو بیت به طور معما گنجانیده‌ام تا اگر از طرف ستاد ارتش جایزه پنجاه هزار تومانی برای حل‌کننده این معما تعیین شود من هم شرکت کنم و جواب را بگویم و به این طریق شناخته بشوم. اینک دو بیت:
از راه صد و بیست چه بگذشت نهان شد
آن کوچه و آن خانه که او هست عیان شد
گوینده این بیت چنین نام وی آمد
عین اول و دال آخر و ما هم به میان شد»
منظور از انتخاب و درج این نامه بین نامه‌های وارده این بود که خوانندگان محترم دریابند که در ۲۴ ساعت گذشته کلیه طبقات مختلف مردم توجه مخصوصی به موضوع گم شدن رئیس شهربانی معطوف داشته‌اند.

چرا تیمسار افشارطوس گم شد؟
این سوالی است که دیروز تاکنون در کلیه محافل مورد گفتگوست و حتی به طوری که خبرنگار پارلمان ما اطلاع می‌دهد امروز [چهارشنبه دوم اردیبهشت ۳۲]در سراسر کریدور‌های بهارستان نیز کلیه مذاکرات وکلا در اطراف علت گم شدن رئیس شهربانی دور می‌زده و سایر مطالب و مسائل تحت‌الشعاع معمای اسرارآمیز قرار گرفته بوده است.
به طور کلی تاکنون چند جواب به سوال فوق‌الذکر داده شده است:
۱- جماعتی از مامورین آگاهی و فرمانداری نظامی پس از تحقیقاتی که در بیست‌وچهار ساعت اخیر به عمل آمد عقیده دارند که عده‌ای از مخالفین تیمسار افشارطوس که شاید در بین آن‌ها پاره‌ای از بازنشستگان شهربانی نیز وجود دارند برای انتقام‌جویی و تلافی توطئه‌ای ترتیب داده و به وسیله یکی از کارآگاهان که نام او را هم ذکر می‌کنند افشارطوس را به منزلی که در خیابان خانقاه قرار داشته کشانده و سپس وی را دستگیر کرده و از بین برده‌اند.
۲- دسته‌ای دیگر عقیده دارند که توطئه‌هایی علیه دولت در بین بوده که درباره محل و کارگردانان این توطئه اطلاعاتی به رئیس شهربانی داده شده و مشارالیه در صدد تکمیل اطلاعات خود بوده و می‌خواسته است که توطئه‌کنندگان را غافلگیر نماید. بدین لحاظ ممکن است که آن اشخاص از مطلع بودن رئیس شهربانی باخبر شده و برای جلوگیری از افشای این راز مشارالیه را دستگیر و نابود نموده‌اند.
۳- عده‌ای از طرفداران دولت نیز معتقدند که مخالفین دولت رئیس شهربانی را ربوده‌اند تا در دنیا این خبر منعکس شود و در نتیجه اوضاع داخلی ایران را متزلزل جلوه داده و آن را دلیل عدم امنیت در ایران قلمداد نماید.

جستجو به سه اداره محول شد
جستجو و تحقیق درباره رئیس شهربانی از دیشب [شامگاه سه‌شنبه یکم اردیبهشت ۳۲]تاکنون به عهده ۳ اداره محول شده است:
کارآگاهی، رکن دوم ستاد ارتش و اداره آگاهی. مامورین و روسای این سه اداره اکنون فعالیت خود را در یکجا متمرکز نموده و برای یافتن تیمسار افشارطوس طبق یک نقشه تشریک مساعی می‌نمایند و کمیسیون عالی نیز که به ریاست وزیر کشور تشکیل شده کماکان گزارشات واصله را مورد رسیدگی و مطالعاه قرار می‌دهد. این کمیسیون صبح امروز [چهارشنبه دوم اردیبهشت ۳۲]در شهربانی تشکیل شد و رئیس ستاد ارتش و دکتر ملک‌اسماعیلی، معاون نخست‌وزیر، نیز در آن حضور به هم رساندند.

محاصره خاتمه یافت
طبق دستور کمیسیون عالی از دیشب [شامگاه سه‌شنبه یکم اردیبهشت ۳۲] محاصره خیابان خانقاه و هدایت خاتمه یافت و سربازان و مامور شهربانی که در فواصل چهل‌وپنج متری به صورت دستجات کوچک مراقب رفت و آمد اتومبیل و اشخاص بودند جمع‌آوری شده و به مراکز خود بازگشتند، ولی البته این محوطه مخصوصا کانون افسران بازنشسته هنوز تحت مراقبت کارآگاهان شهربانی بوده [و]رفت و آمد عابرین و اتومبیل‌ها مورد توجه می‌باشد.

