سرویس تاریخ «انتخاب»؛ یکی از خیابانهای معروف مسکو به نام شاعر ملی شوروی ماکسیم گورکی نامیده شده، این خیابان بسیار عریض و دارای میدانهای بزرگی با مجسمهها از مشاهیر روسیه میباشد.
از کارهای مهمی که شهرداری مسکو برای زیبایی شهر و بهخصوص عریض ساختن همین خیابان گورکی انجام داده عقب بردن عمارات است.
از جمله عماراتی که عقب برده شده عمارت شهرداری مسکو است که یکی از شبهای توقف در مسکو ضیافت مجللی هم در آن از طرف شهردار به افتخار نمایندگان ملل جهان ترتیب داده شده بود. این عمارت چهارطبقه از بناهای قدیم مسکو و از کاخهای شاهزادگان است که با همان زیبایی و جلال و تزئینات داخلی حفظ شده و اکنون شهرداری مسکو را تشکیل میدهد.
عمارت مزبور در خیابان گورکی خیلی جلو بود، یک پیشآمدگی زشتی را در این خیابان به وجود آورده بود و از طرفی شهرداری نمیخواست عمارت مجللی را خراب و از میان بردارد لذا نقشهای برای عقب بردن عمارت طرح نمودند و در نتیجه موفق شدند که عمارت مزبور را بدون اینکه دست به ترکیب ظاهریاش زده شود و اثاثیه آن برهم ریزد شانزده متر عقب ببرند به این ترتیب که زیر آن را روی قاعده مهندسی خالی کردند و در زیر بنا عرابهها و قرقرههایی گذاشتند و هر روز چند سانتیمتر عمارت را به عقب راندند تا در ظرف شش ماه بدون اینکه اداره شهرداری از کار بیفتند و تعطیل شود شانزده متر عقب برده شد و در مجاذات ساختمانهای دیگر قرار گرفت.
نظیر عمارت شهرداری را در سایر خیابانها نیز به همین ترتیب عقب بردهاند بدون اینکه کار در آن عمارات دچار وقفه شود جابهجا کردن خانه در آمریکا هم معمول است اما نه به این ترتیب، در آنجا میبینید یک خانه را با تمام اثاثیه و لوازم داخلیاش از یک نقطه به نقطه دیگر یا از شهری به شهر دیگر انتقال میدهند و ترتیب انتقال خانه در آمریکا نیز همینطور است که زیربنا را خالی میکنند و پایهها را روی عرابه قرار میدهند و بعد به وسیله بارکشهای قوی خانه را شب موقعی که وسائط نقلیه در خیابانها نیست حرکت میدهند و به جای دیگر میبرند و آنجا نصب میکنند اما این خانهها غالبا به صورت ویلاهای یک و دو طبقه میباشد و هرگز نشنیده بودم که عمارت بزرگ چند طبقه را جلو و عقب ببرند و این عمل عجیب ساختمانی را در مسکو شنیدم که با موفقیت پیشرفت کرده است.
مهمانی آن شب شهردار در عمارت عقب برده شده بسیار مجلل و تماشایی بود تالارهای بزرگی اختصاص به میز غذا داده شده بود که انواع و اقسام خوراکی روی آن چیده شده بود و میز مخصوص مشروبات نیز تکمیل بود و میزبانان شوروی که علاوه بر وزیر تجارت و معاون و روسای بنگاههای بازرگانی و اقتصادی و رئیس اتاق تجارت، یک عده از رجال و محترمین شوروی بودند. مهمانان خود را به عادت دیرین روسیه به پای این میز میکشیدند و بعضی از نمایندگان ملل که عادت به نوشیدن مشروبات مثل خود آنها نداشتند و ناچار میشدند به سلامتی یکدیگر آن هم تا آخر گیلاس بنوشند در زحمت عجیبی میافتادند و به همین جهت بود که میدیدیم بعضی نمایندگان مثل چینیها، و بعضی کشورهای دیگر حتیالمقدور از این میزها فاصله میگرفتند و اگر هم نزدیک میشدند با تمهید بسیار زود خود را از آن محل دور میساختند.
