سرویس تاریخ «انتخاب»؛ در جلسه روز پنجشنبه پنجم اردیبهشت ۱۳۳۰ مجلس شورای ملی، حسین مکی مخبر کمیسیون مخصوص نفت - کمیسیونی که طبق قانون ۲۴ و ۲۹ اسفندماه ۱۳۲۹ مامور تهیه طرح اجرای اصل ملی شدن صنعت نفت در سراسر کشور شده بود - گزارش این کمیسیون را به مجلس تقدیم کرد. ماده دوم این گزارش دولت را مکلف میکرد که با نظارت هیأت مختلط بلافاصله از شرکت سابق نفت انگلیس و ایران خلع ید کند. این گزارش به شدت انگلستان را نسبت به منافع خود در ایران نگران کرد تا جایی که سفیرکبیر این کشور در تهران به سرعت به حضور حسین علاء نخستوزیر وقت رسید و ظاهرا همین ملاقات و فشار انگلستان موجب استعفای علا در فردای تقدیم این گزارش به مجلس شد. روز شنبه ۷ اردیبهشت ۱۳۳۰ مجلس شورای ملی به اتفاق آرا به دکتر مصدق رای تمایل داد، فردای آن روز نیز مجلس سنا با اکثریت آرا به نخستوزیری دکتر مصدق رای موافق داد و در ظهر همان روز یعنی یکشنبه ۸ اردیبهشت ۱۳۳۰ مصدق به حضور شاه رسید، بعدازظهر نیز فرمان ملوکانه مبنی بر نخستوزیری دکتر مصدق صادر شد. حدود یک هفته بعد خانم کالوک خبرنگار و نویسنده روزنامه «پاری لیبره» فرانسه مصاحبهای در همین زمینه یعنی دولت جدید دکتر مصدق، واکنش انگلستان به گزارش کمیسیون نفت، وزرا و... با آیتالله کاشانی انجام داد. متن این مصاحبه که روز شنبه و یکشنبه ۱۴ و ۱۵ اردیبهشت ۱۳۳۰ در روزنامه اطلاعات منتشر شد به این شرح بود:
من خیلی مفتخرم که حضرت آیتالله موافقت کردهاند که من در محضر ایشان برای مصاحبه پذیرفته شوم.
ما به خبرنگاران کشورهای بیطرف و روزنامهنویسانی که برای آزادی مردم جهان و مبارزه با سیاستهای استعماری مجاهدت میکنند علاقهمندیم زیرا بهترین راه رسیدن به صلح جهانی و جلوگیری از جنگ، مجاهدت در راه آزادی و دموکراسی حقیقی و همچنین مبارزه با سیاستهای استعماری است و من امیدوارم که شما هم در راه وظیفه خود و خدمت به صلح و انسانیت توفیق حاصل کنید.
من چون زن هستم میخواهم بدانم نظر حضرت آیتالله درباره زنهای ایران چیست؟
زنهای ایرانی باید با اتفاق و یگانگی با هرگونه نفوذ سیاستهای خارجی و امپریالیسم مبارزه کنند.
زنهای ایرانی از چه راه میتوانند با سیاستهای خارجی و امپریالیستها مبارزه کنند؟
زنهای مسلمان عموما و زنهای ایران بهخصوص موظفاند که به وطن و کشور خود خدمت کنند و با سیاستهای بیگانه مبارزه نمایند. مثلا اگر لازم شود امتعه خارجی نخرند و آنچه را به نفع سیاستهای مخالف ملت و وطن آنهاست پایکوب نمایند و فرزندان خود را با شجاعت و شهامت برای دفاع از وطن تربیت کنند همچنین اگر برای مبارزه با سیاستهای متجاوز بیگانه مردان ایران ناگزیر شوند که سلاح به دست بیگرند و عده آنها کافی نباشد زنهای ایرانی نیز موظف خواهند بود که دوش به دوش مردان با متجاوزین از هر طرفی که باشند جنگ کنند و از وطن خویش دفاع نمایند و نگذارند که هیچ نوع سیاست استعماری در خانه و کشور آنها رخنه نماید.
حضرت آیتالله راجع به دولت دکتر مصدق چه فکر میکنند و آیا دکتر مصدق به نظر حضرت آیتالله موفق خواهد شد که برنامه خود را عملی کند؟
دکتر مصدق برای اجرای قانون ملی کردن صنایع نفت ایران در سراسر کشور قبول زمامداری کرده است. متاسفانه دکتر مصدق ضعیفالمزاج است و اگر ضعف مزاج مانع ادامه فعالیت او نشود چون از طرف افکار عمومی پشتیبانی شده است امیدوارم که موفق شود برنامه اصلاحی خود را نیز اجرا و عملی نماید.
