پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : سرویس تاریخ «انتخاب»؛ در سفر دوم من به نجف از امام سوال کردم: «ما بعضی اوقات در جلساتی که تشکیل میدهیم، اکثرا برادران اهل سنت هم هستند و امام جماعت هم از اهل تسنن است، ما که نماز میخوانیم اگر مهر جلویمان بگذاریم یک حالت جدایی پیدا میکند. یک بار یکی از دانشجویان تونسی مهر را از جلوی من برداشت و گفت: آخر این خاک چیه که از زرتشت به شما رسیده و به آن سجده میکنید؟ من به او پاسخ دادم که ما به خاک سجده نمیکنیم، مهر برای آن است که به هیچ مصنوع بشری سجده نکنیم، جز خاک که انسان از آن آفریده شده است.» نظیر این مسائل برای دیگران هم پیش میآمد. از امام پرسیدم: «در اینجور مواقع تکلیف ما چیست؟»
ایشان اظهار داشتند: «در اجتماعات شرکت بکنید، حالا اگر روی سنگ است چه بهتر، اما اگر ملزم به این هستید که در فرش مسجد و چیزهای مفروش سجده بکنید، اگر طوری است که تفرقه را برجسته میکند، ضرورتی ندارد که از مهر استفاده کنید.» همچنین وقتی گفتم: «ما گاهی درگیر میشویم با آنها» ایشان تذکر دادند که «در مباحث افراطی عمل نکنید، سعی کنید مباحث عقیدتی را به اهلش واگذار کنید و آن را به سطح پایین نکشانید، چون عواطف را جریحهدار میکند و ره به جایی نمیبرد.»
من اول بار که در سال ۱۳۴۸ امام را در نجف ملاقات کردم، شمهای از وضعیت گروههای مختلف خارج از کشور را اعم از کنفدراسیون، تودهایها و ... برای ایشان تشریح کردم [..]من به امام گفتم که «هدف ما روشن ساختن افکار عمومی دنیا نسبت به مسائل مردم ایران است و در این جهت در چارچوبی معین با کنفدراسیون ایرانی همکاری میکنیم.» ایشان مخالفتی ابراز نکردند.
بعد از آغاز مبارزهی مسلحانهی مجاهدین خلق و فعالیتهای فرهنگی حسینیهی ارشاد و دکتر شریعتی، رفته رفته از دانشجویان مسلمان خارج از کشور عقدهزدایی شد، آنها اعتماد به نفس پیدا کردند و یک حالت استقلال و خودجوشی در آنان پدید آمد. هرچند ما به موازات کنفدراسیون و گروههای دیگر همچون جبههی ملی دوم فعالیت میکردیم، اما بر خلاف آنان بر جنبهی مذهبی جنبش مردم ایران تاکید داشتیم. در میان گروههای مذکور اندیشهی مارکسیستی رواج داشت. از این مقطع به بعد عناصر انجمن اسلامی با پایبندی بر مواضع خود به مقابله با مشی کنفدراسیون پرداختند که در مواردی منجر به درگیری با آنان میشد. در سالهای ۵۵ و ۵۶ مشی انجمنهای اسلامی کاملا متمایز بود. البته همین نکات اخیر نیز در پیامها و توصیههای امام مندرج بود.
منبع: صادق طباطبایی، «خاطرات سیاسی اجتماعی (۱)» تهران: چاپ و نشر عروج، چاپ سوم، ۱۳۹۲، صص ۱۰۰-۱۰۲.