پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : طی سالهای اخیر بعضا شاهد ایجاد تغییر در سبک زندگی افراد بودیم که البته یکی از این تغییرات شامل افزایش گرایش برخی جوانان به زندگی مجردی است.
گفتنی است تا چندی پیش زندگی مجردی برای دختران یک نوع تابو بود، اما ظاهرا در حال حاضر برخی بهدور از خانواده و بهصورت مجردی زندگی میکنند که این خود میتواند نشان از ایجاد تغییرات در فرهنگها و هنجارهای جامعه داشته باشد.
بهطورکلی باید در نظر داشت مهمترین پیامد منفی افزایش زندگی مجردی را میتوان بالارفتن میزان انزواطلبی در افراد دانست، چراکه بنا به اظهارنظر روانشناسان افرادی که تمایل به زندگی مجردی دارند در بیشتر موارد دیگر تمایل چندانی به شرکت در گروههای دوستی و یا برنامههای خیرخواهانه ندارند که این مهم خود میتواند تبعات منفی بسیاری را به جامعه تحمیل کند.
تجرد قطعی و یا کاهش میل به ازدواج را میتوان از دیگر معایب افزایش زندگی مجردی دانست، چراکه جامعهشناسان بر این باور هستند افرادی که بهصورت مجردی زندگی میکنند دیگر تمایل به ادامه زندگی با فرد دیگری را ندارند و به زندگی تنهایی عادت میکنند بهگونهای که حتی دیگر تحمل زندگی بلندمدت با اعضای خانواده خود را نیز ندارند.
افزایش افسردگی را میتوان یکی دیگر از معایب زندگی مجردی دانست، چراکه طبق تحقیقات صورتگرفته میزان افسردگی در میان افرادی که تنها زندگی میکنند بهمراتب بیشتر از دیگران است.کاهش امید به زندگی را میتوان یکی دیگر از معایب افزایش زندگی مجردی دانست، چراکه مطالعات نشان میدهد افرادی که بهتنهایی زندگی میکنند دیگر امید چندانی به ادامه زندگی ندارند.
از سوی دیگر باید خاطر نشان کرد افراد مجرد توجه کمتری به تغذیه خود دارند، از این رو بسیاری از افرادی که بهصورت مجردی زندگی میکنند یا به پوکی استخوان مبتلا میشوند و یا اینکه بهدلیل مصرف بیش از اندازه غذاهای آماده و فستفودها به چاقی دچار میشوند که این خود میتواند سلامت آنها را به مخاطره بیندازد.
افزایش آسیبهای اجتماعی را نیز شاید بتوان در زمره دیگر پیامدهای منفی زندگی مجردی دانست، چراکه متاسفانه در برخی از موارد افرادی که دارای زندگی مجردی هستند تمایل چندانی به حفظ ارزشها ندارند بلکه در مقابل تمایل زیادی به هنجارشکنی، شکستن چارچوبها و ارزشهای اخلاقی و عرفی جامعه دارند.
انقطاع عاطفی؛ عامل اصلی زندگی مجردی
بدیهی است بسیاری از روانشناسان بر این باور هستند که انقطاع عاطفی خود میتواند یکی از عوامل اصلی افزایش زندگی مجردی باشد، چراکه تجربه ثابت کرده است افرادی که فرزندان طلاق هستند و یا اینکه در خانوادههای پرتنش زندگی میکنند بیشتر از دیگران تمایل به زندگی مجردی هستند.
با این اوصاف باید متذکر شد داشتن خانواده سالم و شاد خود میتواند مانع از افزایش زندگی مجردی شود. این کانون سالم فرد را در مسیر زندگی شاد و حضور در اجتماع قرار میدهد؛ مسیری که او نقش و جایگاه او را در تعاملات اجتماعی تعریف و نهادینه میکند.