چرا هیچیک از نمایندگان اقلیت در دولت دکتر مصدق شرکت نکردند؟
چون نمایندگان اقلیت در مجلس نفوذ کامل و موثری دارند جبهه ملی صلاح ندانست که نمایندگان جبهه ملی سنگر مجلس را خالی بگذارند. نمایندگان اقلیت در منعکس ساختن افکار عمومی ملت ایران در مجلس وظیفه خطیر و مهمی دارند که نمیتوانند از آن غفلت ورزند. من میل نداشتم دکتر مصدق هم از مجلس بیرون نیاید زیرا دکتر مصدق در اداره کردن مجلس و کشاندن نمایندگان مجلس شورای ملی در جهت منافع ملی هموطنان ما وظیفه بزرگ و موثر و پرارزشی داشت لیکن از این نظر که کشور ما دچار یک وضع استثنایی شده بود قبول زمامداری از طرف دکتر مصدق ناگزیر مورد موافقت من نیز قرار گرفت و من بسیار امیدوارم که دکتر مصدق در اجرای قانون ملی شدن صنایع نفت ایران توفیق حاصل کند.
اگر در ایران یک حکومت کمونیستی بر سر کار بیاید حضرت آیتالله چه اقدامی خواهند کرد؟
در ایران حکومت کمونیستی تشکیل نخواهد شد.
اگر فرض کنیم که حکومت کمونیستی بر سر کار بیاید، حضرت آیتالله چه خواهند کرد؟
کدام کمونیست؟ اگر مقصود شما کمونیست داخلی است، اگر در ایران کمونیست هم وجود داشته باشد عده آنها بسیار کم است و به واسطه دین اسلام بسیار ضعیفاند و موفق نخواهند شد در حکومت دخالت کنند و دولت تشکیل بدهند و اگر مقصود شما روسیه شوروی است که تاکنون ما از جهت همسایه شمالی خود در امان بودهایم و چون سیاست ملی کشور ما حفظ بیطرفی کامل میباشد من تصور نمیکنم که از جهت دولت اتحاد جماهیر شوروی خطری متوجه مملکت ما گردد.
آیا حضرت آیتالله تصور نمیکنند که آمریکاییها در موضوع ملی شدن نفت ایران و برای اجرای قانون آن کمک کنند؟
چون موفقیت ملت ایران برای ملی کردن صنایع نفت کشور خود فقط و فقط نتیجه و محصول مبارزات دامنهدار و صمیمانه عموم طبقات کشور ماست و نهضتی عظیم در میان مردم ایران برای ملی کردن نفت کشور پدید آمده است ما احتیاج به کمک دولت آمریکا نداریم و اما چون آمریکاییها خودشان نیز برای مبارزه با استعمار بریتانیا جنگیدهاند و آزادی و استقلال برای کشور خود به دست آوردهاند و ملی شدن صنایع نفت به دموکراسی حقیقی و آزادی ملت ما کمک بسیار موثری خواهد کرد من تصور میکنم که اگر کمکی از طرف آمریکاییها به ملت ایران برای ملی کردن صنایع نفت ایران نشود لااقل در اجرای قانون ملی شدن نفت ایران که تصمیم قطعی و خللناپذیر ایرانیان است از طرف آمریکا کارشکنی نخواهد شد.
اگر دولت نواب صفوی را دستگیر کند آیا حضرت آیتالله از او حمایت خواهید کرد؟
دولت نواب صفوی را نخواهد گرفت.
اگر قوامالسلطنه زمامدار شود حضرت آیتالله چه خواهند کرد؟
چون موقعیت ایران مناسب با زمامداری قوامالسلطنه نیست افکار عمومی ملت ایران با زمامداری او موافق نیست.
وظیفه شاه به نظر حضرت آیتالله چیست؟
شاه باید مثل سایر افراد مملکت با نفوذ سیاستهای استعماری مبارزه کند و قوانینی که از مجلس میگذرد مراعات کرده و در حسن و خوبی آن نظارت نماید و همچنین کاملا در راه بسط عدل و داد کوشش نماید.
آیا از نظر دینی شاه وظیفه مخصوصی دارد؟
در مقابل قانون اسلام شاه با عادیترین افراد ملت برابر است.
آیا حضرت آیتالله از پروژهای که کمیسیون نفت برای اجرای ملی کردن صنایع نفت ایران داده راضی میباشند؟
به طور کلی چون این پروژه قرارداد با دولت خارجی محسوب نمیشود اگر نقایصی داشته باشد در ضمن عمل و اجرا مرتفع خواهد شد مثلا در یک مورد در این پروژه ذکر شده است که «چنانکه شرکت برای تحویل به عذر وجود ادعایی بر دولت متعذر شود دولت میتواند تا میزان بیستوپنج درصد از عایدات جاری نفت را برای تامین مدعی احتمالی شرکت در یکی از بانکها بگذارد.» در این مورد من معتقدم که دولت انگلستان هیچ ادعایی نمیتواند داشته باشد زیرا قرارداد ۱۹۳۳ به جبر و کره به ایران تحمیل شده است و این حقیقت را رئیس مجلس سنا که خود امضاکننده آن قرارداد بوده اعتراف کرده است و بیانات مشارالیه درباره اینکه قرارداد ۱۹۳۳ در تحت فشار فوقالعادهای تحصیل شده و بر خلاف میل و رضایت مردم ایران بوده است در مجلس شورای ملی ایران مورد تصدیق و تایید کلیه نمایندگان واقع شده است. بنابراین از سال ۱۹۳۳ یعنی هیجده سال پیش که قرارداد دارسی لغو شده است شرکت نفت و دولت انگلستان هرچه از نفت ایران نفع برده و بهره برداشته است متعلق به دولت ایران بوده و اگر منافع خالص شرکت نفت را حداقل در سال ۵۰ میلیون لیره حساب کنیم آنچه دولت انگلستان یا شرکت نفت از ثروت ملی ما از ۱۹۳۳ تا امروز (که هیجده سال میشود) برداشت کرده بالغ بر نهصد میلیون لیره میشود و قیمت کلیه موسسات شرکت نفت در جنوب خیلی کمتر از این رقم میباشد.