یک دسته ارکستر در ایوان فوقانی تالار بزرگ در ترنم بود و میهمانان در تالارهای بزرگ این عمارت تا نزدیک نیمههای شب پذیرایی میشدند.
در بین مدعوین آن شب، آقای اسمیرنوف را ملاقات کردم. اسمیرنوف سفیرکبیر شوروی در تهران بود و چند سال از ماموریت او در زمان سلطنت اعلیحضرت فقید بود او کسی است که هنگام اشغال ایران از طرف قوای روس و انگلیس سحرگاه شب سوم شهریور خانه آقای منصور نخستوزیر ایران را زنگ زد و همین که در باز شد و منصور با لباس خواب پیش آمد یادداشت دولت شوروی را جلوی ایشان گذاشت و در همان ساعت بود که قوای شوروی از شمال و قوای انگلیس از جنوب داخل خاک ایران شدند.
اسمیر نوف صرف نظر از این ماموریت شومی که به او داده شده بود و از این ماموریت و اشغال کشور ما زیان غیر قابل جبرانی به ملت ایران وارد آمد شخصا سیاستمدار خوب و مردی شریف و محترم و نسبت به ایران احترام بسیار قائل است. مشارالیه اکنون مقام بزرگی در وزارت خارجه دارا میباشد و از مذاکراتی هم که با او کردم همان احساسات محبتآمیز را نسبت به ایران در او یافتم، وی آرزو داشت ایران که دارای تمدن و سوابق درخشان تاریخی است راه ترقی و تکامل را بپیماید.
غیر از اسمیر نوف در آن شب دکتر بارایان رئیس مریضخانه شوروی در تهران را نیز ملاقات کردم. دکتر بارایان را در تهران خیلیها میشناسند. او مدت زیادی در ایران اقامت داشت و در تشکیل مریضخانه شوروی و توسعه آن خدماتی انجام داد و اکنون نیز در مسکو شغل مهمی دارا میباشد. چند تن از مامورین بازرگانی شوروی و نمایندگان مطبوعاتی (آژانس تاس) را نیز در آن شب بین مدعوین ملاقات کردم.
کشور جماهیر شوروی نه فقط در رشته کشاورزی به ترقیات بزرگ قابل توجهی نائل شده که نمونه مواد خام و محصول این کشور وسیع را در نمایشگاه اتاق بازرگانی مسکو دیدیم در قسمت صنایع سبک و سنگین نیز موفقیتهای بزرگی به دست آورده است.
روزهایی که کنفرانس اقتصادی بینالمللی تعطیل بود و جلساتی نداشتیم طبق برنامهای که قبلا به وسیله خانمهای مهماندار طرح میگردید به تماشای موسسات اقتصادی و صنعتی و نمایشگاهها میپرداختیم و یا اگر میخواستیم تاسیسات دیگری را بازدید کنیم مثل اینکه چند موسسه فرهنگی و تربیتی را دیدن کردیم قبلا به مهمانداران خود میگفتیم و در برنامه بازدیدها میگذاشتند و تعیین وقت میکردند.
یکی از روزهای تعطیل به نمایشگاه صنایع ظریفه شوروی رفتیم در این نمایشگاه غرفههای زیادی ترتیب داده شده بود و در هر تالار و غرفه یک قسمت از کارهای صنعتی را به معرض تماشا گذارده بودند که همه حکایت از ترقی سریع این کشور در صنایع مختلف مینمود.
از جمله نمونههایی که در این نمایشگاه دیده شد صنعت بلور و چینیسازی شوروی بود که خیلی خوب شده است، صنایع چوبی و مقوایی، نقرهکاری و مینیاتور، برودریدوزی، زری و مخملبافی، کارهای قلمزنی روی عاج و نقره و بسیاری از این قبیل صنایع ظریف و دستی ما را به یاد نمایشگاه امتعه وطن تهران انداخت که چندین سال به اهتمام رضا شاه فقید به وجود آمد و با تشویقات وی هر سال بهتر از سال پیش میشد و صنایع دستی و هنرهای زیبا و صنایع قدیم ایران زنده شده و با موفقیت پیش میرفت و با کمال تاسف این کار مفید و مهم نیز با خود او رفت و هنرها و صنایع مزبور یکی بعد از دیگری راه قهقرا و زوال را پیش گرفت.