افشارطوس یک طپانچه کوچک به همراه داشته
طبق خبر دیگر گفته می‌شود که رئیس شهربانی بر خلاف انتشاراتی که دیروز داده شد حامل یک اسلحه کوچک بوده است. بدین معنی که اسلحه بزرگ او غالبا در کیف دستی‌اش قرار داشته و این کیف را پریشب در موقع پیاده شدن در اتومبیل گذاشته بوده و باالنتیجه مامورین در ابتدا حدس زدند که مشارالیه حامل سلاح نبوده است. در حالی که پس از تحقیقات معلوم شد که سرتیپ افشارطوس پیوسته یک طپانچه کوچک که دارای یک جلد جیر قهوه‌ای‌رنگ بوده در جیب عقب شلوار داشته و همه جا آن را با خود می‌برده است؛ بنابراین مامورین تحقیقت در گزارش‌های امروز خود نوشتند که افشارطوس در حالی که مسلح بوده به طور مرموز مفقود شده است.

نتیجه جستجو تاکنون صفر بوده است
یک ساعت بعدازظهر امروز [چهارشنبه دوم اردیبهشت ۳۲] خبرنگار ما از یکی از اعضای کمیسیون عالی که کلیه گزارشات مامورین آگاهی و کارآگاهی و رکن دوم ستاد ارتش را مطالعه می‌نماید و بر امر جستجو نظارت عالیه دارد سوال کرد «نتیجه تحقیقات و بازرسی‌هایی که در بیست‌وچهار ساعت اخیر به عمل آمده چیست و چه نتیجه‌ای از جستجو گرفته شده است؟» عضو مزبور گفت: «می‌توانم بگویم نتیجه جستجو تاکنون صفر بوده است، زیرا هیچ‌گونه خبری جز آن‌که بگوییم رئیس شهربانی در ساعت نه بعدازظهر پریشب تاکنون در خیابان خانقاه از اتومبیل پیاده شده و دیگر مراجعت ننموده در دست نداریم و هر اطلاعی هم که از گوشه و کنار داده شده بدون ماخذ و بی‌پایه بوده است. اما البته مامورین هنوز مایوس نیستند و چند دسته مجهز با کمال جدیت در حال تفحص و جستجو می‌باشند.»

ارئه گزارش به دکتر مصدق
یک ساعت بعدازظهر امروز [چهارشنبه دوم اردیبهشت ۳۲] تیمسار مدبر، سرپرست شهربانی و آقای یوسف بهرامی بازرس شهربانی و رئیس سابق اداره آگاهی که از دیروز تاکنون بر عملیات مامورین نظارت می‌نماید به منزل آقای نخست‌وزیر رفته و گزارشی تقدیم نمودند که حاوی عملیات بیست‌وچهار ساعت اخیر مامورین انتظامی بود و در همین ساعت نیز اطلاعاتی که پاره‌ای از اشخاص به دفتر نخست‌وزیری داده بودند به وسیله معاون نخست‌وزیر در اختیار آقایان مزبور گذاشته شد.

پای مسائل خصوصی مثل عشق و زن در میان نبوده
یکی از مخبرین ما امروز [چهارشنبه دوم اردیبهشت ۳۲] با مادر تیمسار افشارطوس تماس گرفت و مشارالیه درباره گم شدن فرزند خود چنین گفت:
«از دیروز صبح تاکنون کلیه خانواده ما دچار نگرانی و وحشت فوق‌العاده شده‌اند، زیرا غیبت ناگهانی افشارطوس برای ما بسیار غیرمنتظره و عجیب است. با آن‌که از گوشه و کنار می‌شنوم که پاره‌ای می‌گویند شاید مسائل خصوصی از قبیل: زن و عشق و سایر چیز‌ها در کار بوده، ولی می‌توانم به یقین بگویم که پسرم هیچ سرگرمی جز کار نداشت و آن‌قدر مشغول بود که در بیست‌وچهار ساعت فقط چند ساعت در منزل به سر می‌برد. پریشب تاکنون هیچ اطلاع درباره او به ما نداده‌اند و همین‌قدر می‌دانم که از هفت بعدازظهر پریروز تاکنون پسرم رفته و دیگر به خانه بازنگشته است.»
افشارطوس سه اولاد دارد که دو تای آن‌ها پسر و دیگری دختر است و بزرگ‌ترین آن‌ها بیش از نه سال ندارد. عادت شخصی وی این بود که هیچ‌گاه درباره وضعیت خصوصی خود و تلفن‌هایی که به او می‌شد و نامه‌هایی که به دستش می‌رسید و ملاقات‌هایی که می‌کرد و میهمانی‌هایی که می‌رفت اطلاع و خبری به خانواده و خانم خود نمی‌داد و ما هیچ‌گاه نمی‌دانستیم که وقتی از خانه بیرون می‌رود به چه جایی سر خواهد زد.
پسر من روی هم رفته مردی ساکت و باهوش و رازدار است و ساعت ۷ پریشب نیز در موقع خروج از منزل به هیچ‌کس نگفته که به کجا می‌رود.»

