صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۰۴ مهر ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۵۲۷۸۲۸
تاریخ انتشار: ۵۹ : ۲۳ - ۱۵ بهمن ۱۳۹۸
مدتی با شاه در باغ گردش کردم و روزنامه خواندم. شاه زیاد از نایب‌السلطنه دل‌تنگ بود و از ظل‌السلطان تعریف می‌کرد... شب درخانه احضار شدم. دیشب خانم شاهزاده، زن شاه، دختری آورد موسوم به تاج‌السلطنه شد.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

پس از انتشار خاطرات روزانه آیت الله هاشمی رفسنجانی، «انتخاب» قصد دارد این بار بخش های گزیده ای از خاطرات دیگر شخصیت های مهم و تاثیرگذار کشور را روزانه، مرور و منتشر کند

به گزارش «انتخاب»، در خاطرات اعتماد السلطنه در روز دوشنبه ۱۵ بهمن ۱۲۶۲ آمده است:

صبح خانه امین‌لشکر رفتم. دیشب طاق اطاق پسرش پایین آمده بود. نزدیک بود هلاک شود. تفصیلی از خفت نصیرالدوله در مجلس شورا می‌گفت. کتابچه نوشته بود پنجاه شرط قرار داده بود به جهت رفتن آذربایجان، من‌جمله لقب امیرنظامی به خودش و وزارت تجارت به پسر شش‌ساله‌اش و ... و غیره. خلاصه کتابچه که در مجلس خوانده شده بود آن وقت قوام‌الدوله کاغذ مستوفی‌الممالک را از بغل بیرون می‌آورد که شاه فرموده است نصیرالدوله نرود آذربایجان. خیلی خفیف شده بود. آفرین [بر] ولیعهد که کار خوب کرده بود. از آن‌جا خانه طلوزان، از آن‌جا درخانه [دربار] رفتم. مدتی با شاه در باغ گردش کردم و روزنامه خواندم. شاه زیاد از نایب‌السلطنه دل‌تنگ بود و از ظل‌السلطان تعریف می‌کرد. بعد خانه آمدم. عصر جمعی دیدن آمدند، من‌جمله عکاس روسی است که تازه بود. شب درخانه احضار شدم. دیشب خانم شاهزاده، زن شاه، دختری آورد موسوم به تاج‌السلطنه شد.