زندگی در شهر دیگر برای ادامه تحصیل و یا اشتغال خود عامل دیگری برای افزایش زندگی مجردی است، چراکه طی سالهای اخیر بسیاری از جوانان برای ادامه تحصیل و یا دستیابی به شغل مناسب به شهر دیگری مهاجرت کردهاند و به اجبار زندگی مجردی را انتخاب کردهاند اما این در حالی است که با گذشت زمان تعداد محدودی از این افراد تمایل به خاتمهدادن زندگی مجردی خود هستند.
وانگهی در این مجال باید یادآور شد بسیاری از افرادی که دارای زندگی مجردی هستند در شرایطی این نوع زندگی را دارند که در نزدیکی محل سکونت خانواده خود محلی را برای زندگی انتخاب میکنند.باید در نظر داشت قبولنکردن مسئولیت و یا عدم پذیرش تعهد نیز میتواند در زمره دیگر دلایل افزایش زندگی مجردی قرار بگیرد، چراکه بنا به اظهارنظر روانشناسان بسیاری از افرادی که بهصورت مجردی زندگی میکنند تمایل چندانی به پذیرش تعهد و یا مسئولیت ندارند.
یکی دیگر از دلایل افزایش زندگی مجردی را میتوان در انعطافناپذیری افراد جستوجو کرد، چراکه طبق تحقیقات بهعملآمده افرادی که برای مدتی بهتنهایی زندگی کردهاند دیگر کمتر میتوانند زندگی خود را با شخص دیگری وفق دهند و در هر شرایطی تمایل دارند به تنهایی زندگی کنند.
شکاف بین نسلی را میتوان از دیگر دلایل افزایش زندگی مجردی دانست، چراکه طبق نظرسنجیهای بهعملآمده بسیاری از افرادی که به تنهایی زندگی میکنند علت اصلی جداشدن از والدین خود را وجود اشتراکات بسیار کم و یا عدمتفاهم با خانواده عنوان کردهاند.
به عبارت سادهتر در حال حاضر دیگر همدلی و همسویی چندانی میان والدین و فرزندان وجود ندارد که این خود در تمایل جوانان به زندگی مجردی بسیار تاثیرگذار است.استقلال مالی نیز یکی دیگر از دلایل افزایش زندگی مجردی است، چراکه تجربه ثابت کرده برخی از افرادی که به استقلال مالی دست یافتهاند دیگر حاضر به ادامه زندگی با والدین خود نیستند بلکه تمایل به ادامه زندگی بهصورت مجردی دارند.
زندگی مجردی مترادف با بیبندوباری است؟
برخی از افراد در جامعه هنوز زندگی مجردی را قبول ندارند؛ بهگونهای که این نوع زندگی را مترادف با بیبندوباری میدانند و حتی در پارهای از موارد سعی دارند تا مراودات و روابط خود را با این دسته از افراد محدود و یا حذف کنند اما این در حالی است که باید خاطر نشان کرد زندگی مجردی نمیتواند عاملی برای بیبندوباری باشد، چراکه بسیاری از افرادی که به دور از خانواده زندگی میکنند دارای روابط سالم و پایبند به هنجارهای اجتماعی هستند.
از اینرو نمیتوان صرف داشتن زندگی مجردی را نشانه بیبندوباری دانست. هرچند در این مجال باید اذعان داشت بسیاری از افرادی که زندگی مجردی را برمیگزیند تنها برای راحتی در نوع زندگی خود این مهم را انتخاب میکنند. البته این موضوع باید آسیبشناسی دقیق شود.
گرایش برخی زنان به زندگی مجردی
همانگونه که میدانیم تا چندی پیش این باور در جامعه وجود داشت که یک زن تنها میتواند با والدین و یا اینکه همسر خود زندگی کند در غیراین صورت با پدیده انگزنی مواجه خواهد شد، این در حالی است که طی سالهای اخیر شاهد افزایش گرایش زنان به زندگی مجردی هستیم که یکی از مهمترین دلیل این مهم را میتوان در بالارفتن نرخ طلاق در جامعه جستوجو کرد.
پرواضح است افزایش حضور زنان در بازار کار نیز میتواند در گرایش آنها به زندگی مجردی تاثیرگذار باشد، چراکه تحقیقات نشان میدهد زنان با کسب استقلال مالی برای دستیابی به وضعیت مطلوب و همچنین برهمزدن بعضا برخی تبعیضهایی که در جامعه حاکم است به زندگی مجردی روی میآورند، این در حالی است که هنوز این مهم با فرهنگ غالب جامعه و خانوادهها چندان همخوانی ندارد.
از طرف دیگر باید خاطر نشان کرد طبق تحقیقات صورتگرفته تمایل به زندگی مجردی در ابتدا بیشتر در کلانشهرها به چشم میخورد، این در حالی است که با گذشت زمان در دیگر شهرها نیز بعضا شاهد رواج این پدیده هستیم؛ هرچند در شهرهای کوچک بهدلیل افزایش کنترل اجتماعی زندگی مجردی چندان همهگیر نشده است. بهطورکلی باید متذکر شد نوع الگوی زندگی ایرانی باید با عرف، آداب و سنن و قواعد حیات اجتماعی در جامعه سنخیت و همسو باشد تا با اقبال عامه همراه شود.
بررسی معایب زندگی مجردی
شایان ذکر است زندگی مجردی با مشکلات بسیاری بهخصوص برای زنان میتواند همراه باشد که در ادامه به برخی از این موارد اشاره میکنیم.
بیتردید یکی از اصلیترین مشکلات زندگی مجردی وجود مشکلات مالی است، چراکه بسیاری از افرادی که به تنهایی زندگی میکنند بهرغم اینکه دارای شغل و منبع درآمد هستند باز هم در پارهای از موارد با مشکلات مالی مواجه میشوند که برای حل این مشکل در برخی از موارد از والدین خود کمک میگیرند که با سرزنشهای آنها مواجه خواهند شد.
یکی دیگر از مشکلات زندگی مجردی را میتوان سختی در تعمیر و نگهداری از خانه عنوان کرد که برای این کار نیز مجبور به صرف هزینههای بالا هستند.از طرف دیگر باید متذکر شد بهدلیل عدمپذیرش این پدیده از سوی بسیاری از افراد جامعه، افرادی که به تنهایی زندگی میکنند بیشتر با نگاههای معنادار همسایهها، دردسرهای امضاکردن قرارداد و یا درگیری با صاحبخانه مواجه هستند که این خود میتواند در پارهای از موارد برای آنها سخت باشد.
فشار و مخالفت خانواده میتواند یکی دیگر از مشکلات پیش روی افرادی که به تنهایی زندگی میکنند باشد چراکه هنوز بسیاری از والدین با زندگی مجردی فرزندان خود مخالف هستند و در صورت انجام این کار توسط فرزندان باز هم در هر شرایطی مخالفت خود را اعلام میکنند.
در پایان باید خاطر نشان کرد یکی از مهمترین معایب زندگی مجردی دلتنگی و ایجاد خلأ در تامین نیازهای عاطفی است که در بیشتر موارد این دسته از افراد برای حل این مشکل به نگهداری حیوانات خانگی روی میآورند که این خود میتواند در افزایش تجرد قطعی تاثیرگذار باشد؛ موضوعی که باید ریشههای آن را در ایجاد رابطه عاطفی صاحب حیوان خانگی با آن حیوان جستوجو کرد؛ او پس از مدتی به آن حیوان وابسته میشود.
با آسیبشناسی دقیق میتوان این معضل را واشکافی کرد تا بدینطریق بتوان نیازهای واقعی عاطفی را در این افراد بازتعریف کرد تا با ورود به اجتماع این خلأ را جبران کنند.
روزنامه آرمان