پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
سرویس تاریخ «انتخاب»؛ بعد از ترور حسنعلی منصور در بهمن ۱۳۴۳، در فروردین ۱۳۴۴ شاه هدف رگبار رضا شمسآبادی یکی از سربازان مستقر در کاخ مرمر قرار میگیرد؛ ولی از این حادثه جان سال به در برده و ضارب با شلیک محافظان شاه به قتل میرسد.
در مهرماه ۱۳۴۴ ماموران امنیتی و نظامی به محل اختفای اعضای حزب ملل اسلامی در کوهستانهای شمال تهران که سازمان مسلح زیرزمینی را به منظور فراهم ساختن زمینههای حکومت اسلامی تشکیل داده بودند یورش برده و ۶۹ تن از آنان را دستگیر میکنند. از جمله دستگیرشدگان محمدکاظم بجنوردی، ابوالقاسم سرحدیزاده، سید محمد طباطبایی (از بستگان مادریام)، سید حسین هاشمی و حجتالاسلام محمدجواد حجتی کرمانی بودند که در دادگاه نظامی بعضی به اعدام و بعضی به حبسهای طویلالمدت محکوم شدند. چند ماه بعد از آن اعلامیهای از طرف جمعی از علمای حوزهی قم در اعتراض به بازداشت مبارزان و یاران امام با امضای آقایان منتظری، ربانی شیرازی، علیاصغر مروارید و احمد آذری قمی منتشر گردید که به بازداشت آنان منجر شد. اعلامیهی مزبور توسط انجمن اسلامی دانشجویان آخن به زبان فارسی در جمع ایرانیان و با ترجمه به زبان آلمانی، در میان مسلمانان دانشجو توزیع گردید.
***
در اردیبهشت ۱۳۴۵ دانشجویان دانشگاه تهران در اعتراض به زندانی بودن یاران دانشگاهی خود و علمای بازداشتشده از حوزهی علمیهی قم، از شرکت در امتحانات خودداری کرده و به اعتصاب روی آوردند. بازتاب این اعتصاب و نیز اعلام حمایت حوزهی علمیهی قم از آنان در سازمانهای دانشجویی خارج از کشور بسیار گسترده بود.
در خرداد همان سال جنگ ششروزهی اسرائیل علیه کشورهای مصر و سوریه و اردن رخ داد که معادلات منطقه و سایر تحولات سیاسی در جهان را تحتالشعاع خود قرار داد.
توزیع بیانیهی امام در دفاع از ملت فلسطین، همانطور که در جای دیگر گفتهام توسط واحد دانشجویی آخن وابسته به کنفدراسیون با مخالفت اکثریت اعضای آن روبهرو شد و لذا آن را توسط UMSO در اختیار افکار عمومی قرار دادیم.
***
در همین سال تعدادی از جوانان وابسته به سازمان تودهی انقلابی به سرکردگی پرویز نیکخواه جهت ایجاد سلول انقلاب کمونیستی، مخفیانه به ایران آمدند، ولی با دستگیری و محکومیت مواجه شده و سرانجام با پذیرش انقلاب سفید به عنوان اصلیترین انقلاب مردمی که راه نجات ایران و عظمت آن را هموار ساخته و زمینهساز دروازهی تمدن بزرگ آریامهری شده بود، به مقامات و مناصب عالیه راه یافته و بالاخره نویسنده و مجری برنامهی تلویزیونی «جلوههای انقلاب در روستاهای میهن ما» گردید. کورش لاشایی و دوستان او هم همین راه را پیمودند و عاقبت و سرانجامی شبیه نیکخواه پیدا کردند.
در اعلامیهای که در خبرنامهی جبههی ملی سوم در مورد نیکخواه و سرانجامِ انقلابیگری او به قلم دکتر حبیبی منتشر شد با این تیتر مواجه شدیم: «بیچاره نیکخواه چه زود جوانمرگ شد». این تیتر برای کسانی که در کنگرهی کنفدراسیون شاهد مجادلهی نیکخواه و دکتر حبیبی بر سر شیوهی مبارزه در ایران بودند، بسیار معنیدار و عبرتآموز بود.
ادامه دارد...
منبع: صادق طباطبایی، «خاطرات سیاسی اجتماعی (۱)؛ جنبش دانشجویی ایران»، تهران: موسسه چاپ و نشر عروج، چاپ سوم، ۱۳۹۳، صص ۲۳۱-۲۳۲.