[در این موقع آیتالله کاشانی از جیب خود مقداری یادداشت بیرون آورد و در ضمن اینکه در میان آن یادداشتها میگشت اظهار داشت:] و اما اگر همان قرارداد ۱۹۳۳ نیز مورد مطالعه قرار گیرد در بند ۲ و ۳ آن چنین نوشته شده است: «بند ۲- در موقع ختم امتیاز خواه این ختم به واسطه انقضای عادی مدت یا به هر نحو دیگری پیشآمد کرده باشد تمام دارایی کمپانی در ایران به طور سالم و قابل استفاده بدون هیچ خرجی و قیدی متعلق به دولت ایران میگردد.» ملی شدن نفت همان «نحو دیگر» میباشد، و اما بند ۳ از قرارداد ۱۹۳۳ میگوید: «مقصود از تمام دارایی تمام اراضی و ابنیه و کارخانهها و ساختمانها و چاهها و سدهای دریایی و راهها و لولههای حمل نفت و پلها و رشته نقبهای فاضلاب و وسایل توزیع آب و ماشینها و موسسات و تجهیزات آن از جمله آلات و ادوات از هر قبیل و تمام وسائط نقلیه مثلا از قبیل اتومبیل و گاری و آیروپلان و تمام اجناس انبارشده و سایر اشیایی که کمپانی در ایران برای اجرای این امتیاز از آن استفاده مینماید متعلق به دولت ایران است.»
حضرت آیتالله درباره مصاحبهای که سفیرکبیر انگلیس چند روز قبل با خبرنگاران روزنامههای خارجی و داخلی به عمل آورد چه عقیدهای دارید؟
[در این موقع آقای کاشانی یادداشت کوچک دیگری از میان کاغذهای خود بیرون کشید و گفت:] آقای سفیرکبیر بریتانیا در مقابل روزنامهنویسان خارجی که در ایران به سر میبرند اظهار داشت که «دولت بریتانیا به ایران خیلی محبت و کمک کرده است.» اما یکی از روزنامههای انگلستان که گویا اسم آن دیلیتلگراف میباشد حقیقتی را اعتراف کرده است که جواب مناسبی برای آقای سفیرکبیر میتواند باشد. این خبر را روزنامههای تهران از قبیل اطلاعات و کیهان منتشر کردهاند: «روزنامه دیلیتلگراف در ضمن اظهار تاسف از سرنگون شدن سیاست انگلیس در ایران و نهضت ملی ایران برای حفظ حقوق خود که بر علیه انگلیس تمام میشود سخن را به اینجا میرساند که بهخصوص بوین [وزیر خارجه انگلستان] مسئول کلیه وقایع ناگوار اخیر ایران میباشد و تذکر میدهد که اگر بوین احساسات ملی مردم ایران را نادیده نمیگرفت و در سیاست گرسنه نگاه داشتن ملت ایران پافشاری نمیکرد مسلما حدس بعضی از بدبینان که پیشبینی میکردند روزی جنبش ملی در ایران علیه انگلستان شروع شود مبدل به یقین نمیشد.» جنایت سیاستهای ظالمانه استعماری که ملت ما را در فقر و بدبختی نگه میدارند کمتر از تجاوز و قتلعام چنگیزخان در آسیا و نرون در رم نمیباشد.
[در این موقع کسی با عبا و عمامه سیاه وارد شد و صورت اسامی وزیران آقای دکتر مصدق را برای آیتالله کاشانی قرائت کرد و من به وسیله مترجم آقای کاشانی پرسیدم:] نظر جنابعالی راجع به این وزیران چیست؟ زیرا بعضی از اینها در کابینه علا هم شرکت داشتهاند.
بعضی از اینها در دولت علاء بودند و بعضی دیگر هم در سالهای پیش در دولتها بودهاند اما هیچیک از اینها از همکاران رزمآرا نیستند و در هر صورت من نسبت به موفقیت دکتر مصدق رئیس دولت در راه ملی کردن نفت ناامید نیستم و وقتی که قانون ملی شدن نفت طبق آمال ملت ایران عملی شود برای اصلاحات کلی وقت و فرصت و امیدواری کامل ایجاد خواهد شد.