صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۰۵ آذر ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۶۰۲۷۰۵
تاریخ انتشار: ۰۴ : ۰۰ - ۳۰ بهمن ۱۳۹۹
شب بعد از شام قُرُق شد. حاجب‌الدوله، امین‌الملک، حکیم‌ نظرعلی و غیره بودند. جواب‌های سردار و وزیر خارجه را نوشتم. حکیم نشست قدری چَرند گفت. حاجب‌الدوله می‌گفت: «در مجیدآباد قنات تازه درآورده‌ام، نصف نیم سنگ آب دارد. اسمش را سلسبیل گذاشته‌ام.»
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

سرویس تاریخ «انتخاب»؛  صبح از خواب برخاسته رفتم حمام. دُمل‌های پا درد می‌کند، مالِ پایِ چپ که در مُچ است هنوز سر وا نکرده است، مالِ رانِ راست سر وار کرده است، اما درد می‌کند. سینه خراب، سر درد می‌کرد، بسیار کسل بودم. سوار شدم، رفتم بالای تپه سمت باغ‌شاه ایستادم. قوش‌ها را آوردند، قدری کبک آمد، چند دست قوش انداختم. مردم هم قدری انداختند، حاجی علی‌نقی، کاظم‌خان و غیره و غیره. بعد همان سر تپه آفتاب‌گردان زدند. ناهار خوردم اما بی‌اشتها و به کسالت تمام. حکیم قدری روزنامه خواند. قدری محمدحسن‌خان (۱) پسرِ اعتمادالسلطنه ترجمه کرد.

دو غلام، دو شکار آوردند – ارقالی – هر دو میش بود. یکی را آقا کشی‌خان برد، یکی را محمدرحیم‌خان.

بعد سوار شده آمدم؛ اسب آقامیرزاهاشمی را هم سوار بودم. میرشکار در دیده‌گاه کوک‌داغ کوچک بود، آمد گفت: «شکار خیلی بود اما من نتوانستم بزنم.» هوا هم امروز خوب بود؛ صاف، قدری گرم بود.

آمدم منزل قدری خوابیدم. میرزا علی‌نقی تاریخ مطلع‌السّعدین (۲) خواند. بعد برخاسته، نارنج‌کباب زیادی خوردم، قدری نافع شد. افشاربیک هم کتاب خواند.

غلام‌بچه‌ها عصرانه را چپو[ی] مضبوطی کردند؛ گرفته آوردند کتک مضبوطی [هم] خوردند. شوهری، ماچکی، میرزا عبدالله.

شب بعد از شام قُرُق شد. حاجب‌الدوله، امین‌الملک، حکیم‌ نظرعلی و غیره بودند. جواب‌های سردار و وزیر خارجه را نوشتم. حکیم نشست قدری چَرند گفت. حاجب‌الدوله می‌گفت: «در مجیدآباد قنات تازه درآورده‌ام، نصف نیم سنگ آب دارد. اسمش را سلسبیل گذاشته‌ام.» مصرعی بدیهه گفته شد: ...م به سبیل و سلسبیلت.

بعد خوابیدم. بسیار بد خوابیدم؛ اشتها نداشتم، غذا نخورده بودم، سینه درد، سردرد، بسیار بد.

 

پی‌نوشت:

۱- محمدحسن‌خان (صنیع‌الدوله، اعتمادالسلطنه) پسر چهارم حاج علی‌خان مقدم مراغه‌ای حاجب‌الدوله، فراش‌باشی، ناصرالدین‌شاه بود که در ۲۱ شعبان ۱۲۵۹ ق. در تهران متولد شد و از شاگردان دوره اول مدرسه دارالفنون بوده است؛ به این معنی که پس از افتتاح دارالفنون در سال ۱۲۶۷ ق در نه سالگی وارد مدرسه در رشته نظام شد و در همین سال و در همین سن به موجب حکم عزیزخان مکریِ سردارکل به منصب وکیلی (گروهبانی) در رشته پیاده‌نظام ارتقا یافت. از این تاریخ تا آخر عمر (۱۳۱۳ ق) پی در پی در خدمت دولت بود و در حقیقت از این نظر خیلی به پدرش حاجب‌الدوله شبیه بوده است. در سال ۱۲۹۸ ق پس از درگذشت علی‌قلی میرزا اعتضادالسلطنه وزیر علوم که اداره تالیفات هم زیر نظر او بود، اداره مزبور به محمدحسن‌خان که حال ملقب به لقب صنیع‌الدوله بود واگذار گردید. اعتمادالسلطنه مدت ۲۵ سال روزنامه‌خوان [و مترجم] ناصرالدین‌شاه بود؛ به این معنی که روزنامه‌های عمدتا فرانسوی را به زبان فارسی برای او می‌خواند. اعتمادالسلطنه در شب پنج‌شنبه ۱۸ شوال سال ۱۳۱۳ ق درست یک ماه پیش از ترور ناصرالدین‌شاه بر اثر سکته درگذشت و در وادی‌السلام نجف اشرف مدفون گردید. او اموال خودش را طی وصیت‌نامه‌ای که از وی باقی مانده به دولت بخشید. شاه نیز پس از ضبط مقداری نقدینه و مسکوکات طلا مابقی را به وراثش برگردانید. (به اختصار از شرح حال رجال ایران، صص ۵۹۹- ۶۰۱ و المآثر والآثار، چهل سال تاریخ ایران، جلد ۲، صص ۵۲۰-۵۲۳. هم‌چنین نگاه کنید به مشاهیر مطبوعات ایران، جلد ۱).

۲- مطلع‌السّعدین و مجمع‌البحرین اثر عبدالرزاق سمرقندی ۸۸۷-۸۱۶ ق. تاریخ وقایع دوران تیموریان است. عبدالرزاق سمرقندی یکی از مورخانی است که در اثر معروف خود به بررسی هنر این دوران پرداخته و هنرهای گوناگون دربار تیموریان را نیز بررسی کرده است. وی هم‌چنین در این کتاب حوادث را از سال ۷۰۴ تا ۸۷۳ ق که از تولد ابوسعید ایلخانی تا وفات ابوسعید تیموری است، به صورت سال به سال بیان کرده که حائز اهمیت خاص است. (فصل درخشان هنر اسلامی – ایرانی، صص ۹۲ تا ۹۵).

 

منبع: روزنامه خاطرات ناصرالدین‌شاه، از ربیع‌الاول ۱۲۸۳ تا جمادی‌الثانی ۱۲۸۴ به انضمام سفرنامه اول خراسان، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، چاپ دوم، ۱۳۹۷، صص ۱۱۵ و ۱۱۶.