همه رفقای ما از تماشای بعضی غرفههای این نمایشگاه که شباهت بسیار به نمایشگاه امتعه وطن تهران داشت بهخصوص در قسمت صنایع نقرهکاری و قلمزنی و زریبافی و مخملبافی و اشیای ساختهشده از سنگهای معدنی در اندوه و تاثر فراوان فرو رفتند، چه در بسیاری از صنایع ظریف هنرمندان ایرانی به هیچ وجه دستکمی از صنعتگران شوروی ندارند و حتی ذوق و قریحه و استعداد ایرانی ظریفتر و جالبتر است.
در نمایشگاه اتاق بازرگانی وکیلی گفت: «راستی پیشرفت سریعی کردهاند. من در سال ۱۹۳۴ به اتفاق هیأتی از عناصر اقتصادی به ریاست آقای مظفراعلم برای مطالعه در امور اقتصادی به مسکو آمدیم و همین عمارت را که محل اتاق بازرگانی است تماشا کردیم ابدا این نمونهها که حکایت از ترقیات سریع شوروی میکند وجود نداشت. الان شما میبینید که همه گونه اسبابهای برقی، یخچالهای الکتریک و کلیه وسایل برقی را میسازند، لوازم طبی مثل همه جای دنیا ساختهاند؛ دوچرخهها و اقسام دوربینهای عکاسی، رادیو گرامافوق، رادیو تلویزیون و بالاخره همه چیز را در این نمایشگاه میبینید.»
از قسمت صنعتی نمایشگاه گذشتیم در قسمت مواد خام و مواد روغنی و مواد معدنی دیدیم که همه چیز را به معرض نمایش گذارده و چگونه جور و منظم کردهاند اقسام مختلف غلات و حبوبات و دانههای روغنی و حتی کنسروها و مرباجات و غیره به طرز دنیاپسند نمایش داده شده و برای فروش به ملل جهان در دسترس هیأتهای اقتصادی گذارده شده بود.
از اینجا هم بگذریم برویم نمایشگاه ساختمانی مسکو را دیدن کنیم.
تشکیلات وسیعی برای امور ساختمانی در این نمایشگاه داده شده بود، اقسام مختلف مصالح جدیدی که در ساختمانهای امروز به کار برده میشود به معرض نمایش گذارده شده بود، کارهای سدسازی، آبیاری و اتصال رودخانهها و استفاده از برق و بالاخره طرح ساختمانهای آسمانخراش شهر مسکو همه در این نمایشگاه نشان داده میشد.
از جمله سدهای عظیمی که در دست ساختمان است و راهنمای نمایشگاه روی نقشه به ما توضیح میداد، سدهای رودخانههای دن و ولگا بود که در نتیجه ساختمان این سدهای بزرگ علاوه بر آبیاری اراضی وسیع یکی از آنها شش میلیارد کیلووات و دیگری چهار میلیارد و دویست میلیون کیووات برق میدهد که قسمت اعظم آن را در نظر دارند به طرف مسکو بیاورند.
ساختمن سه بنای سیوچند طبقه (آسمانخراش) برای سکونت و شورای وزیران و دانشگاه مسکو از جمله نقشههایی بود که در این نمایشگاه یا (ماکت) آن نشان داده شد و این سه بنا در برنامه پنجسالهایست که باید در آینده نزدیک خاتمه یابد.
برای سالهای بعد نیز نقشههایی در دست تهیه بود که بالنتیجه نهضت بزرگی را در امور ساختمانی شهر مسکو نشان میداد و به جای عمارات کهنه امروز مسکو دارای چندین آسمانخراش میشود و با این نقشهها که ما در این نمایشگاه دیدیم مسکو تا چند سال دیگر به کلی تغییر خواهد کرد و به یکی از شهرهای بزرگ دنیا شباهت خواهد یافت.
منبع: اطلاعات، چهارشنبه هفدهم اردیبهشت ۱۳۳۱، صص ۱ و ۷.