نخستین اظهار رسمی درباره گم شدن سرتیپ افشارطوس
ساعت نه بعدازظهر روز گذشته [سه‌شنبه یکم اردیبهشت ۳۲]مراسم آشنایی تیمسار سرتیپ مدبر که از طرف دولت به سمت سرپرست اداره کل شهرانی انتخاب شده با روسای ادارت تابعه شهربانی به عمل آمد و ایشان به عنوان نخستین اظهار رسمی درباره گم شدن سرتیپ افشارطوس و خطاب به آقایان روسای قسمت‌های شهربانی چنین اظهار داشت: «اولا بسیار متاسفم که واقعه حیرت‌انگیزی برای شهربانی کل روی داده و تیمسار سرتیپ افشارطوس دچار یک چنین پیش‌آمدی شده‌اند و همه ما را نگران ساخته‌اند. با اطلاع و سابقه‌ای که به روحیه و طرز فکر و اخلاق فرد فرد آقایان دارم امیدوارم دستگاه انتظامی طوری مجاهدت و فعالیت نماید که گم‌گشته ما هرچه زودتر صحیح و سالم پیدا شود. از همه آقایان انتظار دارم که با همان اختیارات و آزادی عملی که داشتند فعالیت و مجاهدت نمایند که آرامش و امنیت شهر و رفاه جامعه به نحو احسن تامین شود و تبهکاران برای اخلال مجال و فرصتی به دست نیاورند.»


 آخرین اخبار
تا این‌جا اخباری بود که خبرنگاران ما تا یک ساعت و نیم بعدازظهر [چهارشنبه دوم اردیبهشت ۳۲] درباره گم شدن رئیس شهربانی کسب کرده بودند و اینک خبر‌هایی که بعد از ساعت دو و نیم رسیده است به اطلاع خوانندگان می‌رسد:
۱- بعدازظهر امروز از طرف شهربانی به دادسرای نظامی و دادسرای تهران اطلاع داده شد که یک نفر بازرس برای تعقیب پرونده مربوط به مفقود شدن تیمسار افشارطوس به شهربانی معرفی شود تا پرونده برای رسیدگی تحویل وی داده شود. خبر تحویل پرونده به بازپرس این شایعه را در شهربانی ایجاد کرد که ممکن است جنایتی اتفاق افتاده باشد و حتی گفته می‌شد خبر آورده‌اند که جنازه تیمسار افشارطوس را تپه‌های نارمک پیدا کرده‌اند، ولی مقامات مطلع شهربانی ضمن تکذیب این شایعات اظهار داشتند تحویل دادن پرونده به بازپرس از لحاظ اطلاعات قضایی آن‌هاست نه این‌که جنایتی اتفاق افتاده باشد.
۲- آقای بهرامی دو ساعت بعدازظهر به خبرنگار ما گفت: «تا ساعت چهار بعد از نیمه شب گذشته آقای سرپاس سرداری ادیب‌السلطنه و پنج مامور کارآگاهی و بنده در حدود خیابان خانقاه مشغول جستجو بودیم و نقاطی دیگری را هم تفحص کردیم، ولی البته نتیجه مثبت که عبارت از پیدا شدن رئیس شهربانی باشد به دست نیامد.»
۳- از طرف دفتر نخست‌وزیری به آقای سرهنگ دکتر شایانفر، دادستان نظامی، اطلاع داده شد که ساعت ۵ بعدازظهر امروز از آقای نخست‌وزیر ملاقات نمایند.
۴- آقای سرهنگ نادری، رئیس اداره آگاهی، که پرونده مفقود شدن سرتیپ افشارطوس در اختیار او می‌باشد سه ساعت بعدازظهر در جواب این‌که «آیا تا به حال مامورین موفق شده‌اند سرتیپ افشارطوس را زنده یا مرده پیدا کنند؟» گفت: «این سوال جوابی ندارد، زیرا نه رئیس شهربانی پیدا شده و نه جنازه او به دست آمده، ولی فعالیت ادامه دارد.» بنابراین تا ساعت ۳ بعدازظهر امروز هنوز از سرتیپ افشارطوس خبری به دست نیامده است.