پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : سرویس تاریخ «انتخاب»: اسدالله علم (۱ مرداد ۱۲۹۸ بیرجند – ۲۵ فروردین ۱۳۵۷ نیویورک)، یکی از مهمترین چهرههای سیاسی دوران محمدرضا شاه، وزیر دربار از ۱۳۴۵ تا ۱۳۵۶ و نخستوزیر ایران از سال ۱۳۴۱ تا ۱۳۴۲ بود.
«انتخاب» هر شب یادداشتهای روزنوشت علم را منتشر میکند.
دوشنبه ۲۴ آذر ۱۳۴۸: صبح کاردار سفارت انگلیس را خواسته بودم. ساعت ۸ آمد. اوامر شاهنشاه را ابلاغ کردم که به هر صورت تا ضمانت دولت انگلیس نباشد (راجع به تاریخ تحویل و حسن عمل موشک ها) ما نمی توانیم این معامله را انجام بدهیم. رفت که به دولت خودش اطلاع بدهد.
بعد شرفیاب شدم. ابتدا به ساکن شاهنشاه فرمودند نایب التولیه آستان قدس (باقر پیرنیا) مشغول دزدی است. تعجب کردم. عرض کردم: مرد مثبتی است. قهرا دشمن زیاد دارد. فرمودند: خودم هم همین طور فکر می کنم. به این جهت گفته ام گزارش دهندگان مدرک برایم بیاورند.
در جواب کارت تبریک عید فطر بومدين رئيس جمهور الجزایر و پادشاه مالزی دستخط حاضر کرده بودیم. فرمودند: شما هم کارت بدهید، چرا خودمان را کوچک می کنیم؟ حق با شاهنشاه بود. گزارش سفیر آلمان را راجع به راینشتال به عرض رساندم. فرمودند: باید قطعا مدتی که استمهال می خواهند روشن شود. گزارش دیگری راجع به امور نفتی عرض کردم... شاهنشاه امشب به تالار رودکی تشریف می بردند. من اجازه خواسته بودم چون دوستم امشب مهمانی می کند، نروم، شاهنشاه این مطلب را خوب استنباط می فرمایند. با کمال مرحمت اجازه دادند.
... از ملاقات کنندگان امروز من، سفير مراکش بود که پیامی از جانب پادشاه حسن، داد که به عرض برسانم و عرض کنم که بیچاره پادشاه مراکش مجبور شده است برای تشکیل کنفرانس سران عرب در رباط موافقت کند. ولی او خواهد گفت که این کنفرانس شبیه کوچکی از کنفرانس سران دول اسلامی است. راجع به وضع عربستان سعودی اظهار نهایت نگرانی می کرد که اگر در آن جا یک دولت انقلابی چپ بر سر کار بیاید چه می شود؟ می گفت حملات یمن بی جهت نیست. آنها می دانند که فتح نظامی نخواهند کرد ولی می خواهند آتش انقلاب را در عربستان [برافروزند] [و] از طرف شوروی ها شدیدا تقویت می شوند. چون شوروی ها می خواهند که چینی ها در آن جا نفوذ نداشته باشند، حالا توسط دولت عراق کمک زیادی به یمن جنوبی می کنند. درست هم می گفت، اطلاعات ما هم